
کتاب مجنون سلما
معرفی کتاب مجنون سلما
کتاب مجنون سلما (رمانی بر اساس زندگی ملا احمد جزیری شاعر بزرگ کرد)، نوشته جان دوست با ترجمه فاروق نجم الدین، داستانی بر پایهی زندگی ملا احمد جزیری، شاعر برجستهی کرد، است که در سال ۱۴۰۲ توسط انتشارات مروارید منتشر شده است. این رمان باتکیهبر عناصر تاریخی و تخیل، به بازآفرینی زندگی و عشق این شاعر در قرن شانزدهم میلادی میپردازد. جان دوست، نویسندهی کرد اهل سوریه، در این اثر تلاش کرده است تا با بهرهگیری از اسناد تاریخی و روایتهای شفاهی، داستانی عاشقانه و رازآلود را در بستر تحولات اجتماعی و فرهنگی کردستان آن دوران بازگو کند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب مجنون سلما اثر جان دوست
کتاب مجنون سلما اثری است که مرز میان واقعیت و خیال را بهنرمی درمینوردد. جان دوست، با الهام از زندگی واقعی ملا احمد جزیری، شاعر و عارف کرد، داستانی را روایت کرده است که هم به بازسازی فضای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کردستان در دوران عثمانی میپردازد و هم به درونمایههای عمیق عشق، عرفان و هویت قومی توجه دارد. رمان بر سه مقام اصلی استوار است؛ مقام نوشیدن، مقام مخموری و مقام هشیاری. هرکدام از این مقامها نمادی از مراحل سلوک عاشقانه و عرفانی قهرمان داستان هستند.
داستان گاه از زبان ملا احمد و گاه از زبان سلما، شاهدخت کرد، بیان میشود و بهاینترتیب، خواننده با دو زاویهی دید متفاوت و مکمل روبهرو میشود. در کنار داستان عاشقانه، کتاب مجنون سلما تصویری از مناسبات قدرت، آدابورسوم و پیوندهای ادبی و زبانی میان کردها و ایرانیان نیز ارائه میدهد. جان دوست با بهرهگیری از زبان شاعرانه و فضاسازیهای دقیق، موفق شده است اثری خلق کند که هم برای علاقهمندان به تاریخ و فرهنگ کردی و هم برای دوستداران ادبیات عاشقانه و عرفانی جذابیت دارد.
خلاصه داستان مجنون سلما
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان مجنون سلما با مرگ امیر بدربیگ، حاکم جزیره، آغاز میشود و در ادامه، زندگی ملا احمد، فرزند ملا محمد شهابالدین، را دنبال میکند. احمد از کودکی در محیطی آکنده از تحولات سیاسی و فرهنگی در کردستان رشد میکند و استعدادش در علم و ادب خیلی زود آشکار میشود. او در مدرسهی مدرَسا سَوْرْ، جایی که شاگردان از سراسر منطقه برای تحصیل علوم دینی و ادبی گرد هم میآیند، به تحصیل میپردازد. در یکی از روزهای بهاری، احمد که بیمار است، با دیدار ناگهانی شاهدخت سلما، دختر امیر سیفالدین، دچار دلباختگی میشود؛ عشقی که بهسرعت در جان هر دو شعلهور میشود، اما بهدلیل تفاوت طبقاتی و سنتهای حاکم، وصال آنها ناممکن به نظر میرسد. داستان از دو منظر پیش میرود؛ احمد که در طی سالها، در دوران سالمندی، خاطرات عشق ناکام خود را برای شاگردش فقَهرسول بازگو میکند و سلما که در دلنوشتههایش از احساسات و رنجهای عاشقانهاش پرده برمیدارد. عشق میان ایندو نهفقط تجربهای شخصی، بلکه بازتابی از سیروسلوک عرفانی و جستوجوی معنا در جهانی پرآشوب است.
در خلال داستان، خواننده با جزئیات زندگی روزمره، آدابورسوم و حتی مناسبات قدرت در امارتنشینهای کرد آشنا میشود. زبان فارسی و کردی هر دو نقش مهمی در شکلگیری هویت و بیان احساسات شخصیتها دارند. در نهایت، داستان مجنون سلما، بیش از آنکه صرفاً روایتی عاشقانه باشد، تلاشی است برای بازنمایی پیوند میان عشق زمینی و تعالی روحی در بستر تاریخ و فرهنگ کردستان.
چرا باید کتاب مجنون سلما را بخوانیم؟
کتاب مجنون سلما اثری است که با تلفیق تاریخ و تخیل، تجربهای متفاوت از رمان تاریخی و عاشقانه ارائه میدهد. این کتاب نهتنها به بازسازی فضای اجتماعی و فرهنگی کردستان در قرن شانزدهم میپردازد، بلکه با روایت دوگانهی احمد و سلما، امکان همذاتپنداری با هر دو سوی یک عشق ناممکن را فراهم میکند. خواننده با مطالعهی این رمان، با لایههای پنهان هویت کردی، نقش زبان و ادبیات در شکلگیری احساسات و اندیشهها و همچنین سیروسلوک عرفانی و معنوی شخصیتها آشنا میشود. فضاسازی دقیق، پرداختن به جزئیات زندگی روزمره و مناسبات قدرت و زبان شاعرانهی نویسنده از ویژگیهایی است که این اثر را از دیگر رمانهای تاریخی متمایز میکند. رمان مجنون سلما برای کسانی که بهدنبال روایتی عمیق، چندلایه و تأملبرانگیز از عشق، تاریخ و هویت هستند، انتخابی ارزشمند است.
