
کتاب ما برای شما یک گربه تجویز می کنیم
معرفی کتاب ما برای شما یک گربه تجویز می کنیم
کتاب ما برای شما یک گربه تجویز میکنیم نوشتهی سیو ایشیدا و با ترجمهی شقایق تکفلاح، روایتی داستانی و معاصر از زندگی شهری و دغدغههای روانی نسل جوان است. این اثر با نگاهی متفاوت به موضوع سلامت روان، فشارهای کاری و تنهایی در جامعهی مدرن ژاپن میپردازد و با محوریت شخصیتی به نام شوتا کاگاوا، تجربهی او از درمانی غیرمعمول را روایت میکند. ناشر این کتاب انتشارات دانشآفرین است و نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ما برای شما یک گربه تجویز می کنیم
ما برای شما یک گربه تجویز میکنیم، داستانی است که در بستر زندگی شهری ژاپن و با محوریت مشکلات روانی و فشارهای کاری روایت میشود. سیو ایشیدا، نویسندهی کتاب، با خلق شخصیت شوتا کاگاوا، کارمندی جوان و خسته از محیط کار سمی و بیرحم، به بررسی تأثیرات روانی محیطهای کاری ناسالم و تنهایی بر افراد میپردازد. روایت کتاب با طنزی تلخ و نگاهی انتقادی به ساختارهای اجتماعی و شغلی، تجربهی شوتا را از مراجعه به کلینیکی عجیب و دریافت نسخهای غیرمنتظره یعنی یک گربه، دنبال میکند. فضای داستان، ترکیبی از واقعگرایی اجتماعی و عناصر نمادین است که بهخوبی دغدغههای نسل جوان را بازتاب میدهد. ساختار کتاب خطی و روایی است و با تمرکز بر جزئیات زندگی روزمره، روابط کاری، و تأثیر حیوانات خانگی بر سلامت روان، تصویری ملموس و گاه طنزآمیز از چالشهای زندگی معاصر ارائه میدهد.
خلاصه داستان ما برای شما یک گربه تجویز می کنیم
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با ورود شوتا کاگاوا به کلینیکی مرموز در کیوتو آغاز میشود؛ جایی که پس از ناامیدی از درمانهای رایج روانپزشکی، به امید یافتن راهی برای ادامهی زندگی کاری طاقتفرسا به آنجا مراجعه میکند. برخلاف انتظارش، دکتر کلینیک به جای دارو یا مشاوره، یک گربه به نام بی را برای یک هفته به او تجویز میکند. شوتا که هیچ تجربهای در نگهداری از حیوانات ندارد، با تردید و سردرگمی گربه را به خانه میبرد و به تدریج با چالشهای مراقبت از بی و تغییرات کوچک اما معنادار در زندگیاش روبهرو میشود. در ادامه، داستان به مشکلات شوتا در محیط کار میپردازد؛ جایی که با مدیری سختگیر و تحقیرهای مکرر مواجه است و همکارانش یکی پس از دیگری استعفا میدهند یا دچار فرسودگی میشوند. ورود گربه به زندگی شوتا، اگرچه در ابتدا عجیب و حتی دردسرساز به نظر میرسد، اما به تدریج باعث تغییراتی در رفتار و احساسات او میشود؛ از مرتبکردن اتاق گرفته تا تجربهی لحظاتی از آرامش و خندهی بیریا. با این حال، مشکلات کاری شوتا به اوج میرسد و در نهایت به اخراجش منجر میشود. در این میان، گربه نهتنها نقش یک همدم را ایفا میکند، بلکه به نوعی آینهای برای بازنگری در زندگی و انتخابهای شوتا تبدیل میشود. داستان با ورود شوتا به محیط کاری جدید و مواجهه با آدمهایی متفاوت، مسیر تازهای را برای او رقم میزند و نشان میدهد که گاهی یک تغییر کوچک، میتواند نقطهی عطفی در زندگی باشد.
چرا باید کتاب ما برای شما یک گربه تجویز می کنیم را بخوانیم؟
این کتاب با روایتی صمیمی و طنزآمیز، به موضوعاتی چون فشارهای روانی محیط کار، تنهایی، و جستوجوی معنا در زندگی روزمره میپردازد. ما برای شما یک گربه تجویز میکنیم، نهتنها تصویری واقعی از چالشهای نسل جوان در جامعهی مدرن ارائه میدهد، بلکه با واردکردن عنصر غیرمنتظرهی «گربه» به عنوان نسخهی درمانی، زاویهی دید تازهای به موضوع سلامت روان و اهمیت ارتباط با حیوانات خانگی باز میکند. روایت ملموس و جزئینگر کتاب، خواننده را با احساسات، تردیدها و امیدهای شخصیت اصلی همراه میسازد و نشان میدهد که تغییرات کوچک میتوانند تأثیرات بزرگی بر زندگی داشته باشند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که با فشارهای کاری، اضطراب، یا احساس تنهایی دستوپنجه نرم میکنند؛ همچنین برای علاقهمندان به داستانهای معاصر با محوریت سلامت روان، روابط انسانی و نقش حیوانات خانگی در بهبود کیفیت زندگی مناسب است.
بخشی از کتاب ما برای شما یک گربه تجویز می کنیم
«شوتا با گیجی از اتاق معاینه خارج شد. احساس میکرد که دکتر او را از اتاق بیرون رانده است. کاناپهٔ داخل اتاق انتظار خالی بود. او با تعجب در جای خود ایستاده بود که متوجه شد یک دست سفید از پشت پنجرهٔ پذیرش او را به سمت خود فرا میخواند. «آقای کاگاوا، تشریف بیارین لطفاً.» شوتا با خود فکر کرد انگار یک صحنه از یک فیلمه. با استرس اطرافش را نگاه کرد تا دوربینهای مخفی را پیدا کند. سپس به سمت پنجرهٔ پذیرش، جایی که پرستار از داخلش او را زیر نظر داشت، به راه افتاد. «لطفاً نسخه پزشک رو بدین.» شوتا برگه را تحویل او داد. پرستار از پشت پنجرهٔ پذیرش کنار رفت. باکس به شکلی غیرقابلکنترل تکان خورد. شوتا که از زمان خرگوشهای مدرسه راهنمایی هیچ موجود زندهای را در دست نگرفته بود، سنگینی باکس در دستهایش حس عجیبی ایجاد میکرد. آرامشِ گربهٔ داخل باکس برایش جالب بود و لبخند به لبهایش آورد. پرستار همراه با یک پاکت برگشت. «خدمت شما.» او پاکت را از داخل پنجره به بیرون هُل داد. شوتا باکس را با یک دست گرفت و با دست دیگر پاکت را برداشت. گربه داخل باکسِ کجشده سُر خورد. شوتا به گربه گفت: «اوه... ببخشید.» و سپس رو به پرستار گفت: «ببخشید، داخل این پاکت چیه؟ خیلی سنگینه.» «وسایل مورد نیاز. یک برگه راهنما هم داخلش هست، که بهتون توصیه میکنم حتماً بخونیدش.» از دهان پرستار لهجهٔ کیوتو، که معمولاً آهنگ فریبندهای داشت، سرد و خشک به گوش میرسید.»
حجم
۳۱۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۳۱۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه