
کتاب روانکاوی و دین
معرفی کتاب روانکاوی و دین
کتاب روانکاوی و دین با عنوان انگلیسی Psychoanalysis and Religion، نوشته اریک فروم با ترجمه آرسن نظریان، اثری است که به بررسی رابطهی میان روانکاوی و دین در جهان معاصر میپردازد و انتشارات مروارید در سال ۱۳۸۲ آن را منتشر کرده است. اریک فروم، روانکاو و متفکر برجسته، در این کتاب تلاش کرده است تا از زاویهای نو به پیوندها و تعارضهای میان علم روانکاوی و باورهای دینی بنگرد. او باتکیهبر تجربیات و مطالعات خود، به تحلیل نقش دین در زندگی انسان و تأثیر آن بر روان و رفتار فردی و جمعی میپردازد. این کتاب نهتنها برای علاقهمندان به روانشناسی و دین، بلکه برای کسانی که دغدغهی فهم عمیقتر انسان و جامعه را دارند، قابلتوجه است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب روانکاوی و دین اثر اریک فروم
کتاب روانکاوی و دین اثری تحلیلی از اریک فروم است که نویسنده در آن به بررسی عمیق رابطهی میان روانکاوی و دین میپردازد. این کتاب در سال ۱۴۰۲ به چاپ چهاردهم رسیده است. فروم با رویکردی انتقادی و تحلیلی، سعی کرده از یک سو نقش دین را در شکلگیری شخصیت و نیازهای روانی انسان بررسی کند و از سوی دیگر، جایگاه روانکاوی را در فهم و درمان مسائل روحی و اخلاقی انسان روشن سازد. او با اشاره به دیدگاههای فروید و یونگ، تفاوتها و شباهتهای اساسی میان این دو رویکرد را در مواجهه با دین برجسته میکند و نشان میدهد که هر دو، هرچند از منظرهای متفاوت، به نیازهای بنیادین انسان برای معنا و جهتگیری در زندگی توجه دارند.
ساختار کتاب بهگونهای است که ابتدا به طرح مسئله و زمینههای تاریخی و فلسفی رابطهی دین و روانکاوی میپردازد و سپس با تحلیل نمونهها و مفاهیم کلیدی، به دستهبندی انواع دین و تجربهی دینی میرسد. فروم در این مسیر، هم به نقد دینهای خودکامه و هم به ستایش دینهای نوعخواهانه میپردازد و نقش هرکدام را در سلامت یا آسیب روان انسان بررسی میکند. اریک فروم در کتاب روانکاوی و دین با زبانی روشن و تحلیلی، به دغدغههای فلسفی، روانشناختی و اجتماعی انسان معاصر پاسخ میدهد و تصویری روشن از دین و روانکاوی ارائه میدهد.
خلاصه کتاب روانکاوی و دین
روانکاوی و دین کتابی است که به بررسی مفاهیم و ایدههای اصلی دربارهی رابطهی روانکاوی و دین میپردازد. اریک فروم در این اثر، ابتدا با طرح این پرسش آغاز میکند که چرا انسان مدرن با وجود پیشرفتهای علمی و فنی، همچنان دچار سرگشتگی و بحران معناست. او معتقد است که انسان برای یافتن معنا و جهت در زندگی، نیازمند یک نظام اعتقادی و الگوی جهتگیری است؛ چیزی که دین یا جایگزینهای آن فراهم میکنند. فروم با تحلیل دیدگاههای فروید و یونگ، نشان میدهد که فروید دین را نوعی توهم و بازگشت به دوران کودکی میداند و آن را با بیماری عصبی مقایسه میکند، درحالیکه یونگ تجربهی دینی را نوعی تسلیم در برابر نیرویی برتر و بخشی از ناخودآگاه جمعی میبیند.
فروم با نقد هر دو رویکرد، بر این نکته تأکید کرده است که دین را باید بهعنوان نیاز ذاتی انسان برای یافتن معنا و جهتگیری در جهان فهمید، نه صرفاً یک پدیدهی روانی یا اجتماعی. در ادامه، نویسنده به دستهبندی ادیان میپردازد و آنها را به دو دستهی خودکامه و نوعخواهانه تقسیم میکند. ادیان خودکامه بر تسلیم و اطاعت از قدرتی برتر تأکید دارند و انسان را موجودی ناتوان و وابسته میدانند، درحالیکه ادیان نوعخواهانه بر رشد، آزادی، عشق و تحقق تواناییهای انسانی تأکید میورزند. فروم معتقد است که سلامت روان انسان در گرو انتخاب و پیروی از نظامهای اعتقادی نوعخواهانه است که به رشد و شکوفایی فردی و جمعی کمک میکنند. او همچنین نشان میدهد که در جوامع مدرن، اشکال جدیدی از دین و پرستش (مانند پرستش قدرت، موفقیت یا نظم) جایگزین ادیان سنتی شدهاند و این پدیدهها نیز باید با نگاه انتقادی بررسی شوند.
