
کتاب غریبه ای در قایق نجات
معرفی کتاب غریبه ای در قایق نجات
کتاب غریبهای در قایق نجات با عنوان انگلیسی The stranger in the life boat، نوشته میچ آلبوم با ترجمه الهه شمسنژاد، رمانی است که انتشارات مروارید در سال ۱۴۰۱ آن را منتشر کرده است. این رمان کوتاه، با روایتی چندلایه و شخصیتمحور، بهسراغ مفاهیمی چون ایمان، بقا، امید و مواجههی انسان با ناشناختهها میرود. داستان حول محور گروهی از بازماندگان یک کشتی غرقشده شکل میگیرد که در قایق نجاتی سرگردان در اقیانوس، با مردی مرموز روبهرو میشوند، مردی که ادعا میکند خداست. کتاب از زاویهی دید یکی از بازماندگان و از طریق یادداشتهایی که در قایق نوشته میشود، پیش میرود و همزمان با روایتهایی از ساحل و پیگیریهای پلیس و خبرنگاران، لایههای بیشتری از ماجرا را آشکار میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب غریبه ای در قایق نجات اثر میچ آلبوم
کتاب غریبهای در قایق نجات رمانی به قلم میچ آلبوم است که با ساختاری چندروایتی، به بررسی مرزهای ایمان و تردید، معنای نجات و نقش امید در شرایط بحرانی میپردازد. داستان در دو بستر اصلی روایت میشود: یکی در دل اقیانوس، جایی که گروهی از بازماندگان کشتی گلکسی پس از حادثهای مرموز، در قایق نجات گرفتار شدهاند و دیگری در ساحل، جایی که پلیس و خبرنگاران در پی کشف حقیقت حادثهاند. روایت اصلی از زبان بنجی، یکی از بازماندگان، در قالب یادداشتهایی خطاب به همسرش آنابل بیان میشود. این یادداشتها نهتنها شرح وقایع و احساسات لحظهبهلحظهی اوست، بلکه بازتابی از دغدغههای عمیق انسانی دربارهی مرگ، ایمان، گناه و امید است. حضور مردی ناشناس که خود را خدا معرفی میکند، محور اصلی داستان است که با تعلیق و پرسشهای فلسفی همراه است.
همزمان روایتهایی از زندگی شخصیتهای دیگر، گذشتهی آنها و واکنششان به بحران، ابعاد بیشتری از ماجرا را روشن میکند. میچ آلبوم در کتاب غریبهای در قایق نجات با ترکیب روایتهای دریا و خشکی و همچنین گزارشهای خبری، فضایی چندلایه و پرکشش میسازد که خواننده را به تأمل دربارهی معنای نجات و ایمان وامیدارد.
خلاصه داستان غریبه ای در قایق نجات
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان غریبهای در قایق نجات با غرقشدن کشتی مجلل گلکسی آغاز میشود؛ کشتیای که جمعی از ثروتمندان، افراد مشهور و خدمه را برای سفری دریایی گرد هم آورده است. پس از حادثه، تنها ۱۰ نفر در قایق نجات باقی میمانند: ترکیبی از مهمانان و کارکنان کشتی، هرکدام با گذشته و دغدغههای خاص خود. راوی اصلی، بنجی، کارگر عرشه و مردی زخمخورده است که یادداشتهایی خطاب به همسرش آنابل مینویسد. شرایط قایق نجات بحرانی است؛ آب و غذا رو به پایان است، امید به نجات کمرنگ شده و ترس از مرگ همهگیر شده است. در این میان، مردی جوان و ناشناس را از آب میگیرند که هیچ نشانی از آسیب ندارد و ادعا میکند خداست. این ادعا واکنشهای متفاوتی در میان بازماندگان ایجاد میکند؛ برخی با تردید، برخی با امید و برخی با خشم و انکار با او روبهرو میشوند.
مرد غریبه گاه با رفتارهایی عجیب، گاه با سکوت و گاه با جملاتی معماگونه، جمع را به چالش میکشد. در کنار روایت دریا، داستانهایی از ساحل و پیگیریهای پلیس دربارهی کشتی غرقشده و دفترچهی یادداشت پیداشده در قایق بهتدریج ابعاد بیشتری از ماجرا را روشن میکند. مرگ، فقدان، امید و ایمانْ در دل این بحران به شکلهای مختلفی برای هر شخص معنا مییابد و حضور غریبه همهچیز را مبهمتر میکند.
چرا باید کتاب غریبه ای در قایق نجات را بخوانیم؟
رمان غریبهای در قایق نجات با روایتی چندلایه و شخصیتمحور، بهسراغ پرسشهای بنیادین دربارهی ایمان، معنای نجات و نقش امید در شرایط بحرانی میرود. این کتاب نهتنها داستانی پرتعلیق و پرکشش دارد، بلکه با طرح پرسشهایی دربارهی ماهیت خدا، مرگ، گناه و بخششْ خواننده را به تأمل وامیدارد. حضور مردی که خود را خدا معرفی میکند بستری برای مواجههی شخصیتها با باورها و تردیدهایشان فراهم میکند و هرکدام را وادار میسازد با گذشته و زخمهای خود روبهرو شوند. روایتهای موازی از دریا و خشکی و همچنین استفاده از گزارشهای خبری، به داستان عمق و تنوع میبخشد. خواندن این کتاب برای کسانی که به داستانهایی با لایههای فلسفی و روانشناختی علاقه دارند، تجربهای متفاوت و قابلتأمل خواهد بود.
خواندن کتاب غریبه ای در قایق نجات را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان رمانهای روانشناختی، فلسفی و داستانهایی با محوریت بحران، ایمان و بقا پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که به روایتهای چندلایه و شخصیتمحور علاقه دارند یا دغدغههایی دربارهی معنای زندگی، مرگ و امید دارند، مناسب است.
درباره میچ آلبوم
میچ دیوید آلبوم در ۲۳ می ۱۹۵۸ در ایالت نیوجرسی آمریکا به دنیا آمد. او نویسندهی آمریکایی، روزنامهنگار، فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس، مجری رادیو و تلویزیون و نوازنده است. کتابهای آلبوم بیش از ۴۰ میلیون نسخه در سراسر جهان فروش داشتهاند و او بیش از هر چیز با داستانهای الهامبخش و انسانی خود شناخته میشود. از آثار برجسته و محبوب او که به فارسی نیز ترجمه شدهاند میتوان به در جستوجوی چیکا (یافتن چیکا)، یک روز دیگر، در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند، نفر دیگری که در بهشت ملاقات میکنید و سهشنبهها با موری اشاره کرد.
او دوران کودکی خود را در بوفالو، نیویورک گذراند و سپس خانوادهاش در اوکلین، نیوجرسی، نزدیک فیلادلفیا ساکن شدند. آلبوم در خانوادهای یهودی به دنیا آمد و در سال ۱۹۷۹ مدرک کارشناسی جامعهشناسی خود را از دانشگاه براندیس دریافت کرد. پس از مدتی فعالیت در زمینهی موسیقی و روزنامهنگاری، به دانشگاه بازگشت و موفق به دریافت دو مدرک کارشناسی ارشد، یکی در رشتهی روزنامهنگاری از دانشگاه کلمبیا و دیگری در رشتهی مدیریت کسبوکار از همان دانشگاه شد. او بخشی از هزینهی تحصیلش را از طریق نوازندگی پیانو تأمین میکرد.
میچ آلبوم در نیویورک به روزنامهنگاری علاقهمند شد و همزمان با کار در صنعت موسیقی، برای روزنامهی Queens Tribune مینوشت. همین تجربه مسیر ورودش به دانشکدهی روزنامهنگاری دانشگاه کلمبیا را هموار کرد. پس از فارغالتحصیلی، بهعنوان خبرنگار ورزشی آزاد برای Sports Illustrated و The Philadelphia Inquirer فعالیت کرد و مسابقات المپیک در اروپا را پوشش داد. در سال ۱۹۸۳ بهعنوان نویسندهی تماموقت در The Fort Lauderdale News and Sun Sentinel مشغول به کار شد و بعدها به مقام ستوننویس رسید. پس از کسب جایزهی بهترین گزارش ورزشی از Associated Press Sports Editors در سال ۱۹۸۵، بهعنوان ستوننویس اصلی ورزشی در Detroit Free Press استخدام شد.
ستونهای ورزشی آلبوم بهسرعت محبوب شدند. در سال ۱۹۸۹ پس از ادغام نسخههای آخر هفتهی Detroit Free Press و Detroit News، او ستون جدیدی در حوزهی زندگی و ارزشهای آمریکایی نوشت که بهصورت سراسری منتشر شد. همچنین ویراستار همکار مجلهی Parade بود و نوشتههایش توسط Tribune Content Agency در سراسر کشور توزیع میشدند.
اولین کتاب مستقل آلبوم، Bo: Life, Laughs, and the Lessons of a College Football Legend، در سال ۱۹۸۹ منتشر شد و بهسرعت در فهرست پرفروشهای نیویورک تایمز قرار گرفت. کتاب دومش، Fab Five: Basketball, Trash Talk, The American Dream نیز با استقبال گسترده روبهرو شد.
اما نقطهی عطف حرفهی او انتشار کتاب سهشنبهها با موری در سال ۱۹۹۷ بود؛ اثری تأثیرگذار دربارهی گفتوگوهای نویسنده با استاد پیشینش، موری شوارتز، دربارهی زندگی و مرگ. این کتاب بیش از ۲۰ میلیون نسخه فروخت و به ۴۵ زبان ترجمه شد. اقتباس تلویزیونی آن با تهیهکنندگی اپرا وینفری ساخته شد و چهار جایزهی امی دریافت کرد.
پس از آن، میچ در سال ۲۰۰۳ رمان در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند را منتشر کرد که بیش از ۱۰ میلیون نسخه فروش رفت. آثار بعدی او نیز همگی در فهرست پرفروشترینهای New York Times قرار گرفتند.
او علاوهبر نویسندگی، در تئاتر نیز فعال بوده است. نسخهی صحنهای سهشنبهها با موری در سال ۲۰۰۲ در آفبرادوی به اجرا درآمد. میچ آلبوم موسیقیدانی چیرهدست نیز هست و ترانههایی چون Cookin' For Two و Hit Somebody (The Hockey Song) را نوشته و اجرا کرده است. همچنین از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۲ با گروه Rock Bottom Remainders به اجرای کنسرت پرداخته است.
میچ آلبوم فعالیتهای خیریهی گستردهای دارد. او بنیانگذار مؤسسات متعددی است از جمله The Dream Fund برای حمایت از کودکان محروم، A Time to Help، S.A.Y. Detroit برای کمک به بیخانمانها و Have Faith Haiti Mission & Orphanage در هائیتی.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
میچ آلبوم در طول دوران حرفهایاش، بیش از ۲۰۰ جایزه و تقدیرنامه دریافت کرده است؛ از جمله ۱۳ بار عنوان بهترین ستوننویس ورزشی از Associated Press Sports Editors، هفت بار جایزهی بهترین گزارش از AP، جایزهی Red Smith در سال ۲۰۱۰، عضویت در تالار مشاهیر National Sports Media Association در سال ۲۰۱۳ و تالار مشاهیر ورزشی میشیگان در سال ۲۰۱۷.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
انتشارات کتابسرای تندیس با ترجمهی فرنوش جزینی، انتشارات دختر آفتاب با ترجمهی رضوانه ارشادپور، نشر قطره با ترجمهی مندی نجات، انتشارات ایرمان با ترجمهی سمیرا بیات و... در سالهای مختلف این کتاب را منتشر کردهاند.
بخشی از کتاب غریبه ای در قایق نجات
«وقتی اون مرد رو از آب کشیدیم توی قایق، هیچ خراشی روی پوست بدنش نبود. این اولین چیزی بود که نظر همه رو جلب کرد. همهٔ ما زخم و کبودی داشتیم، اما روی بدن اون نشونی از این چیزها نبود، نه زخمی، نه خراشی. صاف و یکدست با موهای پرپشت تیره که بهخاطر آب دریا عین نمد شده بود. سینهٔ عضلانیای داشت که از لباسش بیرون زده بود. حدوداً بیست سالش بود، با چشمهای آبی. آبیِ رنگِ اقیانوس وقتی توی ذهنت به تعطیلات و دریا فکر میکنی، نه این اقیانوس خاکستری که تا چشم کار میکنه دورِ ما رو گرفته، نه این موجهای تمومنشدنی که مثل قبر دهن باز کردن و منتظرن ما رو ببلعن.»
حجم
۱۶۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
حجم
۱۶۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه