
کتاب هایدگر و نازیسم
معرفی کتاب هایدگر و نازیسم
کتاب الکترونیکی هایدگر و نازیسم با عنوان انگلیسی Heidegger and nazism نوشتهٔ «ویکتور فاریاس» با ترجمهٔ «البرز حیدرپور» از نشر مرکز، اثری پژوهشی و مستند دربارهٔ نسبت میان اندیشه و زندگی «مارتین هایدگر»، فیلسوف برجستهٔ قرن بیستم، با ایدئولوژی و ساختار سیاسی نازیسم است. «فاریاس» با رجوع به اسناد تاریخی و تحلیل آثار و رفتارهای «هایدگر»، به بررسی ریشههای فکری، اجتماعی و سیاسی پیوند او با نازیسم میپردازد و تلاش میکند تصویری مستند و بیپرده از این رابطه ارائه دهد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب هایدگر و نازیسم اثر ویکتور فاریاس
کتاب «هایدگر و نازیسم» به قلم «ویکتور فاریاس» اثری پژوهشی است که نخستین بار در سال ۱۹۸۷ میلادی و در ایران در سال ۱۴۰۳ منتشر شد. این کتاب به یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات فلسفه و تاریخ معاصر میپردازد؛ نسبت میان اندیشهٔ «مارتین هایدگر» و پیوند او با حزب نازی. «ویکتور فاریاس»، نویسندهٔ کتاب، با تکیهبر اسناد تاریخی، نامهها، سخنرانیها و آثار منتشرنشده تلاش کرده است تا فراتر از روایتهای رسمی و دفاعیههای متداول، به بررسی دقیق و موشکافانهٔ این رابطه بپردازد.
ساختار کتاب «هایدگر و نازیسم» بر پایهٔ تحلیل زندگینامهای، زمینههای اجتماعی و فرهنگی و نیز بررسی آثار فلسفی «هایدگر» شکل گرفته است. کتاب در چند بخش به سیر زندگی «هایدگر» از دوران نوجوانی تا سالهای پس از جنگ جهانی دوم میپردازد و در هر مرحله، پیوندهای فکری و عملی او با نازیسم را در بستر تاریخی و اجتماعی زمانهاش بررسی میکند. این اثر با رویکردی مستند و تحلیلی، خواننده را با فرازونشیبهای فکری و سیاسی «هایدگر» و تأثیر آن بر فلسفهٔ قرن بیستم آشنا میسازد.
دربارهٔ مارتین هایدگر
«مارتین هایدگر» در ۲۶ سپتامبر ۱۸۸۹ زاده شد و در ۲۶ مه ۱۹۷۶ چشم از جهان فروبست. او از برجستهترین فیلسوفان قرن بیستم و اهل آلمان بود. او تحصیل دانشگاهی خود را در سال ۱۹۰۹ با رشتهٔ الهیات در دانشگاه فرایبورگ آغاز کرد، اما بهزودی مسیر خود را به فلسفه تغییر داد. «هایدگر» مدتی عضو حزب نازی و نمایندهٔ آن در دانشگاه فرایبورگ بود. اندیشههای او بهشدت از آموزههای استادش، «ادموند هوسرل»، تأثیر پذیرفت و در ادامه بر بسیاری از فیلسوفان بزرگ معاصر همچون «میشل فوکو»، «ژاک دریدا» و «هانس گئورگ گادامر» اثر گذاشت.
«هایدگر» با رویکردی نو به پرسش از معنای هستی پرداخت. او جهان را نه مجموعهای از اشیا و موجودات، بلکه شبکهای از نسبتهای «دازاین» با وجود میدید و «درـعالمـبودن» را یکی از ویژگیهای بنیادین دازاین معرفی میکرد. انتشار کتاب «هستی و زمان» در سال ۱۹۲۷، جایگاه او را بهعنوان یکی از اثرگذارترین متفکران اندیشهٔ معاصر تثبیت کرد.
در آثارش، مفاهیمی چون زمان، مرزهای نظریه، تاریخ هستی، منشأ اثر هنری، زبان، ادبیات، شعر و سیاست بهتفصیل بررسی شده است. از دید او، تاریخ متافیزیک همان تاریخ غفلت از وجود و افتادن در ورطهٔ موجودانگاری است؛ یعنی فلسفهٔ کنونی با درآمیختن موجودشناسی و وجودشناسی، از درک اصیل وجود بازمانده است.
