
کتاب کتاب زمینی
معرفی کتاب کتاب زمینی
کتاب الکترونیکی کتاب زمینی نوشتهٔ «سعید بردستانی» و منتشرشده توسط گروه انتشاراتی ققنوس در سال ۱۴۰۳، مجموعهای از داستانها و روایتهای کوتاه است که با نگاهی طنزآمیز و گاه تلخ به زندگی روزمره، آدمها و دغدغههای اجتماعی میپردازد. این اثر با زبان و روایتی خاص، موقعیتهای انسانی را در بستر جنوب ایران و فضای بومی روایت میکند. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب کتاب زمینی اثر سعید بردستانی
کتاب «کتاب زمینی» به قلم «سعید بردستانی» مجموعهای از داستانهای کوتاه و روایتهای طنزآمیز است که در فضای جنوب ایران و با الهام از زندگی مردم عادی، دغدغهها و آرزوهایشان شکل گرفته است. این کتاب در دههٔ ۱۳۸۰ و اوایل ۱۳۹۰ نوشته شده و بازتابدهندهٔ حالوهوای اجتماعی و فرهنگی آن دوره است. «سعید بردستانی» با بهرهگیری از عناصر بومی، زبان محاوره و شخصیتهایی ملموس بهسراغ موضوعاتی چون ناکامی، امید، تلاش برای بقا و طنز تلخ زندگی میرود.
روایتها گاه بهشکل داستانهای مستقل و گاه بهصورت پیوسته، تصویری از زیست روزمره و ذهنیت آدمهایی ارائه میدهند که درگیر مسائل ساده و پیچیدهٔ زندگیاند. در کنار طنز و شوخطبعی، نوعی نگاه انتقادی و گاه تلخ به ساختارهای اجتماعی و فرهنگی نیز در لایههای زیرین کتاب دیده میشود. این مجموعه با نگاهی انسانی و جزئینگر، تجربههای زیسته و خیالپردازیهای شخصیتها را به تصویر میکشد و گاه مرز واقعیت و خیال را در هم میشکند.
خلاصه کتاب کتاب زمینی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
در «کتاب زمینی»، هر داستان یا روایت دنیای مستقلی دارد که شخصیتها در آن با مسائل و دغدغههای خاص خود دستوپنجه نرم میکنند. داستان «جزیرهٔ من» با خیالپردازی دربارهٔ ساختن جزیرهای خیالی آغاز میشود و بهتدریج به دغدغههای زیستی، تنهایی و نیاز به امنیت میپردازد. روایت «جوانشیر» زندگی مردی ساده و کمادعا را دنبال میکند که همیشه منتظر وقوع اتفاقی بزرگ است، اما زندگیاش در تکرار و بیحادثگی میگذرد و سرانجام با مرگش این انتظار به پایان میرسد. در داستان «نقطه»، زندگی پسر باهوشی به نام «آیا» روایت میشود که بهسرعت رشد میکند، با مشکلات خانوادگی و اجتماعی روبهرو میشود و در نهایت، سرنوشتش بهشکلی ناگهانی رقم میخورد.
روایت «مصاحبه» با نگاهی طنزآمیز، تجربهٔ مردی را در مواجهه با مصاحبهای عجیب برای شغل نظافتچی بیمارستان به تصویر میکشد و به بیمعنایی و پیچیدگیهای بوروکراتیک اشاره دارد. «سه ماهیگیر» گفتوگوی سه مرد غرقشده را در قایقی میان دریا روایت میکند که هرکدام با حسرتها و خاطرات خود درگیرند و مرز میان خواب و واقعیت در این روایت محو میشود.
داستان «بهترین آتشنشان دنیا» با نگاهی انتقادی و طنز، از قهرمانسازیهای بیثمر و ناکارآمدی ساختارها سخن میگوید. روایتهای دیگر مانند «در ستایش پنجره»، «بسی عاشقانه» و «کالای فرهنگی» نیز هرکدام با زبانی خاص به مسائل روزمره، روابط انسانی، ناکامیها و طنز تلخ زندگی میپردازند. در مجموع، کتاب با روایتهایی کوتاه و متنوع، تصویری چندلایه از زندگی، امید، شکست و طنز در جامعهٔ معاصر ایران ارائه میدهد.
چرا باید کتاب کتاب زمینی را خواند؟
این کتاب با روایتهایی کوتاه و متنوع، تجربههای زیسته و خیالپردازیهای آدمهای معمولی را به تصویر میکشد و با طنز تلخ و نگاه انتقادی، به مسائل اجتماعی و انسانی میپردازد. خواندن «کتاب زمینی» فرصتی است برای مواجهه با زندگی روزمره از زاویهای تازه و لمس دغدغهها و امیدهای آدمهایی که شاید در ظاهر ساده باشند، اما جهان درونی پیچیدهای دارند. روایتهای کتاب همزمان هم سرگرمکنندهاند و هم ذهن را به تأمل دربارهٔ ساختارهای اجتماعی و فردی وامیدارند.
خواندن کتاب کتاب زمینی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به داستان کوتاه و روایتهای طنزآمیز و کسانی که دغدغههای اجتماعی دارند مناسب است. کسانی که به ادبیات معاصر ایران، روایتهای بومی و تجربههای زیستهٔ مردم جنوب علاقه دارند از خواندن این اثر لذت خواهند برد. همچنین این کتاب به مخاطبانی که بهدنبال نگاهی انتقادی و متفاوت به زندگی روزمرهاند پیشنهاد میشود.
درباره سعید بردستانی
«سعید بردستانی» متولد ۹ بهمن ۱۳۵۷ در خرمشهر نویسنده، منتقد و روزنامهنگار ایرانی است. او در رشتهٔ مهندسی مکانیک در دانشگاه تحصیل کرده، اما فعالیت حرفهایاش را در حوزهٔ ادبیات و رسانه دنبال کرده است.
نوشتهها، نقدها، مقالات و داستانهای او در نشریات و روزنامههایی چون «کارنامه»، «شرق»، «همبستگی» و «نسیم جنوب» منتشر شدهاند. «هیچ»، «نهنگ تاریک» و «تار مو» دیگر کتابهای او هستند.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
آثار «بردستانی» تاکنون در جشنوارههای گوناگون ادبی، از جمله جشنوارهٔ مطبوعات، کنگرهٔ شعر و داستان جوان کشور در بندرعباس، جایزهٔ ادبی اصفهان و جایزهٔ ملی جوانان، نامزد یا برگزیده شدهاند. این جوایز نشاندهندهٔ فعالیت و پذیرش گستردهٔ آثار او در فضای ادبی کشور بهویژه در میان نویسندگان جوان و در جشنوارههای معتبر است.
بخشی از کتاب کتاب زمینی
«جوانشیر سربازیاش را تمام کرده بود و داشت مثل یک پسر خوبِ قدکوتاه به روستا بازمیگشت که سر راهش یک مادینه دید. چاهِ «دوتا» درست کنار جاده کشف شده بود و اولین چیزی که هر غریبه سر راهش به روستا میدید همین چاه دوقلو بود. دانشمندان روستا میگفتند این چاه کرامت دارد و خیلی به آن احترام میگذاشتند. حتی اعتقاد داشتند اگر یک معصومه برود بنشیند سر چاه، آب چاه خودش بالا میآید و به دختر آب میدهد. ولی درستی این حرف هیچوقت اثبات نشده بود، چون توی روستا معصومه نداشتند، بیشترشان لیلا بودند.
جوانشیر مادینه را دید که سر چاه ایستاده بود و زور میزد. میخواست ظرف آبش را ببرد. جوانشیر به رسم وظیفه پیش دوید و به مادینه کمک کرد. توی راه کلی از هم خوششان آمد، بدون اینکه کلمهای بین آنها رد و بدل شود. آن مادینه هنوز یک لیوان آب هم از آن ظرف نخورده بود که ازش خواستگاری شد. خواستگار هم شیرجوانی بود که تازه از سربازی برگشته بود. جوانشیر سرش را تکیه داده بود به ستون تارمه و چشمهایش را بسته بود و به یک چیزهایی فکر میکرد. مادینه آب دوم را هم آورد. هنوز یک لیوان از آب دوم را هم نخورده بود که فهمید حامله است. خیلی گیج شد. جوانشیر، همانطور که سرش را تکیه داده بود به ستون تارمه و چشمهایش را بسته بود، لبخند زد. فوراً ازدواج کردند.»
حجم
۴۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۷۱ صفحه
حجم
۴۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۷۱ صفحه