کتاب همسفر گریز
معرفی کتاب همسفر گریز
کتاب همسفر گریز نوشته نغمه نائینی است این کتاب یک رمان عاشقانه است که انتشارات سخن است که روایت ارتباط یک دختر و پسر از کودکی تا بزرگسالی است.
درباره کتاب همسفر گریز
نفس و خانوادهی کوچکش، سالها است تنهاییشان را با حضور خانوادهی ارمنی همسایه پر کرده اند. آرتین، پسر این خانواده، دل در گروی عشق نفس دارد اما از سرانجام احساسش میترسد و در انتظار فرصتی مناسب است تا عشقش را ابراز کند. نفس، برای فرار از علاقهی پنهانی که تصور میکند یکطرفه است، به دنبال همسفری برای گریختن از این عشق بیحاصل، مسیر زندگیاش را تغییر میدهد. این کتاب با شخصیتها همراه میشود و لذت تجربه و احساسات راتجربه میکند. کتاب کودکی دختربچه و پسربچه را تعریف میکند و با آنها بزرگ میشود.
خواندن کتاب همسفر گریز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب همسفر گریز
جای خالی ادیک، همه را آزار میداد ولی کسی حرفی نمیزد. فقط کلاریس، با هر حرفی بغضش میترکید و دلش هوای ادیک را میکرد. حالا، بدون فکر دیگری، کلاریس و شکوفه بیشتر وقت خود را با هم میگذراندند و بدون اینکه به زبان بیاورند، با هم همدردی میکردند.
کلاریس، خودش به خودش دلداری میداد، میان قهوه خوردن، یاد ادیک که میافتاد و غصهدار میشد، بدون مقدمه میگفت:
ــ شکوفه تو بیشتر از من سختی کشیدی.
شکوفه بدون حرف نگاهش میکرد. کلاریس فنجانش را روی میز میگذاشت.
ــ تو خیلی جوونتر از من بودی که شوهرتو از دست دادی.
یا میگفت:
ــ تو باید کار میکردی، بچههاتو بزرگ میکردی... من این نگرانیا رو نداشتم.
شکوفه دستش را روی دست کلاریس میگذاشت یا شانهاش را میفشرد.
ــ در عوض از وقتی اومدیم پیش شما، اینقدر کمکم کردین و بهم روحیه دادین که تونستم همه چیزو تحمل کنم... من که جز شما کسی رو نداشتم این همه سال!
حجم
۴۴۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۷۶ صفحه
حجم
۴۴۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۷۶ صفحه
نظرات کاربران
به نظر من لازم نبودتفاوت دین دراین داستان چون ربطی به دین داری نداشت واصولا طرز زندگی هر سه خانواده مثل هم بود مسلمانهای داستان که مسلمان شناسنامه ای بودند ودر کنار خانواده غیرمسلمان هیچ محدودیتی نداشتند پس بهتر بود
اول شک داشتم که این رمان رو بخونم یا نه ولی بعد که شروع کردم به خوندن از همون صفحه های اول به حدی جذبم کرد که بی وقفه خوندمش البته من خانم نائینی رو از قدیم و سایت نودهشتیا
راستش اگه رمان خون حرفه ای باشید و زیاد رمان عاشقانه خونده باشید، براتون محتوای این رمان تکراری و قابل پیش بینیه. اما روان و قشنگ بود.
کتاب روون و خوش قلمی بود. موضوع کتاب به نسبت اینکه سال 90 نوشته شده بود خوب بود اما الان تکراری محسوب میشه. فضای داستان جالب بود و شخصیتا میشه گفت کامل سفید بودن که باعث میشد باورپذیریشون کمی سخت
دوسش داشتم داستان رو شخصیتارو ولی پیش بینی میکردم همچین فاجعه ای تو راهه...
اگه قصه هایی با ابعاد تلخ دوست ندارین این کتابو نخونید ؛ راستش من شوکه ام چون سطح انتظارم از قلم خانم نائینی خیلی بیشتر بود! اگرچه شخصیت پردازی ها عالی بود و به راحتی میشد باهاشون ارتباط گرفت ولی
تنها ضعف داستان روایتش بود. ای کاش راوی دیگه ای برایش انتخاب میشد.در این صورت جذاب و بی نقص بود
داستانی عاشقانه و جذاب . فقط یه قسمتی از داستان فوق العاده متاثر و غمگینم کرد که تا چند روز وقتی مرورش میکردم ناخداگاه گریه ام میگرفت. بسیار زیبا داستان پردازی شده بود.
من این کتابو چند سال پیش خوندم اما هنوزم که هنوزه روایت ویژه و داستان گرمی که داشت توی ذهنم مونده و از نظر من خواننده ، روایت داستان ریتم خوش آهنگی داشت.
تنها ویژگی مثبت این کتاب برای من رفتن به حال و هوای 18 سالگی بود رمان سطحی بود و به نظر من حتی می تونست یه داستان کوتاه باشه تو این داستان به نظر من دو تا آدم با سکوت