از مهمترین کتابهای «هایدگر» میتوان به «متافیزیک نیچه»، «پدیدارشناسی روح هگل»، «مسائل اساسی پدیدارشناسی»، «متافیزیک چیست؟»، «چه باشد آنچه خوانندش تفکر»، «پایان فلسفه» و «سرآغاز کار هنری» اشاره کرد.
خلاصه کتاب هایدگر و نازیسم
کتاب «هایدگر و نازیسم» با تمرکز بر زندگی و اندیشهٔ «مارتین هایدگر»، به بررسی ریشههای پیوند او با نازیسم میپردازد و این رابطه را نه صرفاً یک اشتباه گذرا، بلکه امری ریشهدار و ساختاری در زندگی و تفکر او میداند. «فاریاس» با رجوع به اسناد تاریخی، نامهها، سخنرانیها و آثار فلسفی «هایدگر»، نشان میدهد که پیوستن او به حزب نازی و پذیرش ریاست دانشگاه فرایبورگ در دورهٔ نازیسم، حاصل یک تصمیم لحظهای یا فشار بیرونی نبوده، بلکه ریشه در باورها و گرایشهای عمیق فکری و اجتماعی او داشته است. در این کتاب، زندگی «هایدگر» از دوران نوجوانی و تحصیل در محیطی مذهبی و محافظهکار تا سالهای اوج فعالیت فلسفی و سیاسیاش دنبال میشود. نویسنده به تأثیر محیط خانوادگی، آموزههای مذهبی و ارتباط با شخصیتهایی چون «آبراهام آ سانتا کلارا» بر شکلگیری جهانبینی هایدگر اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه این زمینهها بهتدریج او را بهسوی پذیرش ایدههای اقتدارگرایانه و ملیگرایانه سوق دادهاند.
«فاریاس» با تحلیل آثار مهم «هایدگر»، بهویژه «هستی و زمان»، به بررسی مفاهیمی چون هستی، حقیقت، اصالت و نسبت آنها با ایدههای ناسیونالیستی و تمامیتخواهانه میپردازد. او نشان میدهد که چگونه مفاهیم فلسفی «هایدگر»، بهویژه تأکید بر تاریخ، قهرمانان و ملت میتواند زمینهساز گرایش به ایدئولوژی نازیسم باشد. همچنین نویسنده با بررسی عملکرد «هایدگر» در دوران ریاست دانشگاه و پس از آن، اسناد و شواهدی ارائه میدهد که نشان میدهد پیوند او با نازیسم نهتنها کوتاهمدت نبوده، بلکه تا پایان جنگ جهانی دوم و حتی پس از آن ادامه داشته است. کتاب در نهایت این پرسش را مطرح میکند که آیا میتوان میان فلسفه و کنش سیاسی «هایدگر» تمایز قائل شد یا ایندو بهگونهای ناگسستنی به هم پیوستهاند. «فاریاس» با استناد به شواهد تاریخی و تحلیل فلسفی، خواننده را به تأمل دربارهٔ مسئولیت روشنفکران و نسبت اندیشه و عمل فرامیخواند.
چرا باید کتاب هایدگر و نازیسم را بخوانیم؟
این کتاب با ارائهٔ اسناد و تحلیلهای دقیق، یکی از جامعترین پژوهشها دربارهٔ نسبت میان فلسفه و سیاست در زندگی «مارتین هایدگر» است. «هایدگر و نازیسم» نهتنها به روشنکردن ابعاد تاریک و کمترگفتهشدهٔ زندگی این فیلسوف میپردازد، بلکه امکان فهم عمیقتر از تأثیر اندیشههای فلسفی بر کنشهای سیاسی را فراهم میکند. خواندن این اثر به مخاطب کمک میکند تا با پیچیدگیهای رابطهٔ اندیشه و قدرت و مسئولیت روشنفکران در برابر تاریخ روبهرو شود. همچنین کتاب با بررسی دقیق اسناد و شواهد، امکان بازنگری انتقادی در روایتهای رسمی و دفاعیههای متداول دربارهٔ «هایدگر» را فراهم میآورد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به فلسفهٔ معاصر، پژوهشگران تاریخ اندیشه، دانشجویان رشتههای فلسفه، علوم سیاسی و مطالعات فرهنگی و کسانی که دغدغهٔ نسبت میان اندیشه و سیاست را دارند مفید است. همچنین به کسانی که به نقد ایدئولوژیهای تمامیتخواه و بررسی مسئولیت روشنفکران علاقهمندند پیشنهاد میشود.
