دانلود و خرید کتاب ناگفته های جنگ احمد دهقان
تصویر جلد کتاب ناگفته های جنگ

کتاب ناگفته های جنگ

نویسنده:احمد دهقان
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۱۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ناگفته های جنگ

«ناگفته‌های جنگ » خاطرات سپهبد شهید علی صیاد شیرازی به قلم احمد دهقان است. در مقدمه اثر می‌خوانید: در یکی از روزهای بهار سال ۱۳۷۱، در محلی که به آن بازرسی ستاد کل نیروهای مسلح می‌گفتند، میهمان ایشان بودیم. در آنجا شاخه‌های صحبت ما گل انداخت و گفتیم دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برای تدوین خاطرات جنگ چه کارهایی کرده است و دوست دارد چه کارهایی بکند و اینکه یکی از این کارها، تدوین خاطرات ایشان است. ایشان با مجموعه دفتر آشنا بودند و تعدادی از کتاب‌های آن را خوانده بودند. توجه ایشان بیشتر روی خاطرات نظامیان عراقی دور می‌زد. همان جا بود که موافقت ایشان را برای گرفتن خاطراتشان جلب کردیم. قرار شد در اولین قدم خاطراتی که از وی در روزهای پایانی جنگ روی بیست و دو نوار ضبط شده بود، روی کاغذ بیاید که آمد. این گفت‌وگوها با آقای سعید فخرزاده صورت گرفته بود. بعدها آقای فخرزاده یکی از اعضای گروه معارف جنگ شد. محصول کار در سال ۱۳۷۳ به ایشان ارائه شد تا نظر نهایی‌شان را در متن اعمال کنند. این امر هم‌زمان شد با تلاش گروه معارف جنگ که با سرپرستی خود او حوادث هشت سال دفاع مردم ایران را جمع‌آوری و تدوین می‌کرد. بنا شد این خاطرات با محصول نهایی گروه معارف جنگ کامل شود. این گروه آخرین مراحل کار خود را می‌گذراند که در یکی از همین روزهای بهاری آرزوی سپهبد علی صیاد شیرازی برآورده شد و به دیدار یاران پیش‌تاختهٔ خود رفت.
بیسیمچی
۱۳۹۸/۰۴/۱۷

حقیقتا مطالب کتاب با عنوان کتاب همخوانی داره...ناگفته های جالبی رو شهید بزرگوار روایت کرده... خداوند شهید صیاد رو قرین رحمت کنه که تکرار نشدنیِ...

سید
۱۳۹۷/۰۸/۲۷

صفحات پایانی این کتاب را که از کتابخانه مسجد گرفته ام ،دارم می خوانم. واقعا جالب است.اخلاص شهید در روایت خاطراتش کاملا هویداست. کتابهای دفاع مقدسی که پیش از این خوانده بودم خاطرات سربازان و پاسداران معمولی بود.اما این یکی فرمانده است

- بیشتر
زینب هدایتی
۱۳۹۸/۰۶/۱۵

کتاب از نظر محتوا خیلی خوبه شهید بزرگوار در این کتاب برادری و توکل و وحدت زمان جنگ رو به طرز زیبایی بازنمایی کردن زیباترین،جالب ترین و مهیج ترین قسمت های کتاب در توصیف عملیات ها در جنگ تحمیلی، ستون کشی ها

- بیشتر
HQSAMM
۱۳۹۹/۰۵/۰۹

کتابی بسیار عالی، نکاتهای نظامی جنگ بخصوص قضیه کردستان و عملیات مرصاد را بخوبی تشریح می کنند. روحشان شاد و یادشان گرامی و راهشان پر رهرو.

3149759234
۱۴۰۰/۱۱/۲۷

درک بزرگان بزرگی میخواهد

alireza atighehchi
۱۴۰۲/۰۵/۱۵

کتاب نثر روان و خوش خوانی دارد. به شخصه برای من از لحاظ دانستن اطلاعاتی در مورد وقایع کردستان و همچنین سال های اولیه جنگ از دید یک ارتشی جالب بود. شهید صیاد مشخص است که فردی خود ساخته بوده و

- بیشتر
سید مهدی
۱۴۰۲/۰۴/۱۵

نام کتاب کمی ابهام دارد چون در آن، مبارزه با دشمنان داخلی چه سیاسی چه رزمی هم از خاطرات شهید بزرگوار نقل شده است. خواندن این کتاب که به بُعد ارتشی جنگ از بعد سپاهی کمتر پرداخته شده است را

- بیشتر
flanker57
۱۴۰۲/۰۸/۱۲

تماما برگرفته از کتاب در کمین گل سرخ!

واقعاً پایه‌های وحدت در قلوب است و نه در ظواهر.
alireza atighehchi
قه یک هماهنگی ضمنی با آیت‌الله خامنه‌ای داشتم. ایشان واقعاً پشتیبان من بود و راهنمایی‌هایشان خیلی اثر داشت. تماس گرفتم و گفتم که وضعیت به اینجا رسیده و نامه را همه جا پخش کرده‌اند که هیچ کاره‌ام. باز هم بمانم یا نه؟ ایشان فرمود: "دیگر درنگ نکن و آنجا نمان. سریع منطقه را ترک کن.» فهمیدم خدمت حضرت امام هم رفته‌اند و حضرت امام فرموده‌اند که با او طبق قانون برخورد کنید. درجه اصلی‌ام سرگرد بود. دو درجه گرفته بودم و سرهنگ تمام شده بودم. ابلاغ شد. درجهٔ مرا پس گرفتند و از فرماندهی هم سلب شدم. چون مصدوم بودم، باید خودم را به ستاد مشترک معرفی می‌کردم. یعنی مرا از نیروی زمینی هم بیرون کردند. همه چیز قابل تحمل بود؛ ولی از نیروی زمینی رفتن خیلی مشکل بود. هم علاقه داشتم در نیروی زمینی بمانم و هم اینکه این مطلب را گران می‌دانستم. کاری نکرده بودم که مرا از نیروی زمینی بیرون
کاربر ۱۳۸۲۹۵۳
تجربه نشان داده که انسان، هم در پیروزی گرفتار می‌شود و هم در شکست. در مقابل شکست یا ناکامی، انسان باید صبور و بردبار باشد و در آزمایش خدا از رزمندگان، صبر و شکیبایی آن‌ها را در سختی‌ها آزمایش می‌شود. ولی در پیروزی‌ها، انسان باید در مقابل آفت پیروزی، که غرور است، آماده باشد.
لیلا
رفتیم سراغ حضرت امام گزارش بدهیم که در آنجا چه کرده‌ایم و باید چه بکنیم. حضرت امام، به گزارش گوش دادند و بعد یک باره فرمودند: "این نیروهایی که بردید آنجا، اگر خون از دماغشان بیاید، من مسئولیتش را قبول نمی‌کنم. بگویید سریع برگردند.» من تا آن روز دستوری به این قاطعیت و صراحت، مستقیم از امام نشنیده بودم که فرمانده کل قوا به ما مستقیم دستور بدهند که چه بکنیم
لیلا
برای من یک تجربه شد که اگر وضع و حال و اخلاص ما روبه‌راه باشد و به ائمهٔ اطهار متوسل بشویم و از آن‌ها کمک و شفاعت بگیریم، جواب داده می‌شود. منتها شرایطی می‌خواهد.
mh.ranjbari
این احساس شخصی من است که بین صحنهٔ خطرناک و استقامت، یک رابطه متناسب وجود دارد. وقتی استقامت بر آن چربید، یاری خدا را بلافاصله می‌بینیم.
alireza atighehchi
ظرفیت ما انسان‌ها برای پذیرش نعمت‌های عظیم خدا، خیلی پایین است. بنابراین، وقتی که غرق در نعمت می‌شویم، اولین سستی و سهل‌انگاری ما فراموشی خداست؛ غفلت از یاد خدا.
alireza atighehchi
خداوند نصرت را به آن‌هایی نمی‌دهد که فکر می‌کنند فقط خودشان هستند و از خدا غافل می‌شوند. غرور، بزرگ‌ترین آفتی بود که به سراغ ما آمد.
alireza atighehchi
متوجه شدم که یکی در پشت در به شدت هق‌هق می‌کند؛ به طوری که گریهٔ همه را تحت‌الشعاع قرار داده بود. برگشتم عقب. دیدم که سرتیپ شهید نیاکی است که پنجاه و هشت سال داشت. پیرترین آدم بود؛ نه تنها در بین ما، بلکه در ارتش. ما از او پیرتر نداشتیم. دستمال سفیدی را گرفته بود جلوی صورتش و گریه می‌کرد. من خودم از گریهٔ او احساس حقارت کردم. با خودم گفتم: "ما می‌گوییم تعهدمان بیشتر است و انقلابی‌تر هستیم و مدعی هم هستیم. ولی به این حال نیفتادیم.»
لیلا
متوجه شدیم که آن‌ها تیربارهای ۲۳ میلی‌متری را، که برای ضدهوایی است، خوابانده‌اند روی سطح زمین و آتش درو اجرا می‌کنند. به این شکل، همهٔ بچه‌های ما را قلع و قمع می‌کردند و اجازه نمی‌دادند که به آن‌ها نزدیک شوند. منطقه صاف بود و هیچ مانعی نداشت.
شیدا

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۲۴ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۲۴ صفحه

قیمت:
۹۷,۰۰۰
۴۸,۵۰۰
۵۰%
تومان