دانلود و خرید کتاب همزاد دوربین برناردو برتولوچی ترجمه سامی آستان
تصویر جلد کتاب همزاد دوربین

کتاب همزاد دوربین

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب همزاد دوربین

«همزاد دوربین» گفتگوها و مصاحبه‌های بزرگترین کارگردان زندهٔ ایتالیا، برناردو برتولوچی است.  برناردو برتولوچی در کنار پی‌یر پائولو پازولینی، مارکو بلوکیو، پائولو و ویتوریو تاویانی، فلورستانو وانچینی، لیلیانا کاوانی و والریو زورلینی (صرف‌نظر از آثار مستند دههٔ پنجاه وی)،... بنیان‌گذار فصل جدیدی در سینمای ایتالیا محسوب می‌شود. کارگردانانی که متناسب با فضای آن دوران به «موج نو»‌یی‌های ایتالیا مشهور بودند. مؤلفه‌ها و اساس سینمای برتولوچی، سیاست، جنسیت و فلسفه است و تمامی این مضامین از فیلتر روان‌کاوی هم عبور می‌کنند و روانکاوی لنز مضاعفی بر دوربین او است. از طرف دیگر شاعرانی روایت او را هم نمی‌شود نادیده گرفت. شخصیت پدر، خاطرات و گذشته‌ها، روانکاوی و به‌ویژه بحث همزاد و رها شدن در شعر و ادبیات از ویژگی‌های شاخص آثار برتولوچی است. این کتاب افکار، آرا و شخصیت برتولوچی را می‌نمایاند. مجموعه‌ای از برجستگی‌های حیات سینمایی مردی‌ که به‌واسطهٔ فیلم‌هایش به‌زعم خیلی‌ها ــ بزرگ‌ترین کارگردان ایتالیایی در میان هم‌دوره‌های خویش است.  به امید این که تنها او را به عنوان کارگردان «آخرین تانگو در پاریس» و «رویابین‌ها» نشناسند و گمان نکنند سینمای برتولوچی سینمای بیمار و کم‌عمقی است که جنسیت و برهنگی را در بستری شبه‌هنری ابراز می‌کند. نویسنده عقیده دارد منحصر کردن فیلمی از برتولوچی به تنها یک مقوله از شناسه‌های فکری بارز او، عملاً اجحاف در نحوه ادراک خود ما از هنر و زندگی فیلم شدهٔ اوست.
imanshahbeigi
۱۳۹۹/۱۰/۱۸

ترجمه کتاب وحشتناک است. مترجمان سزاوار یک پس‌گردنی محکم هستند.

ژاپنی‌ها مرا به تماشای ۱۹۰۰ در توکیو دعوت کردند، دو هفته در ژاپن بودیم و اعتراف می‌کنم که خیلی متأثر و مملو از حس نوستالژیا شدم. افق فکری، ریتم و طبیعتآ، مدنیتی دیگر برآن‌جا حکمفرماست. چه‌طور می‌توان دربارهٔ همه‌چیز فیلم ساخت؟ بایستی همه‌چیز را رها کنید، از اصل خود بکنید و بروید آن‌جا؟ پائولو روشا (۹) چنین کرد، اما فکر نمی‌کنم من بتوانم. اما وسوسهٔ این کار را دارم. حتا اگر صرفآ در خواب‌هایم باشد. تصور کنید، همراه با دوست‌مان شیباتا (۱۰) ــ دختر کاواکیتا ــ می‌خواستم به آرامگاه اوزو (۱۱) بروم و ادای احترام کنم. در پارکی کوچک که آموزشگاه ذِن کوچکی هم آن‌جا بود، به‌دنبال قبر اوزو بودیم، خانم شیباتا به من گفت: «چیزی روی قبرش نیست» و من به هر سنگی که چیزی روی آن نوشته نشده بود، نگاه می‌کردم. خانم شیباتا در مقابل سنگ قبری که روی آن شمایل نوشته‌ای آویزان بود، ایستاد. به ما گفت همینه. معنای عبارت شمایل نوشته «نیستی» بود. هیچ نامی از اوزو نبود؛ تنها معنایی که این نوشته می‌داد «نیستی» بود.
شهرام صفاری زاده
همراه با دوست‌مان شیباتا (۱۰) ــ دختر کاواکیتا ــ می‌خواستم به آرامگاه اوزو (۱۱) بروم و ادای احترام کنم. در پارکی کوچک که آموزشگاه ذِن کوچکی هم آن‌جا بود، به‌دنبال قبر اوزو بودیم، خانم شیباتا به من گفت: «چیزی روی قبرش نیست» و من به هر سنگی که چیزی روی آن نوشته نشده بود، نگاه می‌کردم. خانم شیباتا در مقابل سنگ قبری که روی آن شمایل نوشته‌ای آویزان بود، ایستاد. به ما گفت همینه. معنای عبارت شمایل نوشته «نیستی» بود. هیچ نامی از اوزو نبود؛ تنها معنایی که این نوشته می‌داد «نیستی» بود.
شهرام صفاری زاده
می‌خواستم به آرامگاه اوزو (۱۱) بروم و ادای احترام کنم. در پارکی کوچک که آموزشگاه ذِن کوچکی هم آن‌جا بود، به‌دنبال قبر اوزو بودیم، خانم شیباتا به من گفت: «چیزی روی قبرش نیست» و من به هر سنگی که چیزی روی آن نوشته نشده بود، نگاه می‌کردم. خانم شیباتا در مقابل سنگ قبری که روی آن شمایل نوشته‌ای آویزان بود، ایستاد. به ما گفت همینه. معنای عبارت شمایل نوشته «نیستی» بود. هیچ نامی از اوزو نبود؛ تنها معنایی که این نوشته می‌داد «نیستی» بود.
شهرام صفاری زاده
سه، چهاربار به ژاپن رفته بودم و فهمیدم که در آن‌جا هر چیزی با خاطرهٔ من از اوزو، میزوگوچی، کورساوا یا (ناگیسا) اوشیما مشحون می‌شد. همچنین به دیدار مقبرهٔ اوزو هم رفتم. مادر کاتسوکاشیباتا، مادام کاواکیتا به ما گفته بود که مقبره‌ای را جست‌وجو کنیم که هیچ‌چیزی روی آن نوشته نشده است. و ما جست‌وجو کردیم، اما مقبره‌ای را که روی آن نوشته‌ای نباشد نتوانستیم بیابیم. در نهایت کشف شد نوشته‌ای روی قبر وجود دارد که این بود «MU» (هیچ).
شهرام صفاری زاده

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۴۴۹ صفحه

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۴۴۹ صفحه

قیمت:
۱۰۱,۰۰۰
۵۰,۵۰۰
۵۰%
تومان