کتاب بیت بازی
۳٫۸
(۹۴)
خواندن نظراتمعرفی کتاب بیت بازی
سعید بیابانکی(۱۳۴۷-) شاعر و طنزپرداز است.
شاعر در آغاز کتاب درباره این اثر نوشته است:
« بله؛ اسمشان را شعر نمیگذارم. شعربازیاند. هفتاد و دو بیت گزیده از ابیات ارتجالی تا مطایبات با خواجه شیراز و ملای روم و غیره. البته قدیمالایام تکبیت برای خودش قالبی بوده است، فرد یا مفرد. در نتیجه اگر این کتاب در قدیمالایام چاپ و منتشر میشد، حتی همین مقدمه چند جملهای را هم لازم نداشت. اسمش هم لابد میشد مفردات سعید بیابانکی.»
از سرودههای آمده در این کتاب به نام «این دهان و آن دهان» میخوانیم:
«این دهان بستی دهانی باز شد»
آن دهان را هم ببندی بهتر است
و در سروده «رونق» میخوانیم:
«بیا که رونق این کارخانه کم نشود»
که هست شخص وزیر از سهامداران
پشت مدرنیسم علیه فمینیسم
میلاد ملا عبدالوهاب
شاقلوس (پژوهشی در عقایدالمردمان)امید مهدینژاد
بوطیقای جهالت (گرفتاریهایی که آدمیزاد با خودش، دیگری و جهان دارد)حمیدرضا ابک
بامعرفتهاابوالفضل زرویی نصرآباد
بر لایک رفتهحسامالدین مقامیکیا
باغ وحش اساطیراحسان رضایی
نظریه پشت مدرنیسم (مجموعه مقالات طنز دروبر علوم اجتماعی)میلاد ملاعبدالوهاب
دور دنیا با زیرشلواریعبدالله مقدمی
فیضاً لهناصر فیض
پرتقال در جعبه ابزاراحمد ملکوتیخواه
حجم
۴۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۴۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
قیمت:
۱,۸۰۰
تومان
نظرات کاربران
آقایان، خانم ها، نوجوان، جوان یا پیر، مرد یا زن، دختر یا پسر همگی بشتابید! 😍😍😍... از مجموعه قاف لبخند، بیت بازی بهترینش بود... حرف نداشت در واقع! هنرم میخواد که بیت های شاعرهای دیگه رو اینجور به بیتی دیگه تبدیل
خیلی بامزه بودن
تعداد شعر هایی که همزمان از مفهوم و ظاهر جالب بهره مند باشن انگشت شماره یعنی تو اکثر ابیات یا مفهوم قربانی آهنگ کلام شده یا آهنگ شعر با یه کلمه نامتناسب خراب شده! ولی نهایتا به نظرم متوسط به بالا بود
32- این کتاب رو تابستون خوندم. خوب بود.
پیشنهاد شعر طنز در برنامه ی قند پهلو
تفنن سبک و خوبی بود. چند جا بازی های خوبی شده با کلمات خوندنش از طاقچه بی نهایت می ارزه و لاغیر. 🙃
به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم از ان تاریخ دینم کاملا سوراخ سوراخ است با مزه بود 👌
کم بود طنز بود ولی خنده دار نه
مطایبه با خواجه شیراز و مولای روم و غیره... "ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم" باور نمی کنی بزنم توی فیس بوک:)) "در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند" از بسکه گیر میداد نیروی انتظامی:)) "چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی" ولی
دست تنها ادعای کوه کندن کرده است! من یقین دارم که این فرهاد شیرین می زند