برای خرید و دانلود کتاب وای اگر پرندهای را بیازاری نوشته عرفان نظرآهاری و خواندن و شنیدن هزاران کتاب الکترونیکی و صوتی دیگر، اپلیکیشن طاقچه را رایگان نصب کنید.
کتاب وای اگر پرندهای را بیازاری، نوشته عرفان نظرآهاری داستانهای عرفانی و لطیف با محوریت عشقورزی و صلح با جهان و پدیدههای محیط زیستی، به دو زبان فارسی و فرانسوی است.
کتاب دوزبانه فارسی و فرانسوی وای اگر پرندهای را بیازاری، داستانهای کوتاه، قطعات ادبی، نوشتههای زیبا از عرفان نظرآهاری است. نوشتههای کتاب وای اگر پرندهای را بیازاری بوی عشق میدهند. محبت و دوستی با پدیدههای جهانی. عرفان نظرآهاری تلاش کرده است احترام و دوستی و مدارا و همزیستی با طبیعت و محیط زیست را در فضایی برخاسته از مفاهیم اخلاقی و الهی و با توجه به آموزههای کهن عرفان ایرانی و اسلامی با زبانی ساده و در قالب روایتهایی نمادین بازگو کند.
اگر به قطعات ادبی و نوشتههای عرفانی علاقهمند هستید، کتاب وای اگر پرندهای را بیازاری را بخوانید و در عمق واژگانش غرق شوید.
خانم عرفان نظرآهاری ۱۷ مرداد ۱۳۵۳ در تهران متولد شد. او دکترای رشته زبان و ادبیات فارسی و تاریخ فلسفه دارد و سالهاست که با شعرهای زیبا و لطیفش، در حرفهی نویسندگی و شاعری مشغول است. آثار او او به زبانهای انگلیسی فرانسه، ترکی، کردی، عربی، ژاپنی، ایتالیایی، آلمانی، سوئدی، و هلندی ترجمه شده است. او همچنین برای آثارش جوایز و افتخارات بسیاری از جمله جایزه ادبی پروین اعتصامی، جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، جایزه کتاب فصل … و نیز لوح افتخار دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان) در اسپانیا را کسب کرده است. از زیباترین نوشتههای عرفان نظرآهاری میتوان به وای اگر پرندهای را بیازاری، در سینهات نهنگی میتپد، جوانمرد نام دیگر تو و لیلی نام تمام دختران سرزمین من است اشاره کرد.
هر قاصدکی یک پیامبر است
ساکت و ساده و سبک بود; قاصدکی که داشت میرفت. فرشتهای به او رسید و چیزی گفت. قاصدک بیتاب شد و هزار بار چرخید و چرخید و چرخید. قاصدک رو به فرشته کرد و گفت: «اما شانههای من ظریف است. زیر بار این خبر میشکند. من نازکتر از آنم که پیامی این چنین بزرگ را با خود ببرم.»
فرشته گفت: «درست است آنچه تو باید بر دوش بکشی ناممکن است و سنگین; حتی برای کوه. اما تو میتوانی، زیرا قرار است بیقرار باشی.»
فرشته گفت: «فراموش نکن. نام تو قاصدک است و هر قاصدکی یک پیامبر.»
آن وقت فرشته خبر را به قاصدک داد و رفت و قاصدک ماند و خبری دشوار که بوی ازل و ابد میداد.
حالا هزاران سال است که قاصدک میرود، میچرخد و میرود، میرقصد و میرود و همه همه میدانند که او با خود خبری دارد.
دیروز قاصدکی به حوالی پنجرهات آمده بود. خبری آورده بود و تو یادت رفته بود که هر قاصدکی یک پیامبر است. پنجره بسته بود، تو نشنیدی و او رد شد.
اما اگر بازهم قاصدکی را دیدی، دیگر نگذار بیخبر بگذارد و برود. از او بپرس چه بود آن خبری که روزی فرشتهای به او گفت و او این همه بیقرار شد.
دستهبندی | |
تعداد صفحات | ۱۴۵ صفحه |
قیمت نسخه چاپی | ۳۰,۰۰۰ تومان |
نوع فایل | |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۴/۰۲/۱۶ |
شابک | ۹۷۸-۹۶۴-۹۱۲۵۵-۵-۸ |