درباره ویکتور فاریاس
«ویکتور فاریاس» تاریخنگار شیلیایی است که بیش از هر چیز بهخاطر کتاب جنجالی «هایدگر و نازیسم» (۱۹۸۷) شناخته میشود. او در سال ۱۹۴۰ در سانتیاگو به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۱ از دانشگاه کاتولیک شیلی فارغالتحصیل شد و سپس برای ادامهٔ تحصیل به «فرایبورگ» آلمان رفت و دکترای فلسفه گرفت. در این دوران نزد فیلسوفانی چون «مارتین هایدگر»، «راینر مارتین» و «اوگن فینک» درس خواند. در سال ۱۹۷۱ به شیلی بازگشت، اما پس از کودتای ۱۹۷۳ که دولت «سالوادور آلنده» را سرنگون کرد، دوباره به آلمان رفت. او تا سال ۲۰۰۶ بهعنوان پژوهشگر و استاد در دانشگاه آزاد برلین فعالیت داشت.
«فاریاس» که زمانی شاگرد «هایدگر» بود، با انتشار کتاب «هایدگر و نازیسم» (۱۹۸۷) جنجال زیادی برانگیخت. او در این اثر نتیجه گرفت که فلسفهٔ «هایدگر» ذاتاً فاشیستی است. نگاه او در این کتاب، تحتتأثیر آموزش فلسفیاش در آلمان و گرایش سیاسیاش به چپ شیلی شکل گرفته است. «فاریاس» همچنین به نقش شیلی بهعنوان پناهگاه نازیها پس از جنگ جهانی دوم توجه نشان داد. او بهدلیل اتهاماتی که علیه «سالوادور آلنده» و حزب سوسیالیست شیلی مطرح کرد با انتقادات فراوانی روبهرو شد. او در کنار این موضوعات، آثاری دربارهٔ «گابریل گارسیا مارکز» و «خورخه لوئیس بورخس» نیز منتشر کرده است.
بخشی از کتاب هایدگر و نازیسم
«پیوند میان هایدگر و نازیسم از سالها پیش تاحدی معلوم بوده است. در فرانسه، جاییکه اندیشهٔ هایدگر از حدود چهار دهه پیش، یعنی از زمان انتشار «نامهای دربارهٔ انسانگرایی» خطاب به ژان بوفره، پیوسته در حال رشد و غلبه بوده است، پیشینهٔ دو دوره بحث دربارهٔ ارتباط هایدگر با نازیها وجود دارد: یکی در ۱۹۴۶-۱۹۴۸، در یک مناقشهٔ زودگذر در صفحاتی از نشریهٔ دوران مدرن، و دیگری، در میانهٔ دههٔ ۱۹۶۰، در منازعهای که با ظهور ناگهانی فرانسوا فیدیه بهعنوان مدافع خودخواندهٔ دیدگاه رسمی پایان یافت. این گفتگوی زودهنگام در فرانسه آموزنده است زیرا پیشاپیش به چهار رهیافت اصلی در این مناقشهٔ درحال رشد اشاره دارد: اول، دیدگاه ضرورتگرا، که در آغاز توسط کارل لُِویت مطرح شد و بر پیوند ذاتی میان تفکر هایدگر و نازیسم تأکید دارد؛ دوم، دیدگاه احتمالگرا، که در اصل توسط آلفونس دو والنس طرح شد و هنوز به همان شکل اولیه توسط فیدیه پشتیبانی میشود و طبق آن کل رابطهٔ هایدگر و نازیسم صرفاً پیشامدی گذرا بوده است؛ سوم، شکل فاضلانهٔ دفاع مبتنی بر احتمالگرایی که باز از دیدگاه والنس سرچشمه میگیرد و مدعی است خردهگیران هایدگر آگاهی کافی بر تمامیت دستگاه فکری او ندارند که بخواهند آن را نقد کنند. بهتازگی، در پی کتاب فاریاس، خط فکری چهارمی پدیدار شده است که ویژگیهای سه رویکرد پیشین را در هم میآمیزد. رهیافتی تازه در نوشتههای ژاک دریدا و فیلیپ لاکوـ لابارت بهسادگی به ارتباط اساسی میان اندیشهٔ هایدگر و نازیسم گردن مینهد، با اینهمه مدعی است نامحرمان، کسانی که هستی فلسفیشان به شیوهای اساسی با هایدگر پیوند نخورده است، نمیتوانند اهمیت یا ارج کامل کار هایدگر را بسنجند.»
حجم
۵۶۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۰۳ صفحه
حجم
۵۶۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۰۳ صفحه