کتاب یک دریا ستاره
۴٫۲
(۱۶)
خواندن نظراتمعرفی کتاب یک دریا ستاره
«یک دریا ستاره» خاطرات زهرا تعجب، همسر شهید مسعود (حبیب) خلعتی با مصاحبه و تدوین سید قاسم یاحسینی است. نویسنده پس از ده جلسه گفتوگو با همسر این شهید کتابی که پیش رو دارید را نوشته است:
تابستان بود که از آبادان با مینی بوس به طرف فراشبند به راه افتادیم. یادم است مسیر راه برایم خیلی طولانی بود. هر اندازه میرفتیم، نمیرسیدیم. وسیله و بار چندانی هم با خودمان نبرده بودیم. یعنی نداشتیم که ببریم. بوی جنگ میآمد و علاوه بر ما، خانواده دیگری نیز از آبادان خارج شده بودند. در آبادان بچهها در کوچههای میگشتند و این شعر را میخواندند:
نون و پنیر و سبزی
عراق چرا میترسی
ایران کارت نداره
سر به سرت میذاره!
پوتین های مریم
فریبا طالشپور
خانهام همین جاست؛ خاطرات افسانه قاضی زادهگلستان جعفریان
از چنده لا تا جنگشمسی سبحانی
خرمشهر کو جهان آرا؛ مجموعهی بانوی ماه ۵مرتضی سرهنگی
شهید علی تجلایی؛ نیمه پنهان ماه ۲۲راضیه کریمی
سعید جانبزرگی به روایت زهرا صبوری همسر شهید (جلد پنجم)هاله عابدین
شهید شعبانعلی عفیفه؛ نیمه پنهان ماه ۳۳عالمه طهماسبی
شهید اصغر قجاوند؛ نیمه پنهان ماه ۱۳نجمه کتانچی
حسین شایستهفر به روایت راضیه بوباش همسر شهید (جلد ششم)عالیه سادات حسینی
باغ انگور باغ سیب باغ آیینه؛ مجموعهی بانوی ماه ۴مرتضی سرهنگی
محمدعلی رنجبر به روایت مرضیه کازرونی همسر شهید (جلد چهارم)زهره شریعتی
نیمه پنهان یک اسطورهاحد گودرزیانی
دختری از آسمانزهره علیعسگری
دعا کن کم نیارممریم طالبی
خاطرات فاطمه آبادمحمدرضا محمدی پاشاک
ایوب بلندی؛ به روایت شهلا غیاثوند همسر شهید (جلد سوم)زینب عزیزمحمدی
تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر: خاطرات ناخدا یکم هوشنگ صمدی فرمانده گردان تکاوران در خرمشهر
سیدقاسم یاحسینی
زیتون سرخسیدقاسم یاحسینی
پنهان زیر باران (خاطرات سردار علی ناصری)سیدقاسم یاحسینی
پرواز روی خاک: خاطرات سرهنگ خلبان منوچهر شیرآقاییسیدقاسم یاحسینی
پنهان زیر باران (خاطرات سردار علی ناصری)سیدقاسم یاحسینی
دریا خانمعاطفه طاهری
تک آور گردان یکماکبر پیرپور
وری وقت جنگه؛ خاطرات شفاهی اکبر کمالیسیدقاسم یاحسینی
ظهور و سقوط خاندان تنگستانیسیدقاسم یاحسینی
حجم
۳۸۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۳۸۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
قیمت:
۴۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
قشنگ بود
شروع کتاب با کودکی خانم تعجب واقعا جذاب بود،بدون سانسور... با همهی شیطنتهایی که بچههای اون موقع داشتن... کودکی بدون فیلتر بود😄 البته یه جاها اون اوایل کتاب پیش میاومد که یه خاطره یا اتفاق چند جای دیگه هم مطرح بشه
خیلی کتاب زیبایی بود، خیلی جاها خندیدم و واقعا با قصه ارتباط برقرار کردم از کودکی تا آخرِ کتاب. کتاب متفاوت از کتاب های شبیه خودش بود و بسیار قصه جذاب و خواندنی بود و فقط به روایت داستان اکتفا
تنها کتابی بود که اشکم در آمد و من خانومه تعجب را به عنوان یکی از الگو های زندگیم می دانم
روایت های بدون سانسور نویسنده خیلی نکته جالبی بود. نمونه چنین روایت هایی رو در کتابچه “از چیزی نمیترسیدم” هم دیده بودم که باعث شخصیت پردازی یک قهرمان شاید کمی خاکستریتر اما واقعیتر شده. تقریبا پنجاه تا شصت درصد کتاب،
کتاب جذابی بود وقت کردین حتمن بخونید شیرین و تلخ 👌👌
بسیار جالب و روان بود و ازاول تا آخرش رو یه شبه خوندم خیلی از شجاعت و صبوری ایشون خوشم اومد و زنان شیردل در این سرزمین مایه افتخارند. زبان داستان خیلی خوب و صمیمی بود و میشد خیلی راحت باهاش
درود بر شما و همه کسانی که برای وطن جان فشانی کردند سپاس فراوان از زحمات شما
خداییش با همسر شهید زندگی کردم. خداییش چقدر بودند کسانی که سخت زندگی کردندولی اجازه ندادند ما سخت زندگی کنیم. خدایا ظهور منجی را برسان واجازه نده خون شهدا به دست عده ای سودجو پایمال شود. اللهم عجل لولیک الفرج
میتونست با خلاقیت نویسنده قشنگتر بشه..