کتاب جاده جنگ - جلد ۵
۳٫۷
(۹)
خواندن نظراتمعرفی کتاب جاده جنگ - جلد ۵
منصور انوری، نویسنده برنده جایزه جلال آلاحمد است.
درجلد پنجم تاجی کابوس غریبی دیده و پریشاناحوال است. اما تیمور افکار دیگری در سر دارد؛ او محلی که دوست سابقش رضا ۲۰ تن شکر را در آب حل کرده بوده، کشف کرده و به روسها لو داده است. حالا هم انتظار دارد که رضا به آنجا برود و دستگیر شود.
همین اتفاق هم میافتد یعنی رضا و سروان بهرامی به سمت حوضآب در حرکتند؛ اما رضا میفهمد که روسها در کمینشان هستند و هر دو به رودخانه میزنند. بعد هم گلمراد به یاریشان میآید و نجات پیدا میکنند.
عالیه همسر رضا باردار است و این موقعیت پراضطراب، برایشان آزار دهنده شده است؛ چون پتروویچ و تیمور همچنان در حال نقشه و توطئه برای دستگیری مرگان و رضا هستند.
مرگان همان تیرانداز مرموز و غایبی است که در جلدهای پیشین رمان، نقش اساسی داشته است. در ادامه ماجرا، تاجی ناگهان مردی بلندقد و شولاپوش را در قدمگاه بینالود میبیند.
بر اثر دعای مرد، یک روشنایی سبزرنگ و چشمنواز از بقعه پرتوافشانی میکند. حالا شولاپوش در گاراژ الوند دیده میشود. بعد پیش سرهنگ افشار میرود و خودش را سرگرد اسفندیاری معرفی میکند. سرهنگ با شگفتی میگوید که او باید مرده باشد! شولاپوش حرفهای مبهم و عجیبی میزند و سرهنگ را در حیرت میگذارد و میرود. سپس با تار زن مرموزی روبهرو میشود که او را به خوبی میشناسد. از سویی دیگر، رضا برای رسیدن به همسر باردارش دست به کارهای غریبی میزند. نهایتا هم مجبور میشود از طریق خانه زنآقا ـ پیرزن قابله ـ به خانهای برود که عالیه در آن جا بوده؛ اما بعد از این همه مرارت، خانه را خالی میبیند .
حالا شولاپوش به چنگ سرهنگ پتروویچ افتاده است و وقتی از دستورات سرهنگ سرپیچی میکند، پتروویچ به رویش اسلحه میکشد؛ اما درست در لحظه شلیک، تیری به انگشت و ماشه تفنگش میخورد. در ادمه اتفاقات غریب رمان، یک اسب با تجهیزات کامل نظامی خودش به سراغ شولاپوش می آید و او را به سمت ایل گلمراد رهنمون میکند.
جلد پنجم «جاده جنگ» آنجا تمام میشود که شولاپوش سوار بر اسب، به بقعه چشم دوخته است.
جاده جنگ- جلد ۳
منصور انوری
جاده جنگ؛ جلد۷منصور انوری
جاده جنگ؛ جلد۸منصور انوری
جاده جنگ- جلد۴منصور انوری
جاده جنگ - جلد۲منصور انوری
جاده جنگ؛ جلد ۶منصور انوری
جاده جنگ؛ جلد ۱۱منصور انوری
جاده جنگ - جلد۱منصور انوری
پشت دروازههای شهرحسین کاوشی سیدآبادی
زائران کوهستان مه آلودمحمدرضا بایرامی
توراکینامحمد قاسمزاده
از عشقاباد تا عشق آباد (جلد۱)منصور انوری
جای امن گلولههاجواد کامور بخشایش
بادهای برفی؛ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺳﺮﻭﺍﻥ ﻋﺮﺍقی ﺍﺣﻤﺪ ﻏﺎﻧﻢ ﺍﻟﺮبیعیمحمد نبی ابراهیمی
رهاییجمال میرصادقی
۱۳۳ نفر آخر: خاطرات اسیر آزادشده ایرانی شریف صابریمحسن سنچولی پردل
تمصطفی توفیقی
حجم
۴۴۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۵۱۲ صفحه
حجم
۴۴۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۵۱۲ صفحه
قیمت:
۱۵۳,۰۰۰
۷۶,۵۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
من نسخه چاپی این کتاب را خوانده ام، فوق العاده برآیم جذاب بود،همیشه دنبال چنین تمی میگشتم
من نسخه چاپی این کتاب رو خوندم.داستان پر کشش و خوبی داره. اما خوندنش حوصله میخواد
من اشتباهی یهو اول کار جلد 5 رو خریدم! اما کم و بیش کلیت داستان اومد دستم. داستان انصافا نثر خوبی داره، اما زیادی طولانی و پرحواشی و معلوم هم نیست ک چند درصدش بر اساس واقعیت هستش، خلاصه خیلی
پس جلد ۶ کجاس؟ نداره؟😕
خوب
کتاب های دفاع مقدس همگی قشنگن
سلام 58
کاش طاقچه کتاب عقرب روی پله های راه آهن اندیمشک رو داشت،واقعا با همه ی کتاب هایی که درباره جنگ ایران و عراق نوشته شده متفاوته..تعداد صفحاتش کمه اما برای به فکر فرو بردن و به چالش کشیدن چیزایی