دانلود و خرید کتاب آتش گردان؛ مجموعه شعرهای ۱۳۸۴ ـ ۱۳۹۰ امید مهدی‌نژاد
تصویر جلد کتاب آتش گردان؛ مجموعه شعرهای ۱۳۸۴ ـ ۱۳۹۰

کتاب آتش گردان؛ مجموعه شعرهای ۱۳۸۴ ـ ۱۳۹۰

امتیاز:
۴.۰از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آتش گردان؛ مجموعه شعرهای ۱۳۸۴ ـ ۱۳۹۰

امید مهدی‌نژاد(۱۳۵۸ -) شاعر است. در بخشی از سروده‌های این مجموعه شعر که دربردارنده شعر‌های وی در بازه سال‌های ۱۳۸۴ ـ ۱۳۹۰ است، می‌خوانیم: وقتی که زاهدانِ خداجو دنبال مال و جاه می‌افتند مردم به خنده‌های نهانی، رندان به قاه‌قاه می‌افتند یک عده اهل مال و منالند، یک عده اهل حیله و حالند در انتخاب اصلح مردم بعضاً به اشتباه می‌افتند وقت حساب، دانه‌درشتان از فرط التفات به مردم مثل سه چار دانه گندم در توده‌های کاه می‌افتند امروزه روز جمعی از ایشان فرماندهان هنگِ خروجند لب تر کنند خیل پیاده از هر طرف به راه می‌افتند اما همین گروهِ سواره، این ساکتانِ عربده‌فرمای شب‌های بار، با کت و شلوار در صحن بارگاه می‌افتند یعنی برای آخر بازی، بسته به موقعیت صفحه شد این‌طرف،‌ نشد طرف خصم، رسماً به پای شاه می‌افتند * این روزها به دل نه امیدی، نه اشتیاق حرف جدیدی تنها همین دو رشته اشکند کز چشم گاه گاه می‌افتند عاقل شدیم و گوشه گرفتیم تا با خیال تخت ببینیم دیوانه‌های سنگ‌پران نیز با سنگ‌ها به چاه می‌افتند
سیّد جواد
۱۳۹۷/۰۵/۱۸

کتاب شصت و هشتم برنامه مطالعه از طرح کتابخانه همگانی شعر های خوبی بود ،هرچند بعضی از اصطلاحات به کار برده شده در شعر مذهبی را نمی پسندم . یک فرقی باید بین شعر مذهبی و شعر عاشقانه مجازی وجود داشته

- بیشتر
محمد شریعتی
۱۳۹۸/۱۲/۰۷

مجموعه‌ای از اشعار زیبا با مضامین متفاوت قلم و سبک زیبا و دلنوازی داره و میتونه لحظاتی حس خوب فراهم کنه...

ای قرصِ قمر گمشده جنگل گیسوت! ای قوسِ قزح دربه‌در گوشه ابروت!
سیّد جواد
کافر و مؤمن، آواره و شبگرد، همه همه محتاج امامیم، خودت را برسان
سیّد جواد
ترسم این بیراهه‌ها با خویش مشغولم کنند «بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
سیّد جواد
هم خنده‌ام، هم گریه‌ام از توست، می‌دانی هم میله زندانمی، هم بال پروازم
سیّد جواد
سر به روی سینه‌ام بگذار، گوش کن آهنگ قلبم را تا ببینی این سکوتِ سرد ترجمان یک جهان آه است
سیّد جواد
به دریا می‌زنم دل را، به دریا، هرچه باداباد از آتش‌بازی توفان اژدرها نمی‌ترسم
سیّد جواد
کی می‌شود شبیهِ تو پیدا؟ علی علی بعد از تو خاک بر سر دنیا، علی علی * عالی‌مقامِ عالمِ بالا، علی علی والاعلوِّ عالیِ اعلی، علی علی دستِ حق و زبانِ حق و چشمِ حق، به‌حق آیینه خدای تعالی، علی علی نامت دوای درد و کلامت شفای دل استادِ ذوفنونِ مسیحا، علی علی
سیّد جواد
در سرم شوری دگر برپاست، شمشیرم کجاست «بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا»
سیّد جواد
جفت و جور خواهد شد کار کوهکن‌ها نیز این هم عاقبت فرهاد در لباس دامادی!
سیّد جواد
آرامشی عجیب در اندامِ سرو بود گویا تنش به زخم تبر خو گرفته بود
f_altaha
بی‌تو آواره شامیم، خودت ر ابرسان آفتابِ لب بامیم، خودت را برسان ای به تدبیر تو محتاجْ جنون‌مندیِ ما! تیغِ گم‌کرده نیامیم، خودت را برسان خُرد منگر به چموشی و حرونی رمه را پیش فرمان تو رامیم، خودت را برسان پرچم سبز تو بر خاک نخواهد افتاد سرخ‌پوشانِ قیامیم، خودت را برسان نفسی تازه کن، ای وارث اعجاز مسیح! زیر دندان جذامیم، خودت را برسان
f_altaha
خورشید ناپدید شد، اما تو مانده‌ای مُردند غازیانِ یمین و یسارمان سردار خستۀ شبِ هیجا! تو مانده‌ای «السابقون» مصادره شد، کاخ سبز شد تنها تو، ای اباذر! تنها تو مانده‌ای ما گم نمی‌شویم که سکان به دست توست ای ناخدای عرصۀ دریا! تو مانده‌ای ما هم جگر به گوشۀ دندان گرفته‌ایم زیرا تو ـ ای شریفِ شکیبا! ـ تو مانده‌ای پایین نگاه می‌کنم و جمله رفته‌اند رو می‌کنم به جانب بالا: تو مانده‌ای تعظیم می‌کنم به بلندای حضرتت آری، برای عرض تولّا تو مانده‌ای تنها تویی و ما به‌جماعت نشستگان مشکور نیست سعیِ فرادا، تو مانده‌ای
f_altaha

حجم

۳۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

حجم

۳۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

قیمت:
۱۲,۰۰۰
تومان