
کتاب هنگامه رنج در صنوبر
معرفی کتاب هنگامه رنج در صنوبر
کتاب الکترونیکی «هنگامهٔ رنج در صنوبر» (مجموعه شعر) اثر «علیرضا ملکزاده» توسط انتشارات نگاه منتشر شده است. این مجموعه، اشعار و سرودههایی را در خود جای داده که به مضامین عشق، وطن، هویت، رنج و امید میپردازد و با زبانی شاعرانه، دغدغههای انسانی و اجتماعی را بازتاب میدهد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب هنگامه رنج در صنوبر
«هنگامهٔ رنج در صنوبر» مجموعهای از شعرهای معاصر است که در فضایی میان سنت و نوگرایی حرکت میکند. این کتاب در دورهای نوشته شده که دغدغههای هویتی، اجتماعی و عاطفی در جامعه پررنگ است و شاعر با بهرهگیری از نمادهایی چون صنوبر، وطن و عشق، به بیان احساسات و اندیشههای خود میپردازد. اشعار کتاب، گاه به زبان معیار و گاه با بهرهگیری از گویشهای محلی، تصویری از رنجها و امیدهای مردمان سرزمینهای مختلف ایران را ترسیم میکند. در کنار مضامین عاشقانه، شعرها به مسائل اجتماعی، مهاجرت، جدایی، خاطرات جمعی و پیوندهای فرهنگی نیز توجه دارند. شاعر در مقدمه، صنوبر را نمادی از فرهنگ و تاریخ ایران میداند و رنج را به جدایی مردمان و سرزمینها پیوند میزند. این مجموعه، با نگاهی به گذشته و امید به آینده، تلاش میکند صدای مشترک پارسیزبانان را بازتاب دهد.
چرا باید کتاب هنگامه رنج در صنوبر را خواند؟
این کتاب برای کسانی که به شعر معاصر فارسی و دغدغههای هویتی و اجتماعی علاقه دارند، فرصتی فراهم میکند تا با زبانی تصویری و سرشار از نماد، با لایههای مختلف احساس و اندیشه روبهرو شوند. «هنگامهٔ رنج در صنوبر» با پیوند دادن مضامین عاشقانه و ملی، تجربههای فردی و جمعی را به هم نزدیک میکند و مخاطب را به تامل درباره ریشهها، جداییها و امیدهای مشترک دعوت میکند. خواندن این مجموعه میتواند دریچهای به سوی شناخت عمیقتر فرهنگ و احساسات مردمان این سرزمین باشد.
خواندن کتاب هنگامه رنج در صنوبر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به شعر معاصر، دوستداران ادبیات با مضامین هویتی، اجتماعی و عاشقانه و کسانی که دغدغه وطن، مهاجرت و پیوندهای فرهنگی دارند، مناسب است.
فهرست کتاب هنگامه رنج در صنوبر
- مقدمه: شاعر دربارهٔ انتخاب نام کتاب و نماد صنوبر سخن میگوید و به ریشههای فرهنگی و تاریخی اشاره میکند. - بخشهای شعر: مجموعهای از شعرهای بلند و کوتاه با مضامین عشق، وطن، جدایی، امید، رنج، طبیعت و خاطرات جمعی. هر شعر با زبانی متفاوت و گاه با بهرهگیری از گویشهای محلی سروده شده است. - اشعار محلی: در بخشی از کتاب، شعرهایی با زبان و حال و هوای محلی (مانند شعر بوشهری) آمده که به رنگآمیزی فرهنگی مجموعه افزوده است. - سرودههای اجتماعی: برخی شعرها به مسائل اجتماعی، مهاجرت، جنگ، آزادی و هویت ملی میپردازند و با ارجاع به اسطورهها و تاریخ ایران، پیوندی میان گذشته و حال برقرار میکنند. - اشعار عاشقانه: بخش قابل توجهی از کتاب به شعرهای عاشقانه اختصاص دارد که در آنها احساسات فردی با دغدغههای جمعی در هم میآمیزد.
بخشی از کتاب هنگامه رنج در صنوبر
«در آن هنگام که چشمانم را در مشرق زمین گشودم، نمیدانستم! اینچنین نیروی عظیم مرا به سوی خویش میکشاند، همچون نوری که سپیدهدمان با طلوع خورشید، آفتابش عشق را در جان نهادینه میکند. آری من در نور متولد شدم از او. و سپس سرزمینی یافتم غرق در مهر که آشیانهٔ یاسها سوسنها و سیمرغ زرینبال در دشت طلایی عشق که منزل مردمانی نیکو کار بود، خویش را باز یافتم به روشنی در فلاتی حاصلخیز این کتاب زبان شاعرانهٔ این مردمان پاک و متمدن است. که همصدا با آنان از رنجها و گنجها سخن میگوید. حالا سؤال اینجاست چرا برگزیدن نام، هنگامهٔ رنج در صنوبر؟ درخت صنوبر که همان نماد فرهنگ و ادب پارسیست همیشه در سیر تاریخ پر فراز و نشیب آبستن حوادث تلخ و شیرین بسیار بوده است. و این کهن ترین فرهنگ بشری همچون این درخت تنومند ریشههای محکم بسیار دارد، همچون زبان مشترک، آداب و رسوم مشترک، آواهای مشترک، جشنهای مشترک از پیروزی و تغییر فصل و تولد اسطورههای بزرگ ایرانیست که پاس داشته میشود و همچنین نیکوکاری این مردمان به حق مشترک است، آری براستی... که به زیبای بزرگان پارسی از هجران و وصال، شعرهای بسیار سرودهاند از چشم و لب یار. لیک هنگامهٔ رنج در صنوبر، غم هجرانش، جدایی از چشم و لب یار نیست بلکه جدایی مردمان از یکدیگرند و هر شهر تاریخی که پارهای از تن این مادر بزرگ ایران است به ناحق جدا شده جای زخمیست عمیق از تبر دژخیمان این سرزمین بر جان این درخت کهنسال. و ما مردم در غم فراق از خویش به سوگ خویش نشستهایم و این درخت زرین برگ صنوبر، با شکوه دگربار در رنج است، و در این هنگامهٔ رنج که سرشار از غمی با شکوهام این مجموعه را با افتخار تقدیم به تمام پارسیزبانان جدا افتاده از درخت با شکوه صنوبر ایران میکنم با امید به آنکه مرزها و دیوارها دگربار با نیروی جادویی عشق بشکند و قلبها به شادی مقیم یکدیگر شوند. صنوبر در رنج همی فصل خزان نیز بگذرد که زرین برگت پس از آن بهاریست بگذرد درود من از توس تا بخارا از بلخ تا به طهران که هجر افتاد چو آتش به جان آن نیز بگذرد مالک
حجم
۱۱۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۱۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه