
کتاب وردهای فراموشی
معرفی کتاب وردهای فراموشی
کتاب وردهای فراموشی (Spells for Forgetting) نوشتهٔ «آدرین یانگ» و ترجمهٔ «نشاط رحمانینژاد»، در سال ۱۴۰۳ توسط نشر کتابسرای تندیس منتشر شده است. این اثر از کشور آمریکا که در دستهٔ رمانهای معمایی و فانتزی قرار گرفته، داستانی پررمزوراز را روایت کرده است. رمان حاضر بر بازگشت شخصیت اصلی به زادگاهش و مواجهه با گذشتهای پر از راز و جادو متمرکز است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب وردهای فراموشی اثر آدرین یانگ
کتاب «وردهای فراموشی» یک رمان معاصر آمریکایی است که در ژانر معمایی و فانتزی جای میگیرد. «آدرین یانگ» در این رمان، قصهٔ بازگشت شخصیتها به جزیرهای دورافتاده را روایت میکند؛ جایی که گذشته، جادو و خاطرات تلخ و شیرین در آن در هم تنیده است. داستان میان دو شخصیت اصلی، «آگوست» و «اِمری» در رفتوآمد است. هر فصل از زاویهٔ دید یکی از آنها پیش میرود. مکان، جزیرهای کوچک است که ساکنان آن به سنتها و باورهای قدیم پایبند هستند و جادوی زنانه و آیینهای بومی در تاروپود زندگی اهالی آن جریان دارد. کتاب حاضر با نثری توصیفی و فضاسازی دقیق، حس تعلیق و رازآلودگی را تا انتها حفظ میکند. در کنار روایت اصلی، گذشتهٔ شخصیتها و حادثهای تراژیک که سالها پیش رخ داده، بهتدریج گرههای داستان را شکل میدهد. رمان «وردهای فراموشی» با ترکیب عناصر جادویی، روابط خانوادگی و رازهای سرکوبشده، تصویری از جامعهای بسته و پر از پیشداوری را به نمایش میگذارد.
خلاصه داستان وردهای فراموشی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
رمان با بازگشت «آگوست سالت» به جزیرهٔ «سرشه» آغاز میشود؛ جایی که سالها پیش بهدلیل حادثهای تلخ و مرموز، او و مادرش آن را ترک کرده بودند. اکنون پس از مرگ مادر، آگوست برای عمل به وصیت او و دفن خاکسترش در زادگاه بازمیگردد. ورود دوبارهٔ آگوست به جزیره، گذشتهٔ فراموششده و زخمهای کهنه را در میان اهالی زنده میکند. در سوی دیگر، «اِمری بلکوود»، دختری که ریشههایش در جادوی زنانهٔ جزیره تنیده شده، با خاطرات و رازهای خانوادگی دستوپنجه نرم میکند. رابطهٔ پیچیدهٔ آگوست و اِمری که با حادثهٔ مرگ «لیلی مورگان» و آتشسوزی باغ میوه گره خورده، محور اصلی داستان است. جزیره سرشار از نشانهها و آیینهای جادویی است و هر فصل با نشانههایی از طبیعت و جادو آغاز میشود. با بازگشت آگوست، تعادل جزیره به هم میریزد و ساکنان با ترسها و پیشداوریهای قدیم روبهرو میشوند. راز قتل لیلی، نقش خانوادهها و پیوندهای عمیق میان گذشته و حال، لایههای مختلف داستان را شکل میدهد. در این میان، جادوی زنان جزیره و کتابهای ورد و گیاهان دارویی بهعنوان میراثی زنانه و رازآلود در زندگی شخصیتها جاری است. داستان با رفتوآمد میان گذشته و حال، بهتدریج پرده از رازهای سرکوبشده برمیدارد و نشان میدهد که هیچچیز در این جزیره تصادفی نیست.
چرا باید کتاب وردهای فراموشی را بخوانیم؟
این رمان معمایی و فانتزی با ترکیب جادوی زنانه، آیینهای بومی و روابط پیچیدهٔ خانوادگی، همزمان به رازهای گذشته و چالشهای هویت فردی میپردازد. برای کسانی که به داستانهایی با فضای بسته، شخصیتپردازی عمیق و تعلیق روانی علاقه دارند، این رمان میتواند تجربهای پرکشش و تأملبرانگیز باشد؛ همچنین پرداختن به موضوعاتی چون میراث خانوادگی، پیشداوریهای اجتماعی و قدرت خاطرات، لایههای معنایی تازهای به داستان افزوده است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای معمایی، فانتزی و داستانهایی با محوریت جادو و آیینهای بومی مناسب است؛ همچنین کسانی که به روایتهای چندصدایی و داستانهایی دربارهٔ بازگشت به گذشته و مواجهه با رازهای خانوادگی علاقه دارند، از خواندن این اثر لذت خواهند برد. «وردهای فراموشی» برای مخاطبانی که بهدنبال داستانهایی با فضای رازآلود و شخصیتهای چندوجهی از کشور آمریکا هستند، انتخابی مناسب است.
