
کتاب دانه
معرفی کتاب دانه
کتاب دانه (هیچ وقت بیخیال رویاهایت نشو!) با عنوان اصلی Seed نوشتهٔ کریل لوئیس و ترجمهٔ شقایق قندهاری توسط نشر افق منتشر شده است. این رمان نوجوان داستان پسری به نام «مارتی» را روایت میکند که درگیر مشکلات خانوادگی و اجتماعی است و با دریافت یک دانهٔ اسرارآمیز از بابابزرگش، زندگیاش دستخوش تغییراتی میشود. کتاب دانه با نگاهی به دغدغههای نوجوانان، روابط خانوادگی و امید به آینده، در دستهٔ رمانهای نوجوان جای میگیرد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دانه
کتاب دانه نوشتهٔ کریل لوئیس، داستانی است با محوریت زندگی نوجوانی به نام مارتی که با مسائل پیچیدهای مانند مشکلات خانوادگی، طرد اجتماعی و تنهایی روبهروست. روایت در فضایی واقعگرایانه شکل میگیرد و نشان میدهد که چگونه نوجوانان در بستر چنین چالشهایی واکنش نشان میدهند یا تصمیمهایی میگیرند که مسیر زندگیشان را تغییر میدهد. در کنار این فضای عینی، عنصر «دانه» در داستان بهعنوان نمادی از امکان تغییر و حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب ظاهر میشود.
تمرکز روایت بر روابط بین شخصیتها، بهویژه ارتباط میان مارتی با مادرش، پدربزرگ و گریسی، ساختار داستان را شکل میدهد. نثر نویسنده صمیمی است و شخصیتها بهگونهای طراحی شدهاند که در تعاملهایشان با یکدیگر، تنشها و موقعیتهای آشنا برای مخاطب نوجوان ایجاد میشود. روند داستان خطی است و با رویدادهای کوچک و تدریجی جلو میرود، بیآنکه درگیر پیچیدگیهای ساختاری یا فرمی شود.
کتاب در کنار روایت واقعگرایانهاش، گاه به عنصر خیال نیز تکیه میکند؛ جایی که آرزوها و رویاها در رشد نمادین دانه نقش پیدا میکنند. این تلفیق میان واقعیت و خیال، بستری برای پیوند میان مسائل روزمره با میل به تغییر فراهم میآورد. موضوعاتی مثل فقر، اختلال روانی، نابرابری یا دوستی، بدون اغراق یا سادهسازی افراطی، در روایت گنجانده شدهاند و داستان را از سطح صرفاً روایی به سطحی دارای مضمون منتقل کردهاند.
خلاصه کتاب دانه
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان دانه با معرفی زندگی مارتی آغاز میشود؛ پسری که در خانهای پر از خرتوپرت با مادری که دچار اختلال احتکار است، زندگی میکند. پدرش سالها پیش خانواده را ترک کرده و مارتی تنها با مادرش روزگار میگذراند. خانهٔ آنها بهقدری شلوغ و بههمریخته است که حتی راه رفتن در آن دشوار شده و این وضعیت، مارتی را از داشتن یک زندگی عادی محروم کرده است. تنها پناهگاه مارتی، زمین کشاورزی کوچک بابابزرگش است؛ جایی که میتواند از فشار خانه دور شود و لحظاتی آرام را سپری کند. در روز تولد مارتی، بابابزرگ به او یک دانهٔ اسرارآمیز هدیه میدهد. این دانه، برخلاف انتظار مارتی، بهسرعت رشد میکند و حس عجیبی در او و دوست جدیدش «گریسی» ایجاد میکند. گریسی دختری ناشنواست که با مارتی در مدرسه آشنا میشود و بهتدریج دوستی عمیقی میان آنها شکل میگیرد. مارتی در مدرسه با آزار و تمسخر همکلاسیها روبهروست و مشکلات خانه نیز او را تحت فشار قرار داده است.
