کتاب آن چه زوج های باهوش می دانند
معرفی کتاب آن چه زوج های باهوش می دانند
کتاب آنچه زوجهای باهوش میدانند نوشته پاتریشیا کووالت است. این کتاب رازهای داشتن یک رابطهی شاد با شریک زندگی را به شما یاد میدهد.
این کتاب فرمولی منحصربهفرد جهت داشتن رابطههای پایدار ارائه میکند؛ ما همه روابطی را یا تجربه کردهایم یا گرفتار آن شده و یا حتی خواستار آن بودهایم. فرمولی که من به آن اشاره میکنم به قدرت و اهمیت هوش عاطفی در زندگی شخصی زوجها میپردازد. بدون این هوشْ ما عملاً قادر به ایجاد هیچگونه رابطهای نخواهیم بود.
افرادی که به خوبی از منابع انگیزشی بهره بردهاند، این کتاب را به عنوان یک منبع الهامبخش و مثبتاندیش مییابند. این کتاب در بعضی قسمتها به روانشناسی مثبتاندیشی میپردازد که یک شاخه جدید از علم روانشناسی است. این کتاب در میان سایر موضوعات مرتبط، همچنین بر روی دو موضوع مورد علاقه رایج و چگونگی تاثیر آن بر روابط ما تاکید میکند: رابطه بدن و ذهن و یک مبحث واقعبینانه در مورد روح و روان بلوغ یافته است.
خواندن کتاب آنچه زوجهای باهوش میدانند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که به دنبال یک زندگی شاد هستند پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب آنچه زوجهای باهوش میدانند
"مری و من ۲۵ سال است که ازدواج کردهایم و روی رابطهمان نیز بسیار کار کردهایم ولی من هنوز خوشحال نیستم..."
"طلاق من بسیار دردناک بود. فقط این را میدانم که هرگز فرد مناسبی را برای خود نخواهم یافت."
"ژان دیگرخیلی سرد شده است. ما در گذشته زیاد تفریح میکردیم، اما زندگی جنسی ما اکنون مثل یک بیابان سوت و کور شده است. شاید بهتر است که قدری به اطراف نظری بیندازم."
"من با هزاران نفر قرار گذاشتهام و هرآنچه که کارشناسان پیشنهاد کردهاند را انجام دادهام، ولی نمیتوانم مردی را بیابم که با معیارها و استانداردهای من هماهنگی داشته باشد. مردان خوب معمولاً مجرد نمیمانند."
"از وقتی که بچه ها به دنیا آمدند ما مثل دو کشتی هستیم که در شب حرکت میکنیم. او زندگی خودش را دارد و من زندگی خودم را. من دوست دارم دوباره یک زندگی شاد متاهلی را تجربه کنم."
"او بارها من را آزار داده و من هم مثل یک احمق اورا بخشیدهام و رابطه را ادامه دادم، اما ظاهراً نمیتوانم او را ترک کنم."
"پدرو مادر من در زندگی خوشحال نبودند و اصلاً مناسب همدیگر نبودند. پدربزرگ و مادربزرگ من نیز همینطور بودند، اما با هم زندگی میکردند. من از ازدواجم انتظار خوشحال بودن و یا رضایت ندارم. ما فقط سالها را با هم سپری میکنیم."
"من در روز عروسیام در مورد ازدواج با او دچار تردید شدم. چراکه خود را در حالی یافتم که به زن دیگری خیره شده بودم. من هرگز نمیبایست خود را درگیر ازدواج میکردم."
"ما نمیتوانیم نیازهای هم را پاسخ دهیم. به نظر من خوشبختی در ازدواج یک افسانه است. من هیچ زوج خوشبختی را نمیشناسم."
آیا هیچ کدام از این نقلقولها درگوش شما طنینانداز شده؟ یا چیزهایی شبیه به آنها؟ آیا شما تمایل دارید که بتوانید رابطهای سالم و پایدار ایجاد کنید.
حجم
۳۰۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه
حجم
۳۰۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه