دانلود و خرید کتاب درون تو طلاست؛ عمر کوتاه نیست، ما کوتاهی می‌کنیم مسعود لعلی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب درون تو طلاست؛ عمر کوتاه نیست، ما کوتاهی می‌کنیم اثر مسعود لعلی

کتاب درون تو طلاست؛ عمر کوتاه نیست، ما کوتاهی می‌کنیم

معرفی کتاب درون تو طلاست؛ عمر کوتاه نیست، ما کوتاهی می‌کنیم

«درون تو طلاست؛ عمر کوتاه نیست، ما کوتاهی می‌کنیم» نوشته مسعود لعلی (-۱۳۵۵)، درس‌هایی در قالب داستان و حکایت کوتاه برای خودشکوفایی فردی و غنی‌سازی زندگی دربردارد. اساس این کتاب به گفته نویسنده، قصه‌درمانی است. «درون تو طلاست» ما را به درون‌نگری تشویق می‌کند و داستان‌های زیبای آن که با دقت وسواس گردآوری شده، ما را متوجه غنای درونی و سرمنشأ قدرت درونی ما می‌کند.

یکی از درس‌های زندگی این کتاب این‌گونه آغاز می‌شود:

در شهر، جشن بزرگی برپا بود و همهٔ مردم در آن شرکت داشتند. مسئول پارکِ شهر دوست داشت در جشن شرکت کند، اما نگران آب دادن نهال‌های جدید در پارک بود. لذا تصمیم گرفت از میمون‌های داخل پارک کمک بگیرد. او به رئیس میمون‌ها گفت که خیلی برای پارک زحمت کشیده است و همهٔ مردم مِن‌جمله شما از آن لذت می‌برید. می‌توانم خواهش کنم که امروز به جای من نهال‌ها را آب بدهید؟

آن‌ها با کمال میل قبول کردند. مسئول پارک به آن‌ها شیلنگ و سطل آب داد و تأکید کرد که کارشان را خوب انجام دهند. مسئول میمون‌ها به میمون‌های دیگر سفارش کرد که آب را هدر ندهند و اقتصادی عمل کنند. لذا از آن‌ها خواست قبل از این‌که نهال‌های جدید را آب بدهید آن‌ها را از خاک در بیاورید. اگر ریشهٔ آن‌ها عمیق بود آب بیشتری بدهید و اگر ریشهٔ آن‌ها سطحی بود آب کمتر مصرف کنید تا صرفه جویی کرده باشید.

فردی متوجه رفتار آن‌ها شد. پرسید چه کار می‌کنند. میمون‌ها پاسخ دادند که براساس دستور مافوق عمل می‌کنند....

نظرات کاربران

صالح
۱۳۹۷/۰۵/۳۰

بسم الله الرحمان الرحیم. لطفا کتاب نویسندگانی همچون مسعود لعلی،امیررضا آرمیون،سعید گل محمدی و... که غالبا به سبک داستان های کوتاه است را در کتابخانه همگانی قرار دهید. باتشکر

MT
۱۳۹۷/۰۱/۲۰

بسیار زیبا و تاثیر گذار است و انسان را به تفکر وا میدارد

عبدالوهاب
۱۴۰۰/۰۸/۰۶

من بریده های کتاب رو خوندم واقعا جالب بود.

کاربر ۲۷۷۹۵۶۰
۱۳۹۹/۱۱/۰۵

متن روان بود. اعتماد به نفس انسان را افزایش میداد. درون من درون تو طلاست. پس از خود لذت ببر درون خود را با پول ثروت قدرت به جهنمی سوزان تبدیل نکن.

sheida
۱۳۹۹/۰۵/۰۷

برای کسایی که داستان های کوتاه و متنوع دوست دارند خوبه !

mrm1990
۱۳۹۹/۰۲/۰۱

کتابی جالب و جذاب و اموزنده متشکل از داستان ها و مطالبی آموزشی. البته بعضی جاهاش هم مطالبی پراکنده بود که به درد همه نمیخورد.