با این حال، تلاش مادرش برای مرتبکردن خانه و امید به تغییر، نقطهٔ امیدی در زندگی مارتی ایجاد میکند. رشد سریع و غیرعادی دانه، بهانهای میشود تا مارتی و گریسی بیشتر به هم نزدیک شوند و در کنار بابابزرگ، لحظاتی از شادی و همکاری را تجربه کنند. در این میان، تهدید اخراج از خانه و حضور مأموران شورای شهر، سایهای بر زندگی مارتی میاندازد. با وجود همهٔ مشکلات، مارتی و مادرش تلاش میکنند تا خانه را نجات دهند و امید را در دل خود زنده نگه دارند. دانهٔ اسرارآمیز، نمادی از امید، تغییر و امکان رشد در شرایط دشوار است و داستان با تمرکز بر دوستی، خانواده و قدرت رویاپردازی نوجوانان پیش میرود.
چرا باید کتاب دانه را بخوانیم؟
کتاب دانه با پرداختن به موضوعاتی چون اختلال احتکار، فقر، طردشدگی اجتماعی و دوستی، تصویری واقعگرایانه از زندگی نوجوانان در شرایط دشوار ارائه میدهد. این کتاب با روایت ملموس و شخصیتپردازی دقیق، به مخاطب امکان میدهد با دغدغهها و احساسات نوجوانان همذاتپنداری کند. عنصر نمادین دانه، امید به تغییر و رشد را در دل روایت مینشاند و نشان میدهد حتی در سختترین شرایط، امکان بهبود و حرکت بهسوی آیندهای بهتر وجود دارد. همچنین، حضور شخصیتهایی با تفاوتهای فردی، مانند گریسی که ناشنواست، به پذیرش و درک تفاوتها کمک میکند و اهمیت دوستی و حمایت متقابل را برجسته میسازد.
خواندن کتاب دانه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای نوجوانانی مناسب است که با دغدغههایی چون مشکلات خانوادگی، احساس طردشدگی، یا تجربهٔ بیماری روانی در خانواده روبهرو هستند. همچنین، برای والدین، مربیان و مشاورانی که با نوجوانان کار میکنند و به دنبال درک بهتر دنیای آنها هستند، مطالعهٔ این رمان توصیه میشود. علاقهمندان به داستانهای واقعگرایانه و اجتماعی نیز میتوانند از خواندن کتاب دانه بهرهمند شوند.
نظر افراد و مجله های مشهور درباره کتاب دانه
رسانهها و منتقدان، کتاب دانه نوشتهٔ کریل لوئیس را اثری تحسینبرانگیز در حوزهٔ ادبیات نوجوان میدانند. خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) آن را روایتی از امید و مهربانی توصیف کرده که در دل سختترین شرایط انسانی، نوری از امکان و تغییر روشن میکند. این کتاب بهخاطر لحن لطیف، فضای جادویی و پیامهای عمیقش، مورد توجه بسیاری از کارشناسان حوزهٔ کودک و نوجوان قرار گرفته است. نویسنده با نگاهی انسانی، مخاطب را به باور دوباره به قدرت رویاها، شفابخشی طبیعت و تأثیر حمایتهای کوچک دعوت میکند. منتقدان معتقدند این اثر برای هر نسلی، بهویژه نوجوانان، یک تجربهٔ تأثیرگذار است که سالها در ذهن باقی میماند.
درباره کریل لوئیس
کریل لوئیس (Caryl Lewis)، نویسندهٔ اهل ولز، متولد ۷ ژوئیهٔ ۱۹۷۸ است. او در سال ۲۰۰۵ با رمان «مارتا، جک و شیانکو» موفق به دریافت جایزهٔ کتاب سال ولز شد؛ اثری که در سال ۲۰۰۸ به فیلمی اقتباسی نیز تبدیل شد. لوئیس نخستین رمان خود را در سال ۲۰۰۳ منتشر کرد و با آن، جایزهٔ «تیر نا نوگ» را در سال ۲۰۰۴ دریافت کرد. رمان دهم او با نام «کلبه» در سال ۲۰۱۶ بار دیگر برندهٔ کتاب سال ولز شد و اثر دیگری از او بهنام «ریشه» نیز در سال ۲۰۱۷ در فهرست نهایی این جایزه قرار گرفت.
