کتاب عشق جان
معرفی کتاب عشق جان
کتاب عشق جان نوشته نرگس قریب است. این کتاب روایت زنی است که تصمیم دارد شکستگسهای روحیاش را ترمیم کند
درباره کتاب عشق جان
مهمترین چیزی که میشود درمورد مضمون کتاب عشق جان اسم برد این است که «اگه نمی تونی بال شکستمو ترمیم کنی، زیباترش کن!»
داستان زنی که از بد حادثه همسرش رو از دست می ده و اطرافیان به ظاهر مهربان به قصد کمک زخم بیشتری به دلش می زنند، اما همیشه کسی هست که نگاهش با دیگران فرق میکند. زن سعی میکند زندگی جدیدی بسازد اما اطرافیانش نمیتوانند از وضعیت او به درک جامعی برسند. کتاب عشق جان روایتی از زبان یک زن است و رنجهای او را نشان می دهد.
خواندن کتاب عشق جان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات دستانی پشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب عشق جان
به عادت هر روزه ام فرو رفته ام توی دنیای خودم. باز گذشته رو چیده ام دورم و مرورش میکنم. امیرعلی و سارا دورم میچرخند اما مشکلات تندتر دورم میزنند. یادته مصطفی! همیشه بهم میگفتی تو خیال پردازی. چقدر رویا و آرزو داری. دنیا این شکلی نیست. امروز فهمیدم مصطفی، دنیا خیلی تلخ تر از این حرفهاست.
- زهراسادات! پاشو یه لباس درست درمون بپوش امروز خونه خانم کلانی روضه است تو هم دعوتی. پاشو دست بچه ها رو بگیر بریم.
- وای مامان! تو روخدا، شما برین میدونی که من حوصله این جور جاها رو ندارم.
مامانم جورابشو که میخواست پاش کند پرت میکند زمین و با غیظ مینشیند روی مبل: بسه دیگه دختر، بسه، به خودت بیا یه کم. یا میای بریم یا من هم نمیروم و همین جا میشینم.
- وا مامان، چرا لج میکنی؟
اخمهاشو میکند توی هم و سرشو با تاسف تکون میدهد.
بمیرم برات که انقدر غصه منو خوردی.
توانی برای رفتن ندارم اما خودمو به زور بلند میکنم: بریم، چشم.
حجم
۷۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۱۰ صفحه
حجم
۷۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۱۰ صفحه
نظرات کاربران
داستان کوتاه و قشنگی بود
داستان زیباییس، دغدغه های یک زن، زن تنها را خوب به قلم آورده و حتی گاهی عمقی روانشناسانه میگیرد. از آنجایی که یکی از ستونهای داستان خانواده ی مصطفی ست و حضور فعالشان در طول داستان حفظ میشود، بنظر من نویسنده