کتاب پای تخته‌سیاه (داستان‌های انقلاب جلد دوم) محمدرضا سرشار + دانلود نمونه رایگان

تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

تصویر جلد کتاب پای تخته‌سیاه (داستان‌های انقلاب جلد دوم)

کتاب پای تخته‌سیاه (داستان‌های انقلاب جلد دوم)

معرفی کتاب پای تخته‌سیاه (داستان‌های انقلاب جلد دوم)

«پای تخته سیاه» جلد دوم از قصه‌های مجموعه «داستان‌های انقلاب» سوره مهر است که محمدرضا سرشار (رهگذر) آنها را گزینش و ویرایش کرده است. داستان‌های این مجموعه با هدف آشناساختن نوجوانان با جریان انقلاب و ارزش‌های انقلاب اسلامی گردآوری و نگاشته شده‌اند. «رئیس پاسگاه بدجوری توی دل همه را خالی کرده بود. با وجود این، شعارنویسی کم‌کم می‌رفت پا بگیرد و همه‌گیر بشود. یکی از اولین جاها، مدرسهٔ ما بود. کارها اول خیلی شُل و وِل بود؛ تا آن روز... هنوز یک صفحه ننوشته بودیم که صدای خوردنِ زنگ، از حیاط بلند شد. حسن که وسط میز می‌نشست و همیشه، وقت املا مجبور بود پایین برود و دفترش را روی نیمکت بگذارد، خودش را بالا کشید و گفت: «جانم جان؛ زنگ خورده؟ آره، احمد؟» هنوز جوابش را نداده بودم که صدای جیغ و فریادِ پایین رفتن بچه‌ها، مطمئنمان کرد زنگ خورده. آقای «راد»، تردید داشت. در را که باز کرد، بچه‌های کلاس اول را دیدیم که می‌خندیدند و پایین می‌رفتند. آنها هم مثل من و حسن، خوشحال بودند. آقای راد که دید کاری نمی‌تواند بکند، گفت: «دفترهایتان را همان‌طوری بگذارید؛ آرام بیایید بروید پایین.»

نظرات کاربران

کتابخون.
۱۴۰۲/۰۹/۲۴

بنظرم کتاب قشنگی بود هم اینکه تاریخی بود و هم اینکه یه نویسنده با تجربه اون رو ویرایش کرده بود!!!

علی علی
۱۴۰۴/۰۱/۱۶

داستان‌هایی روان و بدون تعقید و بدون پز روشنفکری مناسب برای نوجوانان

آر-طاقچه
۱۳۹۹/۱۱/۰۳

خوب بود

بریده‌هایی از کتاب

آنها هم مثل من و حسن، خوشحال بودند. آقای راد که دید کاری نمی‌تواند بکند، گفت: «دفترهایتان را همان‌طوری بگذارید؛ آرام بیایید بروید پایین.»
کاربر ۱۰۱۳۲۳۳
آن روز املا داشتیم. درست یادم نیست کی بود. فقط به یاد دارم که هنوز انقلاب نشده بود. داشت می‌شد، ولی نه در شهر ما. با وجودی که شهر ما چند کیلومتر بیشتر با تهران فاصله نداشت، در آن، از انقلاب هنوز خبری نبود. نه کسی راه‌پیمایی می‌کرد و نه اعتصاب. ما هم مثل همه کمبود نفت داشتیم، ولی از آن اعتصابهایی که در تهران بود، در شهر ما خبری نبود. حتی باید بگویم، کمتر کسی جرئت شعارنویسی داشت. البته خود من هم جزء بی‌جرئتها بودم! از اعلامیه و این‌طور چیزها هم کمتر خبری بود. بیشتر اینها، به علت وجود رئیس پاسگاه بود. آن‌طور که تعریف می‌کردند، اصلاً رحم و مُرُوت نداشت و حسابی همه را ترسانده بود.
Reyhaneh
نکند فرشته بودند
مسلم ناصری
گل سرخ آزادی
مسلم ناصری
اسماعیل
امیرحسین فردی
به دنبال پدر (داستان‌های انقلاب جلد اول)
محمدرضا سرشار
‌‫یک قمقمه از کوثر‌‫: داستان‌های دراماتیک برای تئاتر رضوی
نصرالله قادری
عروس مهربان: قصه‌های شیرین از زندگی معصومین (جلد سوم)
مسلم ناصری
پرنده آرزو: قصه‌های شیرین از زندگی معصومین (جلد چهاردهم)
مسلم ناصری
مجموعه کتاب های موضوعی، پت و متن؛ کتابی برای افزایش سرعت و مهارت در حل سوالات Reading و Cloze کنکور
حمید خزایی
۱۰۰۱ چیزی که جوان ها قبل از ترک خانه باید بدانند
هری اچ هریسون
امضای کوچک: کتابی برای حضرت علی‌اصغر نکته‌ها، درس‌ها و آموزه‌های تربیتی امروزی‌اش
سیدعلی‌اصغر علوی
هدیه شیرین: قصه‌های شیرین از زندگی معصومین (جلد دوم)
مسلم ناصری
زمستان بی‌شازده
فاطمه نفری
آدم برفی نقاش
نوشین شعبانی
سیاگالش
ابراهیم اکبری دیزگاه
کلاهدوزها
تامزین مرچنت
نمایش‌نامه‌های آسان؛ فقط به فکر خودت نباش! (جلد هشت)
حسن دولت آبادی

حجم

۸۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

حجم

۸۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
۱۹,۵۰۰
۵۰%
تومان