
کتاب سراپاگوش
معرفی کتاب سراپاگوش
کتاب سراپاگوش با عنوان انگلیسی Counsel culture، نوشته کیم هه جین با ترجمه ثمین سلاجقه، رمانی است که در سال ۱۴۰۳ توسط انتشارات دانشآفرین منتشر شده است. این رمان با روایتی آرام، زندگی زنی به نام لیم ههسو را دنبال میکند؛ زنی که پس از یک بحران شغلی و اجتماعی، در تلاش برای بازسازی هویت و آرامش خود است. داستان در بستر شهری مدرن و محلهای درحالتغییر روایت میشود و با تمرکز بر روابط انسانی، تنهایی، قضاوت اجتماعی و جستوجوی معنا در زندگی روزمره، به لایههای عمیق روان انسان میپردازد. رمان سراپاگوش با نگاهی جزئینگر و انسانی، تجربههای تلخ و شیرین شخصیت اصلی را در مواجهه با گذشته، روابط ازدسترفته و تلاش برای ارتباط دوباره با جهان اطرافش، به تصویر میکشد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب سراپاگوش اثر کیم هه جین
کتاب سراپاگوش رمانی از کیم هه جین است که به زندگی زنی به نام لیم ههسو میپردازد. این کتاب در قالب نامهنگاری، روایتهای درونی و تعاملات روزمره، تصویری از زنی ارائه میدهد که پس از تجربهی یک بحران حرفهای و اجتماعی، در تلاش برای بازسازی خود و یافتن معنای جدیدی برای زندگی است. داستان در محلهای شهری و درحالتغییر رخ میدهد و با جزئیات دقیق، تغییرات محیطی و اجتماعی را به تصویر میکشد.
ساختار کتاب بر پایهی روایت اولشخص و نامههایی است که ههسو برای افراد مختلف زندگیاش مینویسد؛ نامههایی که اغلب ارسال نمیشوند و بیشتر ابزاری برای مواجهه با احساسات و خاطرات گذشتهاند. رمان سراپاگوش با تمرکز بر موضوعاتی چون قضاوت جمعی، تنهایی، تلاش برای بخشش خود و دیگران و جستوجوی معنا در روابط انسانی، فضایی تأملبرانگیز و انسانی خلق کرده است. کیم هه جین با نگاهی موشکافانه، تأثیرات بحرانهای شخصی و اجتماعی را بر روان و رفتار شخصیتها بررسی کرده و از خلال جزئیات روزمره، به دغدغههای عمیقتری چون هویت، تعلق و امید پرداخته است.
خلاصه داستان سراپاگوش
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان سراپاگوش با معرفی لیم ههسو، رواندرمانگری که پس از یک بحران شغلی و اجتماعی از کار برکنار شده، آغاز میشود. ههسو در انزوای خانهای قدیمی و محلهای درحالتغییر، روزهایش را با برنامهای منظم و تکراری سپری میکند: نوشتن نامههایی که اغلب هرگز ارسال نمیشوند، پیادهرویهای شبانه و تلاش برای فراموشی گذشتهای که بر زندگیاش سایه انداخته است. او با احساس گناه، شرم و ترس از قضاوت دیگران دستوپنجه نرم میکند و در نامههایی که برای دوستان، همکاران و حتی مدیر سابقش مینویسد، سعی میکند دلایل رفتارها و تصمیماتش را توضیح دهد.
در این میان، آشنایی با دختربچهای به نام سهای و گربهای خیابانی به نام ترنیپ، نقطهی عطفی در زندگی ههسو ایجاد میکند. رابطهی تدریجی و محتاطانهی او با سهای و تلاش مشترکشان برای کمک به ترنیپ، بهانهای میشود تا ههسو دوباره با جهان بیرون ارتباط برقرار کند و معنای جدیدی برای مسئولیت، همدلی و امید بیابد. داستان با روایت جزئیات زندگی روزمره، خاطرات گذشته و تلاش برای بازسازی روابط ازدسترفته، به کندوکاوی عمیق در احساسات، شکستها و امیدهای شخصیت اصلی میپردازد. کتاب سراپاگوش تصویری صادقانه از فرایند مواجهه با بحران، پذیرش خود و جستوجوی معنای زندگی ارائه میدهد.
چرا باید کتاب سراپاگوش را بخوانیم؟
رمان سراپاگوش با روایتی صمیمیانه، تجربههای انسانی را در مواجهه با بحران، قضاوت اجتماعی و تلاش برای بازسازی هویت به تصویر میکشد. این کتاب با تمرکز بر روابط انسانی، تنهایی و جستوجوی معنا در زندگی روزمره، فرصتی برای تأمل دربارهی نقش خاطرات، مسئولیتپذیری و امید در زندگی فراهم میکند. روایت نامهنگارانه و نگاه دقیق به جزئیاتْ امکان همذاتپنداری با شخصیتها را فراهم میکند و خواننده را به درک عمیقتری از احساسات و دغدغههای انسانی میرساند. خواندن رمان سراپاگوش برای کسانی که به داستانهای شخصیتمحور و تأملبرانگیز علاقه دارند، تجربهای متفاوت و تأملبرانگیز خواهد بود.
خواندن کتاب سراپاگوش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان به داستانهای شخصیتمحور، کسانی که با موضوعاتی چون بحران هویت، قضاوت اجتماعی، تنهایی و بازسازی روابط انسانی درگیرند و افرادی که به داستانهای تأملبرانگیز دربارهی زندگی روزمره و روان انسان علاقه دارند، پیشنهاد میشود.
درباره کیم هه جین
کیم هه جین در سال ۱۹۸۳ در کرهی جنوبی به دنیا آمد. او در سال ۲۰۱۴ با رمان ایستگاه مرکزی (Jungangyeok) فعالیت ادبی خود را آغاز کرد؛ اثری که داستانی عاشقانه میان دو انسان در حاشیهی جامعه را روایت میکند. از آن زمان تاکنون سه رمان دیگر از او منتشر شده است. رمان دختر (Ttare daehayeo ـ ۲۰۱۷) مهمترین اثر اوست که توسط انتشارات هانزر برلین منتشر شده است.
کیم هه جین در کتابهایش، با نثری ساده و بیپیرایه، موضوعات جهانشمولی چون پیری، مرگ و تنهایی را به تصویر میکشد. او برای آثار ادبی خود در کشورش جوایز بسیاری دریافت کرده است؛ از جمله جایزهی معتبر ادبی دئسان در سال ۲۰۲۰.
بخشی از کتاب سراپاگوش
«از آن کوچه باریک گذر کرده، خیابان چهار بانده را پشت سر گذاشته و راهیِ پارک میشود. این پارکِ تاریک و خلوت، تا همین چند سال پیش، مقر دکههای مخروبه بود. هنگام غروب، چراغهای رشتهایِ رنگارنگ روشن میشد و درهای شیشهای و کشویی مغازهها که با برچسب طرحدار پوشانده شده بود، در تمام طول شب برای مشتریان باز میماند. نیم نگاهی سرسری و تا حدودی غمانگیز به آنجا میاندازد. روزی روزگاری این مکان برای خودش مخفیگاهی بود؛ همه وسایل دور ریخته شده سر از اینجا در میآورد.»
حجم
۱۹۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۹۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه