کتاب شاهنامه فردوسی

کتاب الکترونیکی «قصه‌های شاهنامه» با بازنویسی و روایت داستان‌های شاهنامه فردوسی، اثری از نویسنده‌ای ناشناس و با همکاری ناشر طاقچه است. این کتاب با زبانی ساده و روایی، داستان‌های اسطوره‌ای و حماسی شاهنامه را برای مخاطبان جوان و نوجوان بازگو می‌کند و به معرفی شخصیت‌ها و ماجراهای مهم شاهنامه می‌پردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب شاهنامه فردوسی

«قصه‌های شاهنامه» بازنویسی داستان‌های شاهنامه فردوسی است که با هدف آشنایی مخاطبان جوان‌تر با اسطوره‌ها و افسانه‌های ایرانی تهیه شده است. این کتاب، روایت‌هایی از دوران پادشاهی کیومرث تا ماجراهای رستم و زال و دیگر پهلوانان را در قالب قصه‌هایی پیوسته و منسجم ارائه می‌دهد. دوره‌های مختلف تاریخی و اسطوره‌ای ایران، از آغاز پادشاهی‌ها تا نبردهای بزرگ و ماجراهای خانوادگی، در این اثر به تصویر کشیده شده‌اند. کتاب با زبانی قابل فهم و روایت‌محور، تلاش می‌کند مفاهیم اخلاقی، ارزش‌های انسانی و فرهنگ ایرانی را از دل داستان‌های شاهنامه بیرون بکشد و به مخاطب منتقل کند. این بازنویسی، ضمن وفاداری به خط اصلی داستان‌ها، بخش‌هایی از شاهنامه را خلاصه و ساده‌سازی کرده تا برای نسل جدید جذاب و قابل پیگیری باشد. در کنار روایت‌های حماسی، به جشن‌ها، آیین‌ها و سنت‌های ایرانی نیز اشاره می‌شود و مخاطب با شخصیت‌های مهم و تاثیرگذار شاهنامه آشنا می‌شود.

خلاصه کتاب شاهنامه فردوسی

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان «قصه‌های شاهنامه» با پادشاهی کیومرث، نخستین شاه ایران، آغاز می‌شود. کیومرث پس از مرگ پسرش سیامک، انتقام او را با کمک نوه‌اش هوشنگ از دیوان می‌گیرد. هوشنگ پس از کیومرث به پادشاهی می‌رسد و با کشف آتش و بنیادگذاری جشن سده، نقش مهمی در تمدن ایرانی ایفا می‌کند. پس از او، طهمورث دیوبند با دیوان می‌جنگد و خط و نوشتن را از آن‌ها می‌آموزد. جمشید، پادشاه بعدی، با دستاوردهای فراوانش چون ساختن کاخ‌ها و تقسیم مردم به طبقات، دوران طلایی را رقم می‌زند اما به‌دلیل غرور و ادعای خدایی، از قدرت ساقط می‌شود و ضحاک بر تخت می‌نشیند. ضحاک با ظلم و ستم و خوراندن مغز جوانان به مارهایش، دوران سیاهی را رقم می‌زند تا اینکه کاوه آهنگر با درفش کاویانی مردم را به قیام دعوت می‌کند. فریدون، قهرمان جوان، با کمک مردم و برادرانش، ضحاک را شکست می‌دهد و او را در کوه دماوند زندانی می‌کند. پس از آن، فریدون جهان را میان سه پسرش تقسیم می‌کند که این تقسیم‌بندی به دشمنی و قتل ایرج توسط برادرانش می‌انجامد. منوچهر، نوه ایرج، انتقام خون پدر را می‌گیرد و پادشاهی را به دست می‌آورد. در ادامه، داستان به تولد زال، رهاشدن او در کوه و پرورش توسط سیمرغ، و عشق زال و رودابه می‌پردازد. روایت‌ها با ماجراهای رستم، هفت‌خان و نبردهای پهلوانان ایرانی ادامه پیدا می‌کند و هر بخش، گوشه‌ای از فرهنگ، اسطوره و تاریخ ایران را بازگو می‌کند.

چرا باید کتاب شاهنامه فردوسی را خواند؟

این کتاب با بازنویسی داستان‌های شاهنامه، فرصتی فراهم می‌کند تا مخاطبان جوان‌تر و کسانی که با زبان کهن شاهنامه آشنایی ندارند، بتوانند با اسطوره‌ها و شخصیت‌های مهم ایرانی آشنا شوند. روایت‌های کتاب، علاوه بر سرگرم‌کردن، مفاهیمی چون شجاعت، عدالت، وفاداری و اهمیت خرد را به تصویر می‌کشد و مخاطب را با ریشه‌های فرهنگی و تاریخی ایران پیوند می‌دهد. همچنین، آشنایی با جشن‌ها و آیین‌های ایرانی از دیگر ویژگی‌های این اثر است.

خواندن کتاب شاهنامه فردوسی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای نوجوانان، جوانان و هرکسی که علاقه‌مند به اسطوره‌ها و داستان‌های حماسی ایرانی است مناسب است. همچنین برای کسانی که می‌خواهند با شاهنامه آشنا شوند اما خواندن متن اصلی برایشان دشوار است، گزینه‌ای مناسب به شمار می‌آید.

فهرست کتاب شاهنامه فردوسی

- پادشاهی کیومرث: آغاز پادشاهی نخستین شاه ایران و نبرد با دیوان. - پادشاهی هوشنگ: کشف آتش، جشن سده و پیشرفت‌های تمدنی. - پادشاهی طهمورث: مبارزه با دیوان و یادگیری خط و نوشتن. - پادشاهی جمشید: دوران طلایی، دستاوردهای تمدنی و سقوط به‌دلیل غرور. - پادشاهی ضحاک: سلطه ظلم و ستم، قیام کاوه آهنگر و ظهور فریدون. - پادشاهی فریدون: شکست ضحاک، تقسیم جهان میان پسران و ماجرای ایرج. - داستان منوچهر: انتقام خون ایرج و تثبیت پادشاهی. - تولد زال و پرورش توسط سیمرغ: روایت تولد زال، رهاشدن در کوه و بازگشت به آغوش پدر. - عشق زال و رودابه: ماجرای عاشقانه زال و رودابه و پیوند دو خاندان مهم. - هفت‌خان رستم و دیگر نبردهای پهلوانان: روایت ماجراهای رستم و دیگر پهلوانان ایرانی.

بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی

«داستان شاهنامه با پادشاهی کیومرث آغاز می‌شود که سی سال پادشاه ایران بود. در زمان او همه‌ی انسان‌ها و حیوانات در آرامش به سر می‌بردند. نام پسر کیومرث «سیامک» بود که بسیار برایش عزیز بود. کیومرث پادشاه بسیار قدرتمندی بود که اهریمن بر او حسادت می‌کرد. اهریمن فرزندی دیوصفت داشت که با لشکری عظیم به جنگ با کیومرث رفت. وقتی سیامک از کار فرزند اهریمن آگاه شد، خودش را برای جنگ با او آماده کرد؛ اما در آن زمان به‌دلیل نبودن سپر و جوشن آهنین، سیامک بدنش را با پوست پلنگ پوشاند و به میدان جنگ رفت. دو سپاه در مقابل یکدیگر قرار گرفتند. اهریمن بدجنس چنان بدن سیامک را چنگ زد که دونیم شد و روی زمین افتاد. کیومرث از شنیدن خبر کشته‌شدن سیامک، بسیار ناراحت شد و تا یک سال همچنان سوگوار بود تا اینکه پیامی به او رسید که سپاهی آماده کند و به جنگ دیو برود. کیومرث سر به سوی آسمان کرد و با چشمانی اشکبار از خدا خواست تا نتیجه‌ی رفتار بدخواهان را به خودشان برگرداند.»