درباره آدرین یانگ
«آدرین یانگ» (Adrienne Young) زادهٔ سال ۱۹۸۵ میلادی، نویسندهای آمریکایی و خالق رمانهای پرفروش نیویورکتایمز است. نخستین اثر شناختهشدهاش، «آسمانی در اعماق» (Sky in the Deep) نام او را بر سر زبانها انداخت. از دیگر آثار شاخص او میتوان به رمانهای «همنام»، «وردهای فراموشی»، «فیبل» و «مرگ تدریجی جون فارو» اشاره کرد.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
کتاب «وردهای فراموشی» بهعنوان اثر پرفروش ملی (National Bestseller) معرفی شده؛ همچنین توسط مجلهٔ She Reads بهعنوان «یکی از بهترین کتابهای سال» انتخاب شده است. این رمان در دستهبندی بهترینهای معمایی، هیجانانگیز و تعلیقی توسط ویرایشگران آمازون (Amazon Editors' Picks) مطرح شده است. در منابع مختلف اشاره شده که آثار قبلی «آدرین یانگ» در فهرستهای Goodreads برای جوایز گوناگون ادبی نامزده بودهاند. اثری از این نویسنده در سال ۲۰۲۳ برای Best Fantasy نامزد شده است.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
«جودی پیکالت» (Jodi Picoult) این رمان را اثری مملو از راز، جادو و گذشتهای توصیف میکند که نمیتواند فراموش شود. «چندلر بیکر» (Chandler Baker) از ترکیب و اختلاطِ جادو، قتل و نثر موسیقایی در خلق یک جزیرهٔ اسرارآمیز سخن گفته است. «استفانی گرابر» (Stephanie Garber) این کتاب را رازآلود و پرپیچوخم میداند و معتقد است این رمانْ خواننده را فریب میدهد، مسحور میکند و مشتاق نگه میدارد. «روث امی لنگ» (Ruth Emmie Lang) کتاب حاضر را تنشبرانگیز و رمانتیک خوانده است.
نویسندهٔ Kirkus Reviews معتقد است این رمان بین فانتزی نوجوانانه و رئالیسم جادویی بزرگسالانه در نوسان است، اما موقعیتهای روانشناختی و رازآلود آن اثری از ژانر روانشناسی گوتیک را ارائه میدهد؛ همچنین نویسندهٔ Publishers Weekly گفته با وجود پیچیدگیهای داستانی، این رمان با فضای جادویی و تنشبرانگیز خود مخاطب را مجذوب میکند. او نوشتار نویسندهٔ این اثر را همچون طلسمی دانسته که خوانندگان را تا پایان با خود همراه میکند.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
چاپ دوم کتاب حاضر با عنوان «وردهایی برای فراموشی»، در سال ۱۴۰۳ با ترجمهٔ «مهسا حسینی سارانی» و توسط انتشارات میلکان منتشر شده است.
بخشی از کتاب وردهای فراموشی
«ساعت آرام آرام تیکتاک میکرد و زمان آرام میگذشت و من کار میکردم، یک چشمم هم به ویترین بود. بیشتر روز طول کشید تا بفهمم که منتظر هستم. تا حدودی امیدوار بودم و در عین حال از اینکه دوباره سر و کلهٔ آگوست پیدا شود هم وحشت داشتم. از زمانی که با او در آن سوی جاده روبهرو شده بودم، لرزش دستانم از بین نرفته بود. وقتی هم که ساعت کارم تمام شد، تا دیروقت توی مغازه ماندم و روی قبوض و هر چیزی که دستم میآمد، کار کردم.
شبهای خیلی زیادی عطش او را داشتم و تصور میکردم که برمیگردد، وقتی خوابم میبرد، میتوانستم صدایش را بشنوم. صدای خشدار پس از بیدار شدنش. خندههایش. آنطور که اسمم رو زبانش میچرخید. صورتم را به بالشت میفشردم و صدای نفسهای خودم به بلندی صدای طوفان میشد تا اینکه چشمهایم را باز میکردم و یادم میآمد که او رفته است. که دیگر هیچ وقت برنمیگردد و صدای گریههای تلخم بلند میشد.
گاهیاوقات بیدار میشدم و لحظهای کوتاه باور میکردم که او واقعاً کنارم بود. ملحفهها را بو میکشیدم تا بویش را حس کنم، اما همیشه فقط عطر خودم را حس میکردم. عطرش در بقایای سوختهٔ باغها و جزیرهٔ مسکوت به مشام میرسید. در زخمهایی که صورت پدرم را پوشانده بود. در خالی بودن جایی که زمانی لیلی در زندگیام پر میکرد. سپس دوباره چشمهایم را میبستم و اشکهای داغ از شقیقههایم پایین میدوید و دوباره به تاریکی برمیگشتم.»
حجم
۳۳۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۳۳۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه