کتاب مضطرشاه فاطمه عصاری + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب مضطرشاه

کتاب مضطرشاه

نویسنده:فاطمه عصاری
انتشارات:سنجاق
دسته‌بندی:
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب مضطرشاه

کتاب مضطرشاه نوشته‌ی فاطمه عصاری و با نشر سنجاق منتشر شده است. این اثر نمایشی، داستانی را در بستر زندگی روزمره‌ی یک خانواده‌ی کارگری روایت می‌کند که درگیر بحران‌های معیشتی، روابط خانوادگی و مسائل هویتی هستند. مضطرشاه با زبانی آمیخته از فارسی و کردی، فضای خاصی را خلق کرده که هم به دغدغه‌های اجتماعی و اقتصادی می‌پردازد و هم به لایه‌های عمیق‌تر روانی و اخلاقی شخصیت‌ها سرک می‌کشد. نویسنده در مقدمه، به تأثیر فرهنگ کردستان و زبان کردی بر شکل‌گیری این نمایشنامه اشاره کرده و تلاش کرده است تا زندگی خصوصی و بی‌پیرایه‌ی کارگران را بدون اغراق و شاعرانه‌سازی به تصویر بکشد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب مضطرشاه

کتاب مضطرشاه اثری نمایشی از فاطمه عصاری است که در قالب یک نمایشنامه‌ی چندپرده‌ای، زندگی سه شخصیت اصلی را در یک آشپزخانه‌ی کوچک و ساده دنبال می‌کند. شهمال شاهی، پری و اصیل مینی‌بوس، هرکدام با گذشته و دغدغه‌های خاص خود، درگیر ماجرایی می‌شوند که مرگ ناگهانی یکی از آشنایان، آن‌ها را به چالش می‌کشد. فضای داستان در یک خانه‌ی اجاره‌ای و با حضور صدای پیرزن صاحب‌خانه شکل می‌گیرد و گفت‌وگوها با ترکیبی از فارسی و کردی، به واقع‌گرایی و بومی‌بودن اثر افزوده است. مضطرشاه با تمرکز بر روابط انسانی، بحران‌های اقتصادی، احساس گناه، عذاب وجدان و تلاش برای بقا، تصویری از زندگی طبقه‌ی کارگر را ارائه می‌دهد که در آن مرز میان قربانی و مقصر، بی‌ثبات و خاکستری است. نویسنده با استفاده از دیالوگ‌های تند و صریح، فضای پرتنش و گاه طنزآمیز را به وجود آورده و از طریق جزئیات صحنه و رفتار شخصیت‌ها، لایه‌های پنهان روابط خانوادگی و اجتماعی را آشکار کرده است. کتاب مضطرشاه با نگاهی انتقادی و بی‌پرده، به مسائلی چون فقر، بی‌عدالتی، هویت قومی و بحران‌های اخلاقی می‌پردازد و مخاطب را با سؤالاتی درباره‌ی مسئولیت، حقیقت و معنای زندگی روبه‌رو می‌کند.

خلاصه کتاب مضطرشاه

در مضطرشاه، داستان با ورود شهمال شاهی به آشپزخانه آغاز می‌شود؛ جایی که پری، همسرش، منتظر اوست و اصیل مینی‌بوس نیز به جمع آن‌ها می‌پیوندد. فضای خانه پر از فرفره‌های کاغذی و نشانه‌های زندگی ساده و پرمشقت است. گفت‌وگوها از همان ابتدا با تنش و کنایه همراه است و به‌تدریج پرده از ماجرایی تلخ برداشته می‌شود: مرگ ظاهر، صاحب‌کار و آشنای نزدیک، که به‌طرزی مشکوک و در سایه‌ی اختلافات و فشارهای زندگی رخ داده است. شخصیت‌ها هرکدام با احساس گناه، ترس و تردید دست‌وپنجه نرم می‌کنند. شاهی که خود را قربانی شرایط می‌داند، در عین حال متهم به نقش داشتن در مرگ ظاهر است. پری، با زخم‌های قدیمی و دغدغه‌های معیشتی، میان همدردی و سرزنش سرگردان است و اصیل، با نگاه طنزآمیز و گاه تلخ، سعی دارد تعادل را حفظ کند اما خودش نیز درگیر عذاب وجدان و ترس از عواقب است. در طول نمایش، بحث‌ها درباره‌ی حقیقت مرگ ظاهر، تقسیم ارث، مسئولیت اخلاقی و معنای زندگی و مرگ ادامه می‌یابد. شخصیت‌ها بارها به گذشته و خاطرات تلخ و شیرین خود رجوع می‌کنند و هرکدام تلاش می‌کنند سهم خود را از حقیقت و عدالت پیدا کنند. فضای داستان با دیالوگ‌های کوتاه، کنایه‌آمیز و گاه هذیانی، به‌تدریج به سمت فروپاشی روانی و اخلاقی پیش می‌رود و در نهایت، هیچ پاسخ قطعی برای سؤالات اساسی باقی نمی‌ماند؛ تنها حس اضطراب، عذاب وجدان و بی‌پناهی است که بر صحنه باقی می‌ماند.

چرا باید کتاب مضطرشاه را بخوانیم؟

مضطرشاه با روایتی صریح و بی‌پرده، زندگی طبقه‌ی کارگر و بحران‌های اخلاقی و روانی آن‌ها را به تصویر کشیده است. این کتاب با استفاده از زبان ترکیبی فارسی و کردی، فضایی بومی و ملموس خلق کرده و از طریق دیالوگ‌های تند و پرتنش، مخاطب را به دل ماجراهای پیچیده‌ی انسانی می‌برد. نمایشنامه با پرداختن به موضوعاتی چون فقر، بی‌عدالتی، عذاب وجدان و مسئولیت فردی، فرصتی برای تأمل درباره‌ی مرزهای حقیقت و دروغ، قربانی و مقصر بودن و معنای زندگی فراهم می‌کند. خواندن این اثر، تجربه‌ای متفاوت از مواجهه با واقعیت‌های تلخ و گاه طنزآمیز زندگی روزمره است که کمتر در آثار نمایشی معاصر دیده می‌شود.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن مضطرشاه به علاقه‌مندان نمایشنامه، کسانی که دغدغه‌ی مسائل اجتماعی، بحران‌های اخلاقی و هویتی دارند و افرادی که به روایت‌های بومی و واقع‌گرایانه از زندگی طبقه‌ی کارگر علاقه‌مندند، پیشنهاد می‌شود. همچنین برای دانشجویان و پژوهشگران حوزه‌ی تئاتر و مطالعات فرهنگی، این اثر می‌تواند نمونه‌ای قابل توجه باشد.

بخشی از کتاب مضطرشاه

«شاهی: (ملتهب) آشپزخونه رفتی چی کار؟ شاهی به صحنه ورود می‌کند عه ...پ.. پری! پری: از جنگ می‌آیی یا ....... از.. قصرت؟ ... راه قه رض داری هه روژ هه فته آنجایی؟ بدهی داری بِشان؟ شاهی: من به خودم خیلی بدهکارم به کس دیگه نه.. جنگه دیگه، همه چی ریخته به هم! (با خودش) قند و چایی قحط اومده. پری: ئه مه چیه که حسابت پیش خۆت صاف نمی‌شه؟ شاهی: خب... سرهم می‌کند ...خب زن قشنگی مثل تو آدمو بدهکار خودش می‌کنه. پری: به کنایه ها...الان شُه وه یان روژه؟ شاهی: کارم طول کشید. پری: پس روژه! مکث شام درست کرده بودم. شاهی: (بی تفاوت) هیچی نمی‌خورم. پری: وقتی برا یه ساعت مرخصی یه روز کامل باید التماس کنی خستگیش اینقدر برات گذاشته که حالا حالاها سیر باشی. شاهی: (کلافه) همین شاممانو سحر می‌خوریم! خیلی وقته دستپختتو نخوردم. شاهی سر میز می‌نشیند پری: جاش من هر شُه و دارم دستپخت تو رو می‌خورم، هر شه و و با صدای جیغو داد و دندون قروچت از خواب می‌پرم. شاهی ضربهٔ عصبی به میز وارد می‌کند شاهی: پری من خرم؟ ...خرم؟ خودش حرف خودش را تایید می‌کند خرم!... همه چی زندگی رو دوش منه، اجاره خانه، کارم، کار مغازه همش رو هم جمع می‌شه شب می‌زنه بیرون. پری: تو به سن من داری اجاره خانه می‌دی، کار آن مغازه رم خیلی ساله که داری، یک هفته کمتره که بد می‌خوابی، صبح بد بیدار می‌شی. (به کنایه) دارم می‌پرسم چته که این غمو مثل پاکت سیگار با خودت نبری اینور اونور.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۶۲ صفحه

حجم

۳۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۶۲ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان