کتاب من هشتمین آن هفت نفرم
معرفی کتاب من هشتمین آن هفت نفرم
«من هشتمین آن هفت نفرم» مجموعه داستانهای کوتاه عارفانه و اخلاقی نوشته عرفان نظرآهاری(-۱۳۵۳)، نویسنده و شاعر معاصر ایرانی و به تصویرگری سحر بردایی(-۱۳۵۵) است. در بریدهای از این کتاب میخوانیم: سهراب نیستم و پدرم تهمتن نبود. اما زخمی در پهلو دارم. زخمی که به دشنهای تیز، پدر برایم به یادگار گذاشته است. هزار سال است که از زخم پهلوی من خون میچکد و من نوشدارو ندارم. پدرم وصیت کرده است که هرگز برای نوشدارو، برابر هیچ کیکاووسی، گردن کج نکنم و گفته است که زخم در پهلو و تیر در گُرده، خوشتر تا طلب نوشدارو از ناکسان و کسان. زیرا درد است که مرد، می زاید و زخم است که انسان می آفریند. پدرم گفته است: قدر هر آدمی به عمق زخمهای اوست. پس زخمهایت را گرامی دار. زخمهای کوچک را نوشدارویی اندک بس است، تو اما در پی زخمی بزرگ باش که نوشدارویی شگفت بخواهد؛ و هیچ نوشدارویی، شگفت تر از عشق نیست. و نوشداروی عشق تنها در دستان اوست. او که نامش خداوند است. پدرم گفته بود که عشق شریف است و شگفت است و معجزهگر.
درباره عرفان نظرآهاری
عرفان نظرآهاری در ۱۷ مرداد ۱۳۵۳ در تهران به دنیا آمد. او مدرس، نویسنده و شاعری ایرانی است که دکترای رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی دارد. آثار متعددی از او منتشر شده است که از آن جمله میتوان به «قلبی بزرگتر از جهان»، «وای اگر پرندهای را بیازاری»، «من بیابان همسرم باد»، «دو روز مانده به پایان جهان»، «روی تخته سیاه جهان با گچ نور بنویس»، «در سینهات نهنگی میتپد»، «پیامبری از کنار خانهٔ ما رد شد»، «لیلی نام تمام دختران زمین است»، «جوانمرد نام دیگر تو»، «من هشتمین آن هفت نفرم»، «چای با طعم خدا» و… اشاره کرد. کتابهای او به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، ترکی، کردی، عربی، ژاپنی، ایتالیایی، آلمانی، سوئدی، و هلندی ترجمه شده است. او جوایز بسیاری را از آن خود کرده است.
درباره کتابهای عرفان نظرآهاری بیشتر بخوانید.
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه
نظرات کاربران
به نام آه صد آه برآوردم ز آیینه دل آیینه دل ز آه روشن گردد « مولانا» ۰_۰_۰_۰_۰_۰_۰_۰ سگ اصحاب کهف گریست و گفت ؛ من هشتمین آن هفت نفرم ۰ با من اینگونه نکنید ۰۰۰۰ آیا کتاب خدا را نخوانده اید ؟۰۰۰ آیا نمی دانید پروردگار
«من هشتمین آن هفت نفرم»، «در سینهات نهنگی میتپد» و «پیامبری از کنار خانه ما رد شد» سه کتاب از خانم نظرآهاری هستند که مفاهیم عمیق و ناب دینی عرفانی رو که با زندگی چندین هزار ساله انسان آمیخته شدند،
شنیدن صدای بی زبان ها از زبان عرفان نظر آهاری خوندنی بود :) سگ اصحاب کهف گفت:این سگ که آن همه از او نفرت دارید ، نام من است اما خوی شماست. آمده بودم از تغییر برایتان بگویم. از تبدیل،از ماجرای رشد
عالی بود واقعا لذت بردم کتابی با داستانهای کوتاه ولی پرمفهوم و عمیق همه داستانهاشو دوست داشتم یکی از یکی زیباتر توصیه میکنم همه بخونن ممنون از دوست جانم که این کتاب رو برام معرفی کرد و هدیه داد
📍دنیا بیستون است و روی هر ستون،عفریت فرهادکٌش نشسته است.هر روز پایین می آید و در گوش ات نجوا میکند که شیرین دوستت ندارد؛و جهان تلخ می شود.تو اما باور نکن.عفریت فرهادکٌش دروغ میگوید زیرا که تا عشــ❥ـــق هست،شیرین هست. عشق
کلا خوبه قلم ایشون ! دوست داری هی دوباره بخونی
اولا که اصلا مگه میشه خانم نظر آهاری بد بنویسن؟!! دوما کلا کتاب های خانم نظر آهاری با اینکه داستان های کوتاه و نوشته های کوتاهی داره ولی بلند مدت شما رو به فکر وادار میکنه
این کتاب رو بخونید بعید میدونم به یدور قانع بشید ،، عاالی از هر نظر 💌
قلم خانم نظرآهاری واقعا بینظیره.پر از تشبیه های دوست داشتنی و نگاه به مسائل از زاویه ای نو... گاهی پاراگرافی رو تموم میکنید و ناگهان متوجه میشید که دارید یه لبخندِ ناخودآگاهِ از رویِ لذت میزنید.
چاپیش رو هدیه دارم ولی نخوندم چطوره ؟