کتاب توراکینا
۵٫۰
(۱)
خواندن نظراتمعرفی کتاب توراکینا
«توراکینا» رمانی از محمد قاسمزاده، نویسنده و پژوهشگر ایرانی درباره دانشجوی دکترای ادبیاتی به اسم جمشید است که درست در شبی که پایان نامهاش را تمام میکند، به سفری عجیب در دل تاریخ میرود.
مصدق پایان نامهاش را درباره توراکینا خاتون، شاهزاده مغولی مینویسد که مدتی حکومت ایلخانی را در دست داشت. پس از نوشتن آخرین جمله پایاننامهاش، بلند میشود تا سیگاری روشن کند. او غرق در افکار خودش کنار پنجره اتاق ایستاده که ناگهان زنی را نشسته روی مبلی درون پذیرایی خانهاش میبیند. زنی که خود را توراکینا خاتون، شاهدخت مغول معرفی میکند و مصدق را با خود به شیراز و سروستان دوره مغول میبرد تا سرگذشت عجیبش برای او تعریف کند:
«مصدق از دور عمارت باشکوهی به رنگ سفید دید. اسبش چموشی میکرد. کمی دهنهٔ آن را شل کرد و برگشت به طرف توراکیناخاتون. او سرش را کمی خم کرد و باز به مصدق لبخند زد. مصدق اینبار، بیاینکه عمدی داشته باشد، به لبخندش توجه نکرد. توجهش به مغولهای دوروبر کاخ بود. او برعکس تمام مسیری که همراه توراکیناخاتون آمده بود، در حول و حوشِ کاخ سفید، میدید مغولها با نظم خاصی حرکت میکنند یا میایستند؛ چه آنهایی که نیزه به دست، پاسبانی میکردند، چه آنها که انفرادی یا دستهجمعی دنبال کارها بودند. حتا وقتی دم پلهها، اسبها را نگهداشتند، دو نفر مرد قدبلندِ چشمسوزنی، با آرامش و نظم جلو آمدند و رکاب اسب توراکیناخاتون را گرفتند و کمکش کردند تا پیاده شود. بعد هردو آمدند طرف مصدق و با همان ترتیب، او را از اسب آوردند پایین. بعد هم، آرام دهنهٔ اسبها را گرفتند و بدون هیچ حرفی راه افتادند.
اینجا اولین خانهٔ من توی این شهر است. روزی که پا گذاشتم به این شهر، پانزدهساله بودم. هر پانزده سال را هم در قلعهٔ اشکنان گذرانده بودم. آنجا که پسر عمهام، مولی، کوتوالش بود. پدرم از اسب پایین نمیآمد. اول با جدمان، بعد که جدمان شد سلطان، خودش سردار لشکر شد و از این شهر به آن شهر میرفت. هیچ شهر و قلعهای هم نبود که مقابلش سر خم نکرده باشد. شهرها را میسپرد به سردارها و برادرها و عموها و دوباره راه میافتاد.
از اول هم قصدش گرفتن این شهر بود.»
کوه مرگی
حسین عباس زاده
صخره ماههلن افشار
برادرزاده رامودنی دیدرو
چیدن بادمحمد قاسمزاده
ماجراهای سرزمین آوانتیا؛ نخستین قهرمانآدام بلید
شماره دوداوید فوئنکینوس
یک ساعت بعد از کسوفناصر قلمکاری
شب ترمیدورژاک شابان
عمارت هیتلرداود خدایی
دن آرام؛ جلد چهارممیخائیل آلکساندروویچ شولوخوف
زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیستارنست همینگوی
خورشید حتماً میتابدآنتونی ری هینتون
رژیسورسعید تشکری
تا بهار صبر کن، باندینیجان فانته
فرعونشهلا انتظاریان
چند قدم بعد از خانه عتیقامید شیخ باقری
کافه زیر دریااستفانو بنی
معمای بی نهایتفرانک کلوز
ز مثل زکریارابرت اُبراین
آتش فروزانجان اشتاینبک
بریدهای برای کتاب ثبت نشده است
حجم
۳۶۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۲۴ صفحه
حجم
۳۶۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۲۴ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
کتاب از نظر ادبی ارزشی ندارد. قصه گویی صرف. گذشته از آن با توجه به اینکه توراکینا خاتون از نظر تاریخی از زنان قدرتمند دربار به حساب میآید در هبچ جایی از کتاب به این موضوع نه تنها اشاره نشده