مصطفی
۱۳۹۹/۰۱/۱۹

کتاب خوبیه

Mina Hoseiny
۱۳۹۹/۰۱/۱۲

مفید برای کارشناسان فروش و افراد علاقمند به موفقیت، بانکات پندهای مختصرو مفید موفقیت

کاربر 137108
۱۳۹۹/۰۱/۱۲

بسیار ساده‌وروان و درعین حال اموزنده واقعا لذت بردم از این کتاب

Saleh Khodazai
۱۴۰۲/۰۲/۰۹

کاشکی نویسنده ها در نوشت کتاب ،از جملات فارسی به صورت دقیق تر استفاده میکردن تا این مورد در فرهنگمون عادی بشه چه کسی بجای مهمان میگه مدعوین یا میگه من سعادت دارم که دیدمت این جملات عمومی نیستن هیچ

- بیشتر
بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۷۱)
عمر کوتاه نیست، ما کوتاهی می‌کنیم
Peyvand
طرز خودکشی در هر کس منحصر به خودشه ...! یکی دیگه شیک نمی‌پوشه ... یکی دیگه آرزویی نمی‌کنه ... یکی دیگه به تحصیل ادامه نمی‌ده ... یکی دیگه به خودش نمی‌رسه ... یکی مدام ترانه‌های غمگین گوش می‌ده ... یکی دیگه از خودش عکس یادگاری نمی‌گیره ...! یکی محبت نمی‌کنه ...! یکی دیگه محبت نمی‌پذیره ...! و ... این گونه است که اکثر آدم‌ها در سی‌سالگی می‌میرند و در هشتادسالگی دفن می‌شوند ...!
امیدوارم اندکی کمکم تاثیر...
صورت زیبا روزی پیر، پوست خوب روزی چروک، اندام خوب روزی خمیده، موی زیبا روزی سفید خواهد شد، فقط قلب زیباست که زیبا خواهد ماند.
علیرضا م
مرد دل‌شکسته گفت: «من هرگز چیزی نداشتم؟» خدا: «درسته، تو مالک هیچ‌چیز نبودی!» مرد: «پس من چی داشتم؟» خدا: «لحظات زندگی مال تو بود؛ هر لحظه که زندگی کردی مال تو بود.» زندگی فقط لحظه‌ها هستند. قدر لحظه‌ها را بدانیم و لحظه‌ها را دوست داشته باشی.
MT
فردا که اومد، یه خودنویس خوشگل گرفت دستش و شروع کرد به امضا کردن مشق‌ها. همگی شاخ درآورده بودیم آخه مشقامون رو یا خط می‌زد یا پاره می‌کرد وقتی به من رسید با ناامیدی مشقام رو نشان دادم. دستام می‌لرزید و قلبم به شدت می‌زد. زیر هر مشقی یه چیزی می‌نوشت. خدایا برای من چی می‌نویسه؟ با خطی زیبا نوشت: عالی. باورم نمی‌شد بعد از سه سال این اولین کلمه‌ای بود که در تشویق من بیان شده بود. لبخندی زد و رد شد. سرم را روی دفترم گذاشتم و گریه کردم. به خودم گفتم هرگز نمی‌گذارم بفهمه من تنبل کلاسم. به خودم قول دادم بهترین باشم ... اون سال با معدل بیست شاگرد اول شدم و همین‌طور سال‌های بعد، همیشه شاگرد اول بودم. وقتی کنکور دادم نفر ششم کنکور در کشور شدم و به دانشگاه تهران رفتم. یک کلمه به اون کوچیکی سرنوشت منو تغییر داد. چرا کلمات مثبت و زیبا رو از دیگران دریغ می‌کنیم به ویژه ما مادران، معلمان، استادان، مربیان ...
mrm1990
درخت‌ها می‌میرند؛ عده‌ای عصا می‌شوند و دستی را می‌گیرند؛ عده‌ای تبر می‌شوند بر نسل خویش؛ عده‌ای چوب کبریت می‌شوند برای سوزاندن تبار خود و عده‌ای تخته‌سیاه می‌شوند برای تعلیم اندیشه‌ها.
محمد میرحسینی
امروز دختر کوچولوی من درس عجیبی به من داد. با مداد شمعی نصف مبل کرم‌رنگ نشیمن را سیاه کرده بود. وقتی متوجه شدم صدایش کردم و با تظاهر به ناراحتی گفتم: «عزیزم من این‌جا چیزهای ناراحت‌کننده‌ای می‌بینم. به نظرت باید چه کار کنم؟» خیلی خونسرد سری تکان داد و گفت: «خب پاکش کن. اگه پاک نمی‌شه چشمات رو ببند!» به همین سادگی! تمام فلسفهٔ آرامش رو در همین جملهٔ کوتاه به من مادر پرادعا و مثلاً تحصیلکرده یادآوری کرد وآموخت. «پاکش کن، اگه پاک نمیشه چشمات رو ببند.» و من فکر می‌کنم به تمام مشکلاتی که با این قاعدهٔ ساده می‌شود مواجه شد، ولی به بدترین شکل با آن‌ها کلنجار رفتم؛ و حالا قانون زندگی من این شد: «پاکش کن، اگه پاک نمی‌شه چشمات رو ببند.»
وهب حسینی
چرا وقتی انجام دادن پروژه‌ای را یک‌ساله تعریف می‌کنیم در یک سال انجام می‌شود و اگر همان را هشت ماه تعیین می‌کنیم در هشت ماه انجام می‌شود؟ چرا وقتی برای انجام دادن کاری یک‌ساعته سه ساعت وقت داریم انجام دادن آن سه ساعت طول می‌کشد؟ پاسخ همهٔ این سؤالات در «قانون پارکینسون» نهفته است. براساس قانون پارکینسون در مدیریت: «ذهنْ کار را به مدت زمانی که به آن اختصاص داده شده کش می‌دهد.» در واقع می‌توان این گونه بیان کرد، براساس قانون پارکینسون: وقت بیشتر = اتلاف وقت بیشتر کارمند بیشتر = بیکاری بیشتر دخل بیشتر = خرج بیشتر
امیدوارم اندکی کمکم تاثیر...
بزرگی می‌گفت: یک وقت، جلوی شما یک سبد سیب می‌آورند. شما اول برای کناری‌تان برمی‌دارید، دوباره بعدی را به نفر بعدی می‌دهید ... دقت کنید! تا زمانی که برای دیگران برمی‌دارید، سبد مقابل شما می‌ماند؛ ولی حالا تصور کنید همون اول برای خود بردارید، میزبان سبد را به طرف نفر بعد می‌بَرَد! نعمت‌های خدا این‌طور است؛ با بخششْ سبد را مقابل خود نگه دارید.
Mina Hoseiny
نیمهٔ خالی لیوان مایک: «تو یه روانی هستی و من عاشقم ...» آبی: «من روانی نیستم!» مایک: «من الان بهت گفتم عاشقتم، ولی تو فقط واژهٔ روانی رو شنیدی، این نشونهٔ آدم‌های روانیه!» ما آدم‌ها عادت کردیم که امواج منفی رو زودتر از امواج مثبت جذب کنیم. همیشه از غم‌ها می‌نالیم، ولی به همون اندازه از شادی‌ها، خوشحالی‌مون رو بروز نمی‌دیم ... باید یاد بگیریم که امواج منفی را پس بزنیم. «از کتابِ حقیقت زشت، رابرت لوکتیک»
mrm1990

حجم

۱۲۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

حجم

۱۲۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

قیمت:
۵۶,۰۰۰
تومان