کتاب جنگ

جنگ اثری داستانی با توصیف‌های بسیار قوی به قلم سباستین فوکس است. حسین کاظمی یزدی این کتاب را به فارسی ترجمه کرده است.

خلاصه کتاب جنگ

جنگ پدیده‌ای عجیب و گاهی شگفت است. سابقه طولانی دارد و در دوره‌های مختلف به شکل‌های جدید ظاهر شده است. این پدیده از چنان اهمیتی در زندگی بشر برخوردار بوده که قوی‌ترین فیلم‌ها در باب آن ساخته شده و بهترین نویسنده‌های دنیا از آن نوشته‌اند. جالب آن که هرکدام از زوایه دید خود به جنگ نگاه کرده‌اند؛ گویی هرکس روایتی تازه از داستانی تکراری می‌گوید. سباستین فوکس در کتاب جنگ، داستان جک فیبر بریس را روایت می‌کند. این داستان با نقل حفر تونل توسط جک و همکارانش (تایسون و شاو) آغاز می‌شود. مردانی که در ازای دریافت شش شلینگ، زیر زمین کار می‌کنند، درحالی که خمپاره‌ها بالای سر آن‌ها در پروازند. فوکس با توصیفات دقیق و بی‌نظیر خاص خود، امکان تصویرسازی فوق‌العاده‌ای را برای ما فراهم می‌کند. با داستان جنگ سباستین فوکس همراه شوید و لذت بی‌نظیری را از آن خود کنید.

خواندن کتاب جنگ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعه کتاب جنگ را به علاقمندان داستان‌های خارجی پیشنهاد می‌کنیم.

جملاتی از کتاب جنگ

سه مرد با چشمانی مات و بی رومق به همدیگر نگاه کردند. تایسون و شاو حالا یک سالی می‌شد که با هم بودند، از زمانی که پیشنهاد شش شلینگی برای مردانی را که می‌توانند زیر زمین کار کنند قبول و برای این کار داوطلب شدند. هردویشان در ناتینگام حفار بودند، الته تایسون سابقه زیادی در کار کردن زیر زمین نداشت، ولی درعوض در نگهداری ماشین‌آلات خبره بود. شاو مدعی بود که سی و یک ساله است، ولی احتمالا ده سالی بزرگ‌تر بود. او در تونل مثل اسب کار می‌کرد ولی به نظمی که پیاده‌نظام به آن‌ها تجمیل می‌کرد، هیچ علاقه‌ای نداشت. این دو نفر در زندگی جک جایگزین دو دوست و همکار سابق لندنی‌اش شده بودند که با هر دوشان در ساختن خط مرکزی متروی لندن کار می‌کرد.

برای مطالعه‌ی جمله‌های بیشتری از کتاب جنگ، بخش نمونه کتاب را رایگان دانلود کنید.