او تا ۱۲سالگی در شهر آبراِیرون زندگی میکرد و سپس به مزرعهٔ خانوادگیشان در روستای دیهِوید، حدود پنج مایلی آنجا، نقل مکان کرد. تحصیلات ابتدایی و متوسطهاش را در مدرسههای محلی گذراند و سپس در دانشگاههای دورهام و ابریستویث ادامه تحصیل داد. لوئیس پس از آن با مرکز نویسندگی ملی ولز (تای نیوید) و آکادمی ولز همکاری داشت و مدتی نیز بهعنوان نویسنده در حوزهٔ روابط عمومی فعالیت میکرد. رمان «مارتا، جک و شیانکو» که نقش مهمی در شناختهشدن او داشت، در سال ۲۰۰۹ برندهٔ جایزهٔ آتلانتیس از جشنوارهٔ موندَنس در کلرادو شد. لوئیس همچنین در زمینهٔ نویسندگی تلویزیونی فعال بوده و در تولید سریالهایی چون «سرزمین پنهان» و «پنهانشده» مشارکت داشته است. او اکنون در حومهٔ شهر ابریستویث زندگی میکند.
نخستین رمان انگلیسیزبان او با عنوان «راندهشده» در سال ۲۰۲۲ منتشر شد و در سال ۲۰۲۳ موفق شد جایزهٔ اصلی کتاب سال ولز (بخش انگلیسی) را از آن خود کند. با این موفقیت، کارل لوئیس به نخستین نویسندهای تبدیل شد که این جایزه را هم در بخش ولزی و هم انگلیسی کسب کرده است. از دیگر آثار او میتوان به مجموعهٔ کودکانهٔ «بیلی بانکیرز» اشاره کرد، که شامل عناوینی چون «بیلی بانکیرز و شلوار جادویی»، «بیلی بانکیرز و نقشهٔ پرواز»، «بیلی بانکیرز: ستارهٔ مسابقه»، «بیلی بانکیرز و بازی فوتبال»، «بیلی بانکیرز و سیارهها» و «بیلی بانکیرز در مزرعه» میشود. آثار دیگری چون «بله، پسر؟»، «سهقلوها»، «در دیگری به سوی جنگل»، «طلا»، «ارواح»، «جواهرفروش»، «پَر»، «نه ماه»، «شبکه»، «قلعهٔ سفید»، «دانه» و «راندهشده» نیز در کارنامهٔ او دیده میشوند. لوئیس در کنار نویسندگی، همکاریهایی در زمینهٔ ترجمه و نمایشنامهنویسی نیز داشته است.
شقایق قندهاری
شقایق قندهاری، مترجم، منتقد و پژوهشگر ادبی، متولد ۱۸ دی ۱۳۵۵ در تهران است. او ترجمه را از نوجوانی آغاز کرد و نخستین اثر خود با عنوان «خواهر گمشده» نوشتهٔ ویویان آل کوک را در دوازدهسالگی ترجمه کرد؛ اثری که چهار سال بعد توسط انتشارات کتاب نیستان منتشر شد و در سال ۱۳۷۷ جایزهٔ «بهترین ترجمه» را از سوی نشریات «پوپک» و «سلام بچهها» دریافت کرد. قندهاری با همین انگیزه، تحصیلات دانشگاهیاش را در رشتهٔ زبان و ادبیات انگلیسی ادامه داد و از همان سالهای آغاز دانشگاه، فعالیت حرفهای خود را در نشریات و مجلات حوزهٔ کودک و نوجوان آغاز کرد. ترجمهٔ داستانهای ادبی از سراسر جهان برای مجلهٔ «کتاب ماه کودک و نوجوان» و نگارش نقدهای تخصصی ادبی از جمله فعالیتهای مستمر او در این دوران بود.
در طول بیش از دو دهه فعالیت، شقایق قندهاری بیش از ۱۲۰ عنوان کتاب در حوزههای مختلف ترجمه کرده و جوایز متعددی نیز بهدست آورده است. ترجمهٔ رمان «محمد» نوشته ابراهیم حسنبیگی از فارسی به انگلیسی، در سال ۱۳۹۲ برگزیدهٔ «جایزه جهانی کتاب سال ایران» شد. همچنین ترجمهٔ رمان نوجوان «شجاع مثل تو» نوشتهٔ جیسون رینولدز، جایزهٔ تقدیری «کتاب سال جمهوری اسلامی ایران» را در سال ۱۳۹۹ دریافت کرد. او بهصورت همزمان در دو حوزهٔ ترجمهٔ ادبیات کودک و نوجوان و ادبیات بزرگسال فعالیت داشته و به گفتهٔ خودش، هرگز نتوانسته میان این دو حوزه ترجیحی قائل شود. آثار ترجمهشدهاش در هر دو زمینه، شامل رمان، داستانهای مصور، کتابهای مرجع و متون علمی و روانشناسی است.
قندهاری همچنین در زمینهٔ ترجمهٔ فارسی به انگلیسی نیز فعالیت مستمر دارد. از جمله آثار مهم ترجمهشدهاش در این حوزه میتوان به «هستی» و «زیبا صدایم کن» نوشته فرهاد حسنزاده، «محمد» اثر ابراهیم حسنبیگی، و مجموعهای از کتابهای تصویری کودک برای ناشران داخلی همچون کانون پرورش فکری کودک و نوجوان و انتشارات علمی فرهنگی اشاره کرد. او مدتی نیز سردبیر مجله انگلیسیزبان «زمزم» برای نوجوانان بود و در داوری جشنوارههایی مانند «کتاب سال جمهوری اسلامی ایران» و «کتاب سال جوانان» مشارکت داشته است. از دیگر جوایز او میتوان به جایزهٔ «تقدیری کتاب سال برای عروسک پدر» (۱۳۸۱)، جایزهٔ «کتاب فصل برای سیاهدل» (۱۳۸۹)، و جایزهٔ «رشد برای کتاب تصویرگری کودک» (۱۳۹۰) اشاره کرد.
بخشی از کتاب دانه
«این فهرست چیزهایی است که بابابزرگ مارتی داشت: -عینک (که یکی از دستههایش شکسته) -هفت دندان -آپارتمانی یکخوابه بالای غذاخوری کراون و آنکور -یک موتور شکستهٔ قایق -۴۵۷ چای کیسهای -یک ظرف شیر خشک -یکعالمه وقت -یک قطعه زمین کشاورزی با آلونک (که نقشهٔ خیلی بزرگی از جهان را با پونز به دیوار داخل آلونک زده.) -یک صندلی تاشوی سفری جیرجیری که اگر درستوحسابی رویش نمینشستی، تو را در خودش فرو میبرد. -چشمهای آبی خیلی براق -یک کلاه نمدی خیلی کهنه -یک کاتالوگ هاجکینز و تیلور و پسران -یک قوطی خالیِ بیسکویت * شاید به نظرتان اینها خیلی زیادند، اما یکجورهایی اینطور نیست؛ آن هم در مقایسه با مامان مارتی. مامان مارتی میلیاردها چیز داشت. او میلیاردها و تریلیونها وسیله داشت. منظورم این است که حاضر بودم یک فهرست از وسایلش تهیه کنم، ولی اگر صد سال هم میگذشت، باز هم فکر نمیکنم فرصت میکردید تمامش را بخوانید؛ چون مامان مارتی همهچیز را نگه میداشت. روزنامهها، بستههای قدیمی شکر، کفشهای سوراخ، دستگاههای چمنزنی زنگزده، کتابهای نخوانده و قاب عکسهای شکسته و خب همهچیز را نگه میداشت. قبلاً که میتوانست از خانه بیرون برود، محال بود همینطوری دست خالی از کنار خیابان رد بشود و حتماً چیز «بهدردبخوری» با خودش به خانه میآورد و اگر میخواستی چیزی را دور بیندازی، او بدجوری آشفته میشد و میترسید.»
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه