دانلود و خرید کتاب شب چراغ عاطفه منجزی
تصویر جلد کتاب شب چراغ

کتاب شب چراغ

معرفی کتاب شب چراغ

«شب‌چراغ» رمانی مشترک از عاطفه منجزی و معصومه بهارلویی است. این رمان در نشر سخن به چاپ رسیده است. این رمان، ادغام دو سبک و سیاق نگارش و قلم متفاوت در یکدیگر است و محصول نهایی، کار مشترکی شده که سعی داشته با وجود تمام این تفاوت‌ها خللی در جذابیت داستان ایجاد نشود و در‌عین‌حال به‌واسطهٔ کاربرد توانایی‌های هردو مؤلف در یک هم‌داستانی، نواقص و نقاط ضعف کار هرکدام از مؤلفین به کمترین میزان خود برسد.

درباره کتاب شب‌چراغ

گذشتهٔ نکبت‌بار و ترسناک سوگل دانشجوی پرستاری دانشگاه تهران، با پناه‌آوردن خواهرش آلاء به او، دوباره بر سر زندگی‌ آن‌ها سایه‌ای مرگبار انداخته است. از طرفی دکتری به اسم شهریار میرفخرایی، چوب لای چرخ رسیدن سوگل به آرزویش می‌گذارد. سخت‌گیری‌های دکتر اول دامن سوگل را می‌گیرد؛ اما تقدیر بیکار نمی‌نشیند و در عوض، یقه‌ٔ دکتر را تنگ می‌چسبد و او را دلباخته می‌کند و تازه این اول راه صعب‌العبوری است برای مردی که از زندگی هیچ نمی‌داند جز تبحر در پیوند اعضاء. این که او چه‌طور عواطفش را به قلبی پیوند بزند که صاحبش، محجوب است و محجبه با گذشته‌ای مخدوش... به شب‌چراغی نیازمند است، پر فروغ و خاموش نشدنی!

کتاب شب‌چراغ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به رمان‌های عاشقانهٔ ایرانی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب شب‌چراغ

درست از موقعی که راهی خانه شده بود، خشمش اوج گرفت! دلش می‌خواست موقعیتش را داشت و تمام دانشکده و محیط اطرافش را می‌گشت، آن دانشجو را پیدا می‌کرد و تا می‌خورد زیر مشت و لگد می‌گرفتش بلکه دیگر چنین تقاضای نا به جایی حتی به مخیلهٔ او هم نرسد! دخترک بی‌ریخت و پر مدعا انگار که ارث پدری‌اش را از استاد طلب داشته باشد، طوری چشم‌هایش را درآنده بود که انگار می‌خواهد با مژه‌های برگشته‌اش که بی‌شباهت به خنجر آبدیده نبود، تن و بدن استادش را تکه پاره کند. در آن بین مدام از ذهنش می‌گذشت که مناعت طبع هراستادی هم اندازه‌ای دارد، وقتی یک دانشجوی پرستاری این همه مدعی و متوقع باشد، چه انتظاری می‌شد از دانشجوهای رده‌های بالاتر داشت؟ یعنی واقعآ این دانشجوهای بی‌فکر انتظار دارند که وقت گران بهای اساتید بزرگ، به کلاس‌های مسخرهٔ دانشکده‌های مختلف بگذرد؟! خوب که خود او زودتر از هرکسی فهمیده بود لیاقت رسیدن به‌مقام بالایی را ندارد، وگرنه که برای خودش امپراتوری راه می‌انداخت وچه بلاها که به سر مردم از همه جا بی‌خبر نمی‌آورد. دوباره ذهنش درگیر آن دیدار کذایی شد و با قیافه‌ای در هم از دلش گذشت؛" چه خدا خدایی هم می‌کرد... مصداق از آیهٔ قرآن... هه، ریخت و قیافه و رفتارش به‌غربتی‌ها می‌برد تا به دانشجوهای پرستاری!"

البته از این قبیل اشخاص دور و برش کم ندیده بود! آدم‌هایی که دوست دارند از همه مستثنی باشند و به طریقی خودشان را به چشم دیگران بکشند؛ حال اگر شده با توسل به رفتار عجیب و متفاوت با مردم عادی! دخترک مدعی طوری از حق و حقوقش حرف می‌زد که انگار همهٔ اساتید بیمارستان و وزارت علوم بی‌کار و منتظر نشسته‌اند که هر کی از راه برسد، برای آن‌ها خط و نشان بکشد و مسئولیت‌ها یا وظایف‌شان را به یادشان بیاورد. چه خوب شد که خود دختر دانشجو به‌موقع جلوی وراجی‌های بیشترش را گرفته بود، وگرنه امکان داشت آن رویش را کنار بگذارد و برخورد تندی از خود نشان دهد که در شأن و شخصیتش نبود. با این وجود به ذهنش می‌رسید هرطور شده باید فکری اساسی برای نوروزی و امثال او و توقعات بی‌جایشان بکند. احساس می‌کرد مسئولین دانشکده فقط برای خودنمایی در ارائهٔ برنامه‌های من درآوردی خودشان، چنین توقعاتی را در سر دانشجوها ایجاد کرده‌اند و حالا برای بار هزارم از خود می‌پرسید؛ "مگه امکان داره وقت با ارزش دکتری رو که می‌تونه در هرلحظه از زمان جان انسانی رو از افتادن به‌ورطهٔ مرگ نجات بده، برای تشکیل چند تا کلاس پرستاری به بازی گرفت؟!"

bahareh he
۱۳۹۹/۰۵/۰۶

لازمه ی هر کتابی اینه که علاوه بر اینکه موضوع خوبی داشته باشه، زیاده‌گویی هم نداشته باشه با وجود اینکه این رمان تعداد صفحات خیلی زیادی داشت، ولی جدا بیشتر از نصف رمان الکی بود، خیلی راحت میتونستی بدون خوندن جلو

- بیشتر
*star*
۱۳۹۹/۰۶/۲۵

لطفا تو طاقچه بی نهایت بزارید

shima
۱۳۹۸/۱۱/۲۳

رمان خوبی بود یه جورایی معمایی و حین خوندنش گره های داستان کم کم باز میشه به نظرم به جز آلاء و عباد که از اول داستان من عاشقشون شدم بقیه شخصیت ها تقریبا از اواسط داستان دوست داشتنتی شدن مخصوصا

- بیشتر
aseman
۱۳۹۸/۰۸/۱۳

داستان از نظر من جذاب بود قطعا ارزش خواندن دارد

مهدیس
۱۳۹۸/۱۲/۰۶

خیلی رمان خوبی بود .اولین کار مشترک دو نویسنده معروف ، خیلی به دل نشست.خیلی هیجانی و عاشقانه و معمایی و...اصلا پشیمون نمیشید از خوندنش .عالیییی

mahssnaji8
۱۳۹۹/۰۹/۲۵

خیلی قشنگ بود و ارزش خوندن رو داره اما همچنان معتقدم خانم بهارلویی خودشون به تنهایی خیلی خیلی جذاب تر می نویسن

sanaz.f
۱۳۹۸/۰۶/۲۰

رمان قشنگیه ارزش خوندن داره

سیمین.ح
۱۴۰۰/۰۹/۱۱

رمان جالبی بود و بسیار منسجم وبازبان شیرینی نوشته شده.هر چقدرداستان به جلو میرفت، توانایی نویسندگان دردرک و بیان ابعاد مختلف شخصیتها بهتر به چشم میخورد که بخوبی به خواننده منتقل میشد. بسیار از خواندن این رمان لذت بردم وشخصیتهای

- بیشتر
لیلا
۱۳۹۹/۰۳/۱۹

کمی طولانی است ولی قشنگ و احساسی است.

SARA
۱۴۰۱/۰۴/۲۱

سلام حقیقتش تا نصفه خوندم پشیمون شدم و رها کردم .

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۹۷۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۳۰۲ صفحه

حجم

۹۷۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۳۰۲ صفحه

قیمت:
۱۳۰,۰۰۰
۳۹,۰۰۰
۷۰%
تومان