در مجموع، کتاب روانکاوی و دین با رویکردی تحلیلی و انتقادی، به بررسی ریشههای روانی و اجتماعی دین، نقش آن در زندگی انسان و نسبت آن با سلامت روان میپردازد و مخاطب را به بازاندیشی در باب معنای دین و جایگاه آن در جهان معاصر دعوت میکند.
چرا باید کتاب روانکاوی و دین را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی تحلیلی و انتقادی، امکان فهم عمیقتر از رابطهی میان روانکاوی و دین را فراهم میکند. اریک فروم با بررسی دیدگاههای متضاد و متنوع دربارهی دین، به مخاطب کمک میکند تا از زاویهای تازه به نقش باورها و نظامهای اعتقادی در زندگی فردی و اجتماعی بنگرد. یکی از ویژگیهای شاخص این اثر دستهبندی ادیان به خودکامه و نوعخواهانه و تحلیل پیامدهای روانی هرکدام است. کتاب به بررسی جایگزینهای مدرن دین و نقش آنها در شکلگیری هویت و سلامت روان نیز میپردازد. خواندن این کتاب میتواند به درک بهتر ریشههای بحران معنا در جهان امروز و راههای مواجهه با آن کمک کند و ابزارهایی برای نقد و بازاندیشی در باورهای فردی و جمعی ارائه دهد.
خواندن کتاب روانکاوی و دین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان به روانشناسی، فلسفه، مطالعات دینی و علوم اجتماعی پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که دغدغهی بحران معنا، هویت یا سلامت روان دارند و بهدنبال فهم عمیقتر نقش دین و باورهای جمعی در زندگی انسان هستند، مناسب است.
درباره اریک فروم
اریک فروم (Erich Seligmann Fromm) در ۲۳ مارس ۱۹۰۰ به دنیا آمد. او روانکاو، جامعهشناس، روانشناس اجتماعی و فیلسوف انسانگرای آلمانیتبارِ آمریکایی و از اندیشمندان برجستهی مکتب فرانکفورت بود. فروم از خانوادهای یهودی برخاسته بود و پس از بهقدرترسیدن نازیها از آلمان گریخت و در ایالات متحده اقامت گزید. او از بنیانگذاران مؤسسهی روانپزشکی، روانکاوی و روانشناسی ویلیام النسون وایت در نیویورک بود و بهعنوان یکی از چهرههای شاخص سوسیالدموکراسی و فلسفهی اومانیستی شناخته میشد.
فروم در آثار خود کوشید رابطهی میان روانشناسی و جامعه را آشکار سازد و باور داشت که با بهرهگیری از اصول روانکاوی میتوان راهی برای درمان ناهنجاریها و آسیبهای فرهنگی بشر یافت. از نظر او، این نگرش میتوانست انسان را بهسوی جامعهای خردمند، انسانی و از نظر روانی متعادل هدایت کند.
از مهمترین آثار او میتوان به سرشت راستین انسان، هنر عشقورزیدن، گریز از آزادی، روانکاوی و دین، انسان برای خویشتن، پژوهشی در روانشناسی اخلاق، هنر بودن و انقلاب امید اشاره کرد.
فروم تحصیلات دانشگاهی خود را در سال ۱۹۱۸ در دانشگاه فرانکفورت و در رشتهی حقوق آغاز کرد. سال بعد به دانشگاه هایدلبرگ رفت و در آنجا نزد آلفرد وبر (برادر ماکس وبر)، کارل یاسپرس و هاینریش ریکرت جامعهشناسی آموخت. در سال ۱۹۲۲ دکترای جامعهشناسی خود را از همان دانشگاه دریافت کرد. در آن دوران، مدتی به جنبش صهیونیستی پیوست و در انجمنهای دانشجویی یهودی و سازمانهای صهیونیستی فعالیت داشت، اما بهمرور از این جنبش فاصله گرفت، زیرا آن را در تضاد با آرمانهای انسانگرایانه و جهانوطنی خود میدید.
او در میانهی دههی ۱۹۲۰ آموزش روانکاوی را در آسایشگاه روانتحلیلی فریدا رایشمن در هایدلبرگ آغاز کرد و از سال ۱۹۲۷ فعالیت مستقل خود را در این زمینه ادامه داد. او در سال ۱۹۳۰ به مؤسسهی پژوهشهای اجتماعی فرانکفورت پیوست و آموزشهای تخصصی روانکاویاش را تکمیل کرد.
با رویکارآمدن نازیها، ابتدا به ژنو رفت و سپس در سال ۱۹۳۴ به نیویورک مهاجرت کرد. در آنجا در دانشگاه کلمبیا به تدریس پرداخت و به همراه کارن هورنای و هری استک سالیوان از چهرههای برجستهی مکتب نوفرویدی شد. فروم تا پایان عمر در کنار تدریس، به رواندرمانی و نگارش آثار علمی خود ادامه داد.
اولین اثر مهم او، گریز از آزادی (۱۹۴۱) بود که در بریتانیا با عنوان هراس از آزادی منتشر شد. این کتاب آمیزهای از فلسفه، روانشناسی و نقد اجتماعی و سیاسی است و از آثار پایه در شکلگیری روانشناسی سیاسی به شمار میرود. دومین کتاب مهم او، انسان برای خویشتن (۱۹۴۷)، ادامهی منطقی اندیشههای کتاب پیشین بود و نظریهی فروم دربارهی منش انسان را تبیین کرد. فروم در سال ۱۹۵۶ با انتشار کتاب هنر عشقورزیدن شهرتی جهانی یافت؛ اثری که چکیدهی دیدگاههای او دربارهی ماهیت انسان بود و به بیش از ۲۰ زبان ترجمه شد.
هستهی فلسفهی اومانیستی فروم در تفسیر او از داستان آدم و حوا نهفته است. او با بهرهگیری از آموختههای خود در تلمود توضیح میدهد که گرچه شناخت نیک و بد در متون دینی فضیلت به شمار میآید، در روایت سنتی، آدم و حوا بهدلیل خوردن از درخت دانش گناهکار دانسته میشوند.
فروم در نقد نظام سرمایهداری و نظم سیاسی مدرن، به ساختارهای اجتماعی قرونوسطایی توجه نشان میدهد و در کتاب گریز از آزادی به جنبههای مثبت آن دوران اشاره میکند؛ از جمله نبود آزادی فردی به معنای مدرن، اما در عوض وجود نظم، جایگاه اجتماعی مشخص و پیوندهای انسانی پایدار. نقطهی اوج فلسفهی اجتماعی و سیاسی فروم در کتاب جامعهی سالم (۱۹۵۵) دیده میشود، جایی که از سوسیالیسم اومانیستی و دموکراتیک دفاع میکند.
فروم باتکیهبر آثار اولیهی کارل مارکس تلاش کرد معنای حقیقی آزادی را بازآفرینی کند؛ مفهومی که به باور او در مارکسیسم شوروی از میان رفته بود. او گونهای از سوسیالیسم انسانی را پیشنهاد میکرد که نه با سرمایهداری غربی همسو بود و نه با کمونیسم شوروی، زیرا هر دو را نظامهایی غیرانسانی میدانست.
در دههی ۱۹۵۰، فروم در سیاست آمریکا نیز فعال شد. او به حزب سوسیالیست آمریکا پیوست و در فضای مککارتیستی آن دوران، کوشید دیدگاهی انتقادی و انسانمحور ارائه دهد. از برجستهترین فعالیتهای سیاسیاش مشارکت در تأسیس سازمان SANE، جنبشی جهانی در دفاع از صلح، بود. او با رقابت تسلیحاتی هستهای و دخالت نظامی آمریکا در جنگ ویتنام مخالفت کرد.
فروم در سال ۱۹۷۹ به پاس فعالیتهای فکری و انسانی خود، جایزهی نِلی زاکس (Nelly Sachs Prize) را دریافت کرد و یک سال بعد، در ۱۸ مارس ۱۹۸۰ درگذشت.
بخشی از کتاب روانکاوی و دین
«فروید معتقد است که هدف پیشرفت انسان تحقق بخشیدن به ــ آرمانهای دانش (خرد، حقیقت ــ لوگوس «Logos»)، عشق برادرانه، کاهش رنجها، استقلال و حس مسئولیت است. این آرمانها هستهٔ اخلاقی تمام ادیان بزرگ را که شالودهٔ فرهنگهای شرق و غرب میباشند، یعنی تعلیمات کنفوسیوس و لائوتسه، بودا، پیامبران و مسیح، تشکیل میدهند. البته اختلافاتی در میزان تکیهٔ آنها بر آرمانهای یادشده وجود دارد، مثلاً بودا در مورد کاهش رنجها، و پیامبران بر دانش و عدالت، و مسیح بر محبت برادرانه تأکید میورزند. اما لازم است به این نکته توجه کنیم که تا چه حد این معلمین مذهبی در مورد هدف پیشرفت انسان و هنجارهایی که میبایست راهنمای او واقع شوند با هم توافق داشتهاند. فروید به جانبداری از هستهٔ اخلاقی دین سخن گفته و جنبههای الهی ــ ماوراءالطبیعی آن را، به علت مانع شدن از تحقق هدفهای اخلاقی مزبور به انتقاد میکشد. وی مفاهیم الهی ــ ماوراءالطبیعی را متعلق به مرحلهای از پیشرفت انسان میداند که زمانی ضروری و پیشرو بوده است، اما اکنون دیگر نهتنها ضروری نیست بلکه، درواقع سد راه پیشرفت نیز میشود. لذا این بیان که فروید «مخالف» دین است گمراهکننده است، مگر آنکه کاملاً مشخص کنیم که وی کدام دین یا کدام جنبههایی از دین را مورد انتقاد و مخالفت قرار میدهد و با کدام جنبههای آن موافق است.»
حجم
۱۱۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۱۱۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه