Name: درد شیرین
Rating: 3.53174603174603 (126 reviews)

با کد تخفیف Salam اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۵۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

متن روان

جذابیت

داستان پردازی

صفحه‌آرایی

«درد شیرین» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/59583

درد شیرین

الکترونیکی

کتاب&nbsp;درد شیرین، داستانی از بهاره حسنی نویسنده‌ی معاصر است. درد شیرین روایتی از فاصله‌ها، دوری و دلتنگی است که در پس این فاصله‌ها شکل می‌گیرد. درد شیرین از سنت‌هایی می‌گوید که سال‌ها سد راه عشق بوده‌اند.<h2>درباره‌ی&nbsp;کتاب درد شیرین</h2>داستان درد شیرین درباره‌ی دختر جوانی است که به محض شنیدن خبر فوت خواهرش باید به روستایی دور برود. او و خواهرش از هم دور بودند و رابطه‌ایی با هم نداشتند. دختر جوان برای برگرداندن جنازه خواهرش به روستایی که چند سال آخر اقامتش را در آنجا گذرانده، می‌رود. ولی در روستا با موقعیتی خاص و آدم‌هایی متفاوت آشنا می‌شود. او با عشقی متفاوت روبه‌رو می‌شود و وجهه‌ایی از زوایای پنهان زندگی خواهرش را می‌فهمد. همین موضوع است که دید او را به زندگی و آدم‌های اطرافش تغییر می‌دهد. بهاره حسنی با عنوانی که هوشمندانه برای کتابش انتخاب کرده است، بازی کلامی جالبی را آغاز می‌کند. درد شیرین، درد دوری و دلتنگی است. اما آیا او صرفا می‌خواسته به همین موضوع اشاره کند؟<h2>کتاب درد شیرین را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم&nbsp;</h2>مطالعه‌ی&nbsp;کتاب درد شیرین برای دوست‌داران رمان‌های نویسندگان ایرانی، کاری لذت‌بخش است.<h2>بخشی از کتاب درد شیرین </h2>آهی کشیدم و با بیچارگی گفتم:- باید برم روستای بهشت!نفسش را با ناراحتی بیرون داد:- واسه چی؟نگاهش کردم. کوله پشــتی را برداشتم و کف اتاق انداختم. اما لحظه‌ای&nbsp;بعد، خم شدم و دوباره آن را برداشتم و در دستم نگه داشتم. با تعجب بهحرکات تکراری من نگاه کرد.- خواهرم فوت شده...خودم هم متوجه شدم که صدایم تا چه اندازه لرزان بود. اما باز هم دست&nbsp;نکشــیدم. کنار کشو زانو زدم و لباس از کشو بیرون کشیدم. می‌خواستم&nbsp;قبل از آن که جیغ بکشم، فکرم را منحرف کنم.همــان‌جا کنار در، مثل خمیر وا رفت و نشســت. بیشــتر شــوکه بود، تا&nbsp;ناراحت. در ذهنم شــروع بــه برنامه‌ریزی کردم. چــه کار باید بکنم، کجا&nbsp;باید بروم، چه وسایلی باید همراه ببرم، با چه وسیله‌ای بروم و... اما مغزم&nbsp;جواب نمی‌داد! بیهوده بود. ذهنم خمود و منجمد شده بود!- حالا کی راه میفتی؟برخاست. نگاهش موشکافانه مرا برانداز می‌کرد.- هر چه سریعتر بهتر. ماهیم رو با خودت ببر. نمیدونم کی&nbsp;برمی‌گردم.&nbsp;این وقت سال اون جا برف گیره، ممکنه گیر بیفتم.&nbsp;

کتابخانه نیمه شب

چاپی

هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها

مغازه خودکشی

مردی به نام اوه

اثر مرکب

پاستیل‌های بنفش

چگونه کمال‌گرا نباشیم؟

دختری که ماه را نوشید

معجزه سپاس‌گزاری ( معجزه شکرگزاری )

جزء از کل

همهٔ کتاب‌های چاپی

تنهاترین حامی

رو به باد

شب تنهایی ماه

نطلبیده؛ جلد اول

شام کنیزان

به خیالم...

شاهان، دختر دردانه

انتهای سادگی؛ جلد اول

سکوت سایه‌ ها

مهر مه‌رویان

انتهای سادگی؛ جلد دوم

سکوت بی‌کسی

پرنده‌ی بهشتی

نگارگر خاموش

بوی وانیل

انار ترش

تابستان

نامی

فرستاده

شاه ماهی

دیگران دریافت کرده‌اند

آیین نگارش مقاله علمی - پژوهشی

كليات ميرکرمانی

مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه

درس زندگی

که عشق آسان نمود اول

مسائل عصر ایلخانیان

یک حرف صوفیانه

مکاتیب سنایی

ضرب المثل های دری افغانستان

زبان عرفان

سایر کتاب‌های انتشارات سخن

دانلود و خرید کتاب درد شیرین اثر بهاره‌ حسنی | انتشارات سخن | طاقچه

درد-شیرین

خرید اینترنتی کتاب و دانلود درد شیرین اثر بهاره‌ حسنی  از انتشارات سخن | خرید با تخفیف از فروشگاه آنلاین طاقچه

انتشارات سخن