خواندن کتاب مجنون سلما را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان ادبیات تاریخی، دوستداران رمانهای عاشقانه و کسانی که دغدغهی شناخت فرهنگ و تاریخ کردستان را دارند، پیشنهاد میشود. این اثر همچنین برای کسانی که به سیروسلوک عرفانی و پیوند میان عشق و معنویت علاقهمندند، جذاب خواهد بود.
درباره جان دوست
جان دوست، شاعر، نویسنده و مترجم کرد اهل سوریه، در ۱۲ مارس ۱۹۶۵ در شهر کوبانی زاده شد. او به دو زبان کردی کرمانجی ــ زبان مادریاش ــ و عربی مینویسد و از شناختهشدهترین نویسندگان معاصر کرد به شمار میآید. بخش بزرگی از آثار او در بستر جنگ داخلی سوریه شکل گرفته است. افزون بر نوشتههای خود، جان دوست آثاری ارزشمند از زبان کردی و فارسی را به عربی برگردانده است؛ از جمله منظومهی عاشقانهی کلاسیک مم و زین اثر احمد خانی، شاعر و اندیشمند سدهی هفدهم که از مهمترین متون حماسی و عاشقانهی مردم کرد به شمار میرود.
او در گونههای گوناگون ادبی چون شعر، رمان و ترجمه فعالیت کرده و شماری از آثارش به زبانهای ایتالیایی، ترکی، فارسی و اسپانیایی ترجمه شدهاند. جان دوست از سال ۲۰۰۰ در تبعید، در آلمان، زندگی میکند و در سال ۲۰۰۸ تابعیت آلمانی گرفته است.
جان دوست در کوبانی، شهری در شمال سوریه، به دنیا آمد. میان سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۸ در دانشگاه حلب به تحصیل در رشتهی علوم طبیعی پرداخت، اما پس از سه سال تحصیل را رها کرد تا بهطور کامل به ادبیات بپردازد. نخستین اثر حماسیاش با نام قلعهی دمدم را در سال ۱۹۸۴ نوشت و نسخهی کردی آن در سال ۱۹۹۱ در آلمان منتشر شد.
در میان آثار او، رمان میرنامه جایگاه ویژهای دارد. این اثر که در دوران امپراتوری عثمانی میگذرد، زندگی خیالی احمد خانی، شاعر و صوفی بزرگ کرد، را بازنمایی میکند؛ مردی که با قلم و اندیشه با بیعدالتی میجنگید. جان دوست خود این اثر را از کردی به عربی ترجمه کرد. در سال ۲۰۲۴، رمان او با نام دالان امن با ترجمهی مرلین بوث برندهی نخستین دورهی جایزهی بینالمللی بیتالغشام دار عرب شد؛ جایزهای که به ترجمهی آثار عربی به انگلیسی اختصاص دارد. این رمان به وقایع اشغال عفرین به دست نیروهای ترکیه در سال ۲۰۱۸ میپردازد. او در رمان دیگری به نام «اتوبوس سبزی که از حلب میرود» همین داستان را از دیدگاه شخصیتی دیگر روایت کرده است.
جان دوست در سال ۲۰۲۲، در گفتوگویی با نُها عسکر، منتقد ادبی، دربارهی پیوند میان آثارش و هویت ملی کردها گفته است که دغدغهی اصلیاش مسئلهی هویت و جایگاه ملت کرد در تاریخ است. او رنج و مبارزهی مردم کرد را الهامبخش آثارش میداند و باور دارد که ادبیات کردی از آغاز ادبیاتی مبارز بوده است؛ ادبیاتی برای دفاع از هویت ملی و پاسداری از شأن ملت کُرد.
او همچنین بر این باور است که «رمان سوری امروز در ذات خود به رمان جنگ تبدیل شده است» و در بسیاری از نوشتههایش به بازتاب درگیریها و ویرانیهای مناطق کردنشین مانند عفرین، کوبانی و عامودا میپردازد. او دربارهی رابطهاش با زبان عربی نیز میگوید از نوجوانی به این زبان نوشته و آن را همچون کردی زبان خود میداند. او خود را نویسندهای دوزبانه میداند که به هر دو زبان مینویسد، میاندیشد و سخن میگوید. ترجمهی آثارش از عربی به کردی نیز از باور او به ضرورت نوشتن و گسترش ادبیات در زبان ملی و کمترشناختهشدهی کردی سرچشمه میگیرد.
بخشی از کتاب مجنون سلما
«ملا همچنان زیرلبی به تلاوت قرآن ادامه میداد. امیر بدربیگ بالاخره پس از دو ساعت جانکندن، نفسهای واپسینش را بیرون داد و برای همیشه خاموش شد. امیر را به یک اتاق خالی منتقل کردند و ملا با کمک یکی دو نفر مشغول غسلدادن و سپس پاشیدن کافور بر او شد. ملا چند تکه پنبه خواست تا منافذ بدن میت را با آن مسدود کند. او را با کفن پوشاند و کفن را با عنبر معطر ساخت. حالا دیگر افراد بیشتری به قصر رسیده بودند و همگی صدای تکبیر و تهلیل سر میدادند. با پایانیافتن مراسم غسل و کفن، امیر محمدبیگ که خود را از همان ساعت وارث تخت ولایت میدانست، چند نفر را نزد شخصیتهای مهم شهر گسیل کرد تا آنها را از مرگ پدر آگاه سازد. او همچنین دستور داد چند نفر خوشصدا را از میان فروشندگان دورهگردِ شهر مأمور کنند تا خبر درگذشت حاکم را در کوچهبازار شهر جار بزنند و از مؤذنان مساجد بخواهند که مردم را برای ادای نماز میت در مسجد بزرگ شهر دعوت کنند.»
حجم
۱۸۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۱۰ صفحه
حجم
۱۸۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۱۰ صفحه