
کتاب شجاعت در برابر رنج
معرفی کتاب شجاعت در برابر رنج
کتاب الکترونیکی «شجاعت در برابر رنج» نوشتهٔ «درل ون تانگرن» و «سارا ون تانگرن» با ترجمهٔ «آرزو رمضانی» اثری در حوزهٔ روانشناسی مثبت و وجودی است که نشر بله آن را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی نقش رنج و بحرانهای زندگی در رشد و شکوفایی انسان میپردازد و تلاش دارد راههایی برای مواجههٔ اصیل و معنادار با دردهای زندگی ارائه دهد. نویسندگان با تکیهبر تجربیات شخصی و پژوهشهای علمی، چارچوبی برای درک بهتر رنج و تبدیل آن به فرصتی برای رشد معرفی میکنند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب شجاعت در برابر رنج
«شجاعت در برابر رنج» اثری ناداستانی و تحلیلی است که در قالبی روایی و پژوهشی به موضوع رنج، بحرانهای زندگی و معنایابی در دل دشواریها میپردازد. نویسندگان، «درل ون تانگرن» و «سارا ون تانگرن»، با بهرهگیری از رویکردهای روانشناسی مثبت و وجودی، تلاش کردهاند تا به پرسشهای بنیادین دربارهٔ رنج، معنا و شکوفایی پاسخ دهند. ساختار کتاب بر پایهٔ ترکیب روایتهای شخصی، نمونههای بالینی و تحلیلهای علمی شکل گرفته است. اثر حاضر، ضمن بررسی نظریههای روانشناسی، به تجربههای واقعی افرادی میپردازد که با بحرانهای عمیق روبهرو شدهاند و راههایی برای عبور از تاریکی و رسیدن به روشنایی را جستوجو کردهاند. کتاب، خواننده را با مفاهیمی چون بیبنیادبودگی، انزوا، هویت و مرگ آشنا میکند و نشان میدهد چگونه میتوان در دل رنج، معنا و رشد را یافت. این اثر برای علاقهمندان به روانشناسی، مددکاری اجتماعی و کسانی که با بحرانهای زندگی دستوپنجه نرم میکنند، تصویری جامع و کاربردی از فرایند مواجهه با رنج ارائه میدهد.
خلاصه کتاب شجاعت در برابر رنج
کتاب «شجاعت در برابر رنج» با روایت تجربههای شخصی نویسندگان آغاز میشود؛ زمانی که زندگیشان با فقدان، بیماری و ناباروری دگرگون میشود و آنها را به جستوجوی معنای تازهای در دل رنج سوق میدهد. نویسندگان با تکیهبر روانشناسی مثبت وجودی، رنج را نهتنها امری اجتنابناپذیر، بلکه بخشی جداییناپذیر از تجربهٔ انسانی میدانند که میتواند به رشد و شکوفایی منجر شود. در ادامه، کتاب به تفاوت میان درد و رنج میپردازد و تأکید میکند که برخی رنجها راهحل سادهای ندارند و باید آنها را پذیرفت و با آنها زندگی کرد. نویسندگان سه مؤلفهٔ معنا را معرفی میکنند: انسجام (درک رویدادها در چارچوب باورها)، اهمیت (احساس ارزشمندی و ارتباط با دیگران) و هدف (یافتن دلیل و انگیزه برای زندگی). این مؤلفهها بهعنوان عوامل حفاظتی در برابر فشارهای روانی و بحرانهای وجودی عمل میکنند. کتاب با بررسی چهار مضمون اصلی رنج—بیبنیادبودگی، انزوا، هویت و مرگ—نشان میدهد که چگونه این نگرانیها میتوانند احساس معنا را از زندگی بگیرند و فرد را با پرسشهای عمیق دربارهٔ وجود خود روبهرو کنند. نمونههای بالینی از مددجویانی که با بیماری، فقدان یا بحران هویت مواجهاند، به خواننده کمک میکند تا ابعاد مختلف رنج را بهتر درک کند. در بخشهای بعدی، نویسندگان به نقش باورها، ذهنیت رشد و کانون کنترل در مواجهه با رنج میپردازند و تأکید دارند که پذیرش واقعیتهای تلخ زندگی و جستوجوی معنا در دل آنها، کلید عبور از بحران و رسیدن به شکوفایی است. کتاب در نهایت، راهکارهایی برای مددکاران و افراد درگیر رنج ارائه میدهد تا بتوانند با شجاعت، دردهای خود را به فرصتی برای رشد و معنا تبدیل کنند.
