کتاب سردخانه
معرفی کتاب سردخانه
کتاب سردخانه نوشتۀ فاطمه محمودی است. انتشارات کیانافراز این کتاب را منتشر کرده است. این اثر، حاوی یک نمایشنامه با درونمایههای اجتماعی است. سردخانه، در مورد خانوادهای است که میتوان آن را استعاره یا تمثیلی از جامعه دانست: یک خانوادۀ ششنفره که در آن قوانین خانه، بیش از هر چیزِ دیگری اهمیت دارند و بابت این قوانین حتی دادگاه هم برگزار میشود. پس ما با خانه طرف نیستیم، ما با یک خانه-دادگاه طرفایم.
درباره کتاب سردخانه
نمایشنامۀ سردخانه، در یک «خانهدادگاه» میگذرد؛ یعنی خانهای که گاه در آن دادگاههایی برای محاکمۀ متهمان برگزار میشود. متهمان این دادگاه، همواره، مادر و دختر خانواده هستند؛ مسئولیت رسیدگی به بخشهای مختلف دادگاه برعهدۀ پسران و قاضی نیز، همواره، پدر خانواده است.
قصه از آنجا آغاز میشود که قرار است بهخاطر شور شدن غذای دیشب، دادگاهی تازه در خانه برگزار شود.
این نمایشنامه، از آغازِ این دادگاه تا پایان آن را نشان میدهد و روایت میکند.
شخصیت دختر، بهعنوان یک معترض و کنشگر، پایاندهندۀ نمایشنامۀ سردخانه است. در انتهای اثر، رازهای این خانواده آشکار میشوند.
شخصیتهای این نمایشنامۀ تکپردهای عبارتاند از:
«والی»: پدر خانواده
«ایران»: مادر خانواده
«۱»، «۲» و «۳»: پسرهای خانواده
«توده»: دختر خانواده
نمایشنامۀ سردخانه، در بخش اجراییِ «نوزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی ایران»، در سال ۱۳۹۵، شرکت و جایزۀ بهترین نمایشنامه در بخش «صحنهای» را از آنِ خود کرد.
خواندن کتاب سردخانه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی، داستانهای تمثیلی و نیز علاقهمندان به حوزۀ زبانشناسی پیشنهاد میکنیم.
درباره فاطمه محمودی
فاطمه محمودی دانشآموختۀ رشتۀ هنرهای نمایشی در پردیس هنرهای زیبا در دانشگاه تهران و دانشکدۀ سینما و تئاتر در دانشگاه هنر تهران است.
وی در زمینههای نویسندگی، کارگردانی، ترجمه و تدریسِ نمایشنامهنویسی فعالیت میکند.
فاطمه محمودی فعالیت نمایشی خود را از سال ۱۳۹۰ و با ورود به دانشگاه آغاز کرد. بیشترِ تمرکز او، در حرفۀ تئاتر، بر نمایشنامهنویسی و سپس کارگردانی بوده است. او بیش از ۲۰ نمایشنامه نوشته و دست به ترجمۀ نوشتارهایی در حوزۀ تئاتر و نمایشنامهنویسی نیز زده است.
او در طول دوران تحصیل، در جشنوارههای مختلفی همچون جشنواره مونولوگ دانشگاه هنر و جشنواره تئاتر دانشگاهی شرکت کرده و جوایز گوناگونی را، بابت نمایشنامههای خود، از داوران این جشنوارهها دریافت کرده است.
فاطمه محمودی، نویسنده و کارگردان نمایشهای زیر بوده است:
دنیا یک تیغ ماهیست که ما به آن وصل شدهایم
سردخانه
نقل مکان
بخشی از کتاب سردخانه
«صدای والی: اون چه حیوونیه که پارس میکنه؟
صدای توده: بچهی آدم.
صدای والی: اون آهنپاره که تو هوا راه میره و خطرناکه چیه؟
صدای توده: شهابسنگ.
صدای والی: اون چیه که اگه زیاد بخوری، خنگ میشی؟
صدای توده: هوا.
صدای والی: ختم دادگاه. نفس بکشید. بیرون!»
***
«۲: نظر به آنکه اینجانب در این عدالتخانه، در مقام و سِمَت و جایگاهِ باطرف و باشرفِ وکالت ظاهر گشتهام، بیشک در وقت و زمانی مقتضی، آلام را از متهمان این دادگاه دور و دفع خواهم کرد و مدافعه، پدافند و دفاع خود را از این مجرمان به محضر محکمه پیشکش و تقدیم و تسلیم. از این که دادگاه ممانعتی از حضور اینجانب ندارد، کمال شکر را دارم و از مقام دادگاه خواهشمندم پس از قرائت کیفرخواست و دفاعیات بنده و موکلانم، با درخواست استمهال اینجانبان مخالفت نموده، وقت دادگاه را هدر ندهند.
والی: السّاعه با درخواست وکیلمدافع موافقت میشود، هدر نمیدهیم! تنفس شمارهی دو برای بررسی جملهی شمارهی دو. بیرون! (پسران تندتند نفس میکشند.)
(ایران و توده به اتاق ۲ میروند.)
والی: (نفس راحتی میکشد) گمون کردم سلامتیش برگشته.
۳: اتفاقاً انگار بیماری داره اوج میگیره.»
حجم
۳۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۶ صفحه
حجم
۳۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۶ صفحه