
کتاب دختران جسور
معرفی کتاب دختران جسور
کتاب دختران جسور نوشتهٔ النا فاویلی و فرانچسکا کاوالو و ترجمهٔ مینا رمضانی است و نشر نسل نواندیش آن را منتشر کرده است. در این کتاب شما با ۱۰۰ بانوی جسور و موفق تاریخ آشنا خواهید شد. این کتاب جلد اول از این مجموعه است.
درباره کتاب دختران جسور
دختران جسور کتابی نوشتهٔ النا فاویلی و فرانچسکا کاوالو است. خواهران برونته، هلن کلر، میشل اوباما، الیزابت اول، برندا چیپمن، فلورانس نایتینگل، امیلیا ارهارت، کلئوپاترا، ایزابل آلنده، جین آستین، مارگارت تاچر، ماریا رایشه، لیلا لومباردی و تعداد زیادی دختران جسور دیگر که از کودکی رویاهای بلندپروازانه در ذهن میپروراندند و به رویاهای خود و حتی بیشتر از آن هم رسیدند. این کتاب نوشته شده است تا آن را بخوانید و به دنبال نقاط مشترک زندگی این زنان بگردید، نقاطی که مانند کلیدهای طلایی موفقیت در زندگی خودنمایی میکنند.
خواندن کتاب دختران جسور را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمامی نوجوانان بهویژه دختران بلندپرواز پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دختران جسور
خواهران برونته:
در یک خانه متروک و سرد در شمال انگلستان سه خواهر به نامهای شارلوت، امیلی و آنا با یکدیگر زندگی میکردند. آنها معمولاً تنها بودند و برای سرگرمی داستانسرایی میکردند و شعر میسرودند.
روزی شارلوت تصمیم گرفت اشعارش را برای یک شاعر معروف انگلیسی بفرستد و نظر او را جویا شود؛ اما با جوابی تند روبهرو شد: «من اصلاً اشعار شما را دوست ندارم. ادبیات یک شغل مردانه است!» اما شارلوت به نوشتن ادامه داد.
یک شب شارلوت بهطور اتفاقی دفتر شعری را باز روی میز کار امیلی دید. از او پرسید که چرا تابهحال اشعارش را به آنها نشان نداده است، زیرا از نظر شارلوت بسیار زیبا بودند. ابتدا امیلی عصبانی شد که چرا بدون اجازه یادداشتهای شخصی او را خوانده است؛ اما پس از پیشنهاد شارلوت، به یکباره ساکت شد. شارلوت از او خواست که به کمک یکدیگر کتاب شعری بنویسند، امیلی هم پذیرفت.
الیک ویک:
دختری به نام الیک در روستایی زندگی میکرد که آب لولهکشی و برق نداشت. آنها برای تهیه آب باید مسافتی را طی میکردند تا از چاه آب بکشند. الیک در راه بازگشت از مدرسه به خانه، کنار درخت انبه میایستاد تا عصرانهاش را بخورد. او و خانوادهاش زندگی شاد و سادهای داشتند تا اینکه جنگی وحشتناک آغاز شد و زندگی الیک را برای همیشه متحول کرد. زمانی که آژیر قرمز در روستای آنها به صدا درمیآمد، الیک و خانوادهاش باید بهسرعت از محل زندگی خود دور میشدند.
فصل بارندگی بود. رود طغیان کرده و پل روی رودخانه زیر آب رفته بود. الیک شنا بلد نبود. او از غرق شدن میترسید، ازاینرو مادرش به او کمک میکرد بهطرف دیگر رودخانه برود. مادر الک به سبب فقر زیاد مجبور بود نمک بفروشد. آنها تصمیم گرفتند از جنگ فرار کنند و به لندن بروند.
روزی الک در پارک بود که متصدی استعدادیابی یک آژانس مدلینگ معروف بهطرفش آمد. او میخواست الیک را بهعنوان مدل استخدام کند. مادر الیک حتی نمیخواست در مورد این موضوع چیزی بشنود؛ اما آن فرد آنقدر اصرار کرد تا سرانجام مادر الیک موافقت کرد.
الیک بسیار متفاوت از دیگر مدلها ظاهر و خیلی زود به یک مدل بحثبرانگیز تبدیل شد.
الیک میخواست به تمام دختران ثابت کند که زیبا هستند، مختارند خط فکریشان را تغییر دهند، حتی خجالتی بودنشان هم زیباست و مجبور نیستند دنبالهرو جامعه باشند.
آلفانسینا استرادا:
دختری بود به نام آلفانسینا که بسیار سریع دوچرخهسواری میکرد، تا حدی که موقع حرکت بهسختی دیده میشد. والدینش به او میگفتند که آهستهتر براند؛ اما قبل از اینکه جملهشان تمام شود، او از آنها دور شده بود.
وقتی آلفانسینا تصمیم گرفت ازدواج کند، خانوادهاش امیدوار شدند که از رؤیای دوچرخهسوار حرفهایشدن دست بردارد؛ اما داماد روز عروسی یک دوچرخه مسابقه حرفهای به عروس هدیه داد. آنها به شهر میلان مهاجرت کردند و آلفانسینا تمرینات سخت و حرفهای را شروع کرد.
او بسیار سریعتر و قویتر از چند سال پیش میراند، ازاینرو در مسابقات دوچرخهسواری چندگانه هرساله ایتالیا۴ شرکت کرد که یکی از سختترین مسابقات جهانی بود. تا آن زمان هیچ زنی به این مرحله نرسیده بود. بیشتر افراد میگفتند او هیچگاه موفق نمیشود؛ اما این حرفها نتوانست جلوی پیشرفت آلفانسینا را بگیرد.
مسابقه طولانی و پرتنش بود و باید ۲۱ روز در مسیرهای طولانی و سراشیبیهای تند کوهستانی اروپا دوچرخهسواری میکردند. از ۹۰ شرکتکننده فقط ۳۰ تن توانستند مسابقه را تا انتها ادامه دهند. آلفانسینا یکی از آنها بود. از او بهعنوان قهرمان تقدیر شد.
سال بعد، مانع حضور او در مسابقه شدند و مقامات اعلام کردند که این مسابقه مردانه است؛ اما این موضوع هم نتوانست آلفانسینا را ناامید کند.
او در تمام مسابقات مشابه شرکت کرد و بعد از ۲۶ سال، با وجودی که با یک دوچرخه ۴۴ پوندی یکدندهای مسابقه میداد، یک رکورد سرعت به ثبت رساند.
او حالا خوشحال است که با گذشت زمان شرایط تغییر کرده است. اکنون مسابقه دوچرخهسواری بانوان متداول شده است و جزء بازیهای المپیک است.
دیگران دریافت کردهاند
سایر کتابهای النا فاویلی
مشاهده همهسایر کتابهای انتشارات نسل نواندیش
مشاهده همهحجم
۲۷٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۲۷٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
نظرات کاربران
اگه سیندرلا پسر بود چه اتفاقی می افتاد؟؟؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لطفا کامل بخونین من این کتاب رو خوندم و نمونه ی انگلیسی کتاب معرکس ولی با ترجمه ی اول دبستان اینجا چاپ شده روایی و شیوایی تو داستان ها رو ترجمه ازش گرفته چهار به خاطر ترجمش و
این کتاب درمانی برای بیماری سندروم سیندرلا است. عبارت «سندرم سیندرلا» را نخستین بار «کولت داولینگ» (Colette Dowling) در کتاب «سندرم سیندرلا: ترس پنهان زنها از استقلال» بهکار برد. سندرم سیندرلا به معنی نداشتن استقلال و وابستگی مالی، عاطفی، فیزیکی و
از همه بهتر این بود ک راجب مریم میرزا خانی هم داشت و واقعن باعث افتخاره ک ما این نابغه رو داریم😎ولی خیلی تاثیر گذار و عالی بود ب همه(چ دختر چ پسر)توصیه میکنم.❤
واقعا کتاب فوق العاده ایه به من انگیزه داد تا برای رسیدن به هدفام تلاش کنم امیدوارم شماام از خوندنش لذت ببرین این کتاب به ما یادآوری میکنه که خواستن توانستن است و ما هر چقدر که موانع در پیش رو داشته باشیم
اگر دختر هستید و بلند پروازید اینو بخونید. اگر دختر هستید و دنبال انگیزه هستید اینو بخونید. اگر دختر هستید و خودتون دست کم میگیرید اینو بخونید. اگر دختر هستید و خانواده بدی دارید اینو بخونید. اگر دختر هستید و اطرافیان چوب لا چرخ
شجاعت و قدرت دختران و زنان را نشون میده😍😌 حتما این کتاب رو بخونید☺️مخصوصا کسانی که قدرت زنان را دست کم میگیرن❤️
کتاب بسیار خوبیه، به همه ی دخترای سرزمینم توصیه میکنم که بخونن😍🍃🌺
برا هر سنی عالیست
بسیار دلنشین 😍😍😍😍😍😍
فلورا تاجیکی : انسان ها شبیه هم نیستند؛ نام ها، چهره ها، رویاهایشان با هم فرق دارد! اما رنج ها... رنج هایشان شبیه هم است! انگار هرکدام از ما تکه هایی از رنجی بزرگ را به دوش می کشیم... _________ در این کتاب با زنان و