چرا باید کتاب شجاعت در برابر رنج را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی تلفیقی از روانشناسی مثبت و وجودی، به موضوع رنج و بحرانهای زندگی از زاویهای متفاوت نگاه میکند. «شجاعت در برابر رنج» نهتنها به تحلیل نظری رنج میپردازد، بلکه با روایتهای واقعی و نمونههای بالینی، راههایی برای معنا دادن به درد و عبور از تاریکی ارائه میدهد. خواندن این اثر میتواند به افرادی که با بحرانهای عمیق، فقدان یا ناامیدی مواجهاند، کمک کند تا رنج خود را بهتر درک کنند و به جای فرار یا انکار، آن را به فرصتی برای رشد و شکوفایی تبدیل کنند. همچنین، این کتاب ابزارهای مفیدی برای مددکاران، روانشناسان و مشاوران فراهم میآورد تا بتوانند در مسیر همراهی با افراد رنجدیده، مؤثرتر عمل کنند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای کسانی مناسب است که با بحرانهای زندگی، فقدان، بیماری یا احساس بیمعنایی دستوپنجه نرم میکنند. همچنین، دانشجویان و فعالان حوزهٔ روانشناسی، مددکاری اجتماعی و مشاوره میتوانند از رویکردها و نمونههای بالینی کتاب بهرهمند شوند. این اثر برای افرادی که به دنبال یافتن معنا و رشد در دل رنج هستند، راهنمایی ارزشمند بهشمار میآید.
بخشی از کتاب شجاعت در برابر رنج
«زندگی ما از دل رنجها شکل گرفته است. در اوایل سال ۲۰۱۰ زمانی که در ابتدای مسیر حرفهای خود قرار داشتیم، تصور میکردیم آیندهای تقریباً از پیش تعیینشده پیش رو داریم. سارا در حال گذراندن مراحل دریافت مجوز بالینی خود بود و با خانوادههایی کار میکرد که کودکانشان نیاز به مراقبتهای پزشکی پیچیده و مزمن داشتند. درل نیز در سال چهارم دکترای خود بود و مشغول تحقیقاتی بود که هدفش بررسی معنای زندگی بود. ما به آینده امیدوار بودیم و زندگیمان در مسیر ثابتی به پیش میرفت. بنابراین تصمیم گرفتیم بچهدار شویم، بدون آنکه بدانیم زندگی قصد دارد برنامههای خود را بر ما تحمیل کند. اما چهار ماه بعد، همهچیز تغییر کرد. در آوریل همان سال، تماسی تلفنی همهٔ برنامهها و رویاهای ما را زیر و رو کرد و تحولی غیرقابل بازگشت در زندگیمان به وقوع پیوست. برادر درل، تیم، تحت عمل جراحی قرار گرفت و حال او برخلاف انتظارات، وخیم شد. بلافاصله با هواپیما به کلرادو پرواز کردیم تا در کنار خانوادهاش باشیم. در عرض چند هفته تیم در ۲۴ سالگی، جان خود را از دست داد و همسرش با سه کودک خردسال، زیر شش سال، تنها ماند. بیماری تیم ماهیت ژنتیکی داشت و این احتمال وجود داشت که درل نیز به سرنوشتی مشابه دچار شود. این سوال وجودی همچنان ما را آزار میداد: آیا درل هم مانند تیم جان خود را از دست خواهد داد؟ پزشک متخصص به ما هشدار داد که با توجه به ویژگیهای ژنتیکی بیماری تیم نباید بچهدار شویم. و این هشدار درد و نگرانیمان را بیشتر کرد. این مصیبت پشت مصیبت، فشار سنگینی بر دوشمان بود.»
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه