کتاب هرگز هرگز کالین هوور + دانلود نمونه رایگان

تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

تصویر جلد کتاب هرگز هرگز

کتاب هرگز هرگز

نویسنده:کالین هوور
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب هرگز هرگز

معرفی کتاب هرگز هرگز

کتاب الکترونیکی «هرگز هرگز» (Never Never) نوشتهٔ «کالین هوور» و «تارین فیشر» با ترجمهٔ الهه طالب‌زاده و ویراستاری هاجر شکری، اثری در ژانر داستان‌های معمایی و عاشقانه است که توسط انتشارات نیمکت چوبی و در قلم منتشر شده است. این رمان با محوریت دو نوجوان دبیرستانی، در فضایی رازآلود و پرتعلیق، به بررسی هویت، حافظه و روابط انسانی می‌پردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب هرگز هرگز

«هرگز هرگز» داستانی معاصر و آمریکایی است که در فضای دبیرستانی و خانوادگی روایت می‌شود. کتاب در سال‌های اخیر نوشته شده و به سرعت در میان مخاطبان جوان و علاقه‌مندان به داستان‌های معمایی و عاشقانه جای خود را باز کرده است. روایت کتاب به صورت دوصدایی و از زبان دو شخصیت اصلی، «چارلی» و «سیلاس»، پیش می‌رود و هر فصل به تناوب از نگاه یکی از این دو شخصیت روایت می‌شود. فضای داستان پر از ابهام و تعلیق است و نویسندگان با ایجاد موقعیت‌هایی غیرمنتظره، مخاطب را به کشف رازهای شخصیت‌ها و گذشته‌شان دعوت می‌کنند. دغدغه‌های نوجوانی، روابط خانوادگی، دوستی‌ها و عشق، در بستر یک معمای پیچیده و رمزآلود، محور اصلی روایت را شکل می‌دهد. کتاب با ریتمی تند و دیالوگ‌های فراوان، تجربه‌ای متفاوت از داستان‌گویی را ارائه می‌دهد و با پرداختن به موضوعاتی چون هویت، فراموشی و جست‌وجوی خود، مخاطب را تا پایان با خود همراه می‌کند.

خلاصه کتاب هرگز هرگز

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!داستان با صحنه‌ای آغاز می‌شود که «چارلی» ناگهان خود را در کلاس درس می‌یابد، بی‌آنکه بداند کیست، کجاست و چه گذشته‌ای دارد. او متوجه می‌شود که هیچ خاطره‌ای از گذشته‌اش ندارد و حتی نام خود را نیز به سختی به یاد می‌آورد. در همین حال، «سیلاس» نیز در موقعیتی مشابه قرار دارد؛ او هم حافظه‌اش را از دست داده و تلاش می‌کند با تظاهر به عادی بودن، از نگاه دیگران پنهان بماند. این دو نوجوان درمی‌یابند که نه تنها خودشان، بلکه رابطه‌شان با یکدیگر و با اطرافیانشان نیز برایشان ناشناخته است. آن‌ها با جست‌وجو در خانه‌ها، وسایل شخصی و گفتگو با دوستان و خانواده، سعی می‌کنند سرنخ‌هایی از هویت و گذشته‌شان پیدا کنند. در این مسیر، نشانه‌هایی از یک رابطه عاشقانه، مشکلات خانوادگی و رازهایی پنهان آشکار می‌شود. هرچه بیشتر پیش می‌روند، ابهام‌ها و سوالات بیشتری دربارهٔ دلیل این فراموشی و ارتباط آن با گذشته‌شان شکل می‌گیرد. داستان با تعلیق و رمزآلودگی پیش می‌رود و شخصیت‌ها مدام میان ترس، امید و تردید در نوسان‌اند، بی‌آنکه تا پایان، پاسخ روشنی برای معمای اصلی بیابند.

چرا باید کتاب هرگز هرگز را خواند؟

این کتاب با روایت دوصدایی و فضایی پرتعلیق، تجربه‌ای متفاوت از داستان‌های معمایی و عاشقانه را ارائه می‌دهد. پرداختن به موضوعاتی چون هویت، حافظه و جست‌وجوی خود، در کنار روابط پیچیدهٔ نوجوانی و خانوادگی، باعث شده تا مخاطب با شخصیت‌ها همذات‌پنداری کند و تا پایان داستان درگیر معماها و رازهای آن بماند. ریتم تند روایت و زاویه دید متغیر، جذابیت و پویایی خاصی به اثر بخشیده است.

خواندن کتاب هرگز هرگز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این رمان برای نوجوانان و جوانانی که به داستان‌های معمایی، عاشقانه و رازآلود علاقه دارند مناسب است. همچنین کسانی که دغدغه‌هایی دربارهٔ هویت، روابط خانوادگی و دوستی دارند یا به دنبال داستانی پرکشش و پرتعلیق هستند، می‌توانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.

بخشی از کتاب هرگز هرگز

«یک برخورد. کتاب‌ها می‌افتند روی سرامیک. شر می‌خورند، در هوا می‌چرخند و کنار پای من فرود می‌آیند. صندل‌های مشکی، یا ناخن‌های لاک زده قرمز را به یاد نمی‌آورم. ولی وقتی به آن‌ها دستور می‌دهم، حرکت می‌کنند. پس متعلق به من هستند. درست است؟زنگی به صدا درمی‌آید.از جا می‌پرم. قلبم تند می‌زند. به چپ و راست و محیط اطرافم نگاه می‌کنم. سعی می‌کنم کنترلم را از دست ندهم.این چه زنگیه؟من کجام؟بچه‌ها با کوله‌پشتی به سرعت وارد کلاس می‌شوند. حرف می‌زنند و می‌خندند. زنگ مدرسه است. دانش‌آموزان پشت میزهایشان می‌نشینند، صدایشان انگار در بلند بودن باهم رقابت می‌کند. حرکت‌هایی را جلوی پایم می‌بینم. شوکه از جا می‌پرم. شخصی خم می‌شود و کتاب‌های روی زمین را جمع می‌کند. دختری عینکی با چهره‌ای گل انداخته. قبل از اینکه بایستد مرا با حسی شبیه ترس نگاه می‌کند و سپس به سرعت دور می‌شود. بچه‌ها می‌خندند. وقتی اطرافم را نگاه می‌کنم فکر می‌کنم به من می‌خندند، ولی انگار به آن دختر عینکی نگاه می‌کنند.کسی فریاد می‌زند «چارلی اونو ندیدی؟» سپس فریادی دیگر؛ «چارلی... مشکلت چیه.. سلام..؟»قلبم تندتند می‌زند. خیلی تند.اینجا کجاست؟ چرا یادم نمیاد؟»

نظرات کاربران

کاربر 9692813
۱۴۰۴/۰۴/۲۰

ادامه ی داستان در کتابهای بعدی واقعا هیجان انگیز است... عالی بود

shabnam_sh
۱۴۰۴/۰۴/۰۵

بی سر و ته عین سریال اخرش بدون هیچ نوضیحی نوشته ادامه دارد حیف وقت و پول

حجم

۵۹۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

حجم

۵۹۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان