
کتاب یک عمر کار
معرفی کتاب یک عمر کار
کتاب یک عمر کار (درباره مادرشدن) با عنوان اصلی A life's work: on becoming a mother نوشتهٔ ریچل کاسک و ترجمهٔ طهورا آیتی توسط نشر بیدگل منتشر شده است. این اثر دربردارندهٔ روایتی شخصی، صریح و بیپرده از تجربهٔ مادری است که نویسنده در دل آن با خود، با جامعه و با انتظارات فرهنگی پیرامون نقش زن درگیر میشود. این کتاب تجربهٔی بارداری و زایمان و مادری را بهمثابهٔ یک وضعیت پیچیده، متناقض، سیاسی و درعینحال وجودی را بازگو و تحلیل میکند. کاسک از خلال تجربهٔ شخصیاش دریچهای به مسائل عمیقتر اجتماعی و جنسیتی باز میکند که معمولاً نادیده گرفته میشوند.
درباره کتاب یک عمر کار
یک عمر کار اثری در ژانر خاطرات و تأملات شخصی است که در آن ریچل کاسک از دوران بارداری تا ماههای ابتدایی تولد فرزندش روایت میکند، اما فراتر از یک خاطرهنگاری، این کتاب یک پرسش فلسفی و اجتماعی دربارهٔ مادری است: مادری چیست و چهچیزی از زن، مادر میسازد؟ کتاب در فضایی نوشته شده که مادر بودن نهتنها یک مسئولیت فردی بلکه تجربهای عمیقاً سیاسی و ساختارشکن است. کاسک در این اثر از انزوا، دوگانگی وجودی، نابرابری جنسیتی، رنج، وحشت و همچنین شگفتی و قدرت در مادری سخن میگوید. او با صداقتی بیرحم اما با همدلی، ناگفتههای مادری را به زبان میآورد.
کتاب یک عمر کار روایت شخصی و بیپرده ریچل کاسک از تجربهٔ مادر شدن است. نویسنده از همان ابتدا ابراز میکند که همواره کنجکاو بوده بداند آیا مادر خواهد شد یا خیر، چراکه این سؤال برای او جذابتر از عشق، کار و خوشبختی بوده است. او زایمان را یک تهدید و معلولیت میدانست که او را به موجودی نابرابر و متمایز از دیگران تبدیل میکند و این واقعیت را انکار میکرده است. کاسک بدون آمادگی وارد تجربهٔ مادر شدن میشود و تلاش میکند این نقطه و نمایشی را که زایمان صرفاً صحنه شروع آن است، شرح دهد.
نویسنده بیان میکند که اشتیاق او برای بیان افکار و احساساتش دربارهٔ مادری از ابتدا قوی بوده، اما پس از تولد دختر اولش «آلبرتین»، این اشتیاق کمرنگ میشود و او عمداً تمام احساسات شدید دوران اولیه مادری را فراموش میکند، زیرا تحمل آنها را نداشته است. او احساس میکرد که خود قبلیاش را از دست داده و مادری برایش به محوطهای محصور تبدیل شده که از باقی جهان جداست و مدام در فکر رهایی از آن بوده است. با بارداری مجدد در ششماهگی آلبرتین، کاسک خود را تسلیم این وضعیت میبیند. این کتاب طی ماههای اول بارداری دختر دومش جسی نوشته شده تا نویسنده این بار چیزی را از دست ندهد.
نویسنده در این اثر بیان کرده است که این کتاب تاریخچه یا پژوهشی دربارهٔ مادری و راهنمایی برای «چگونه مادریکردن» نیست. او صرفاً افکار شخصی خود را دربارهٔ تجربهٔ بچهدار شدن به شکلی نگاشته است که امیدوار است دیگران بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. او اذعان دارد که این شیوهٔ رک و بیپرده نویسندگی، برای یک رماننویس اضطرابآور است، زیرا نویسنده باید هم دربارهٔ احوالات شخصیاش افشاگری کند و هم به زندگی اطرافیانش تعدی داشته باشد، که کاسک این تعدی را با حذف جزئیات خاص زندگی و افراد اطرافش انجام داده است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
در این کتاب، کاسک به این موضوع میپردازد که چگونه وظایف پرورش فرزند عمیقاً سیاسی شدهاند و پس از تولد فرزند، زندگی مادر و پدر مسیرهای متفاوتی را در پیش میگیرند. او تفاوت مراقبت از کودک در خانه با کار در اداره را بیان میکند و به این اشاره دارد که این دو فعالیت در دو قطب مخالف جهان سپری میشوند و به نابرابری جنسیتی و نقش سنتی مادر در خانه میانجامد، حتی در خانوادههای سخاوتمند.
خلاصه کتاب یک عمر کار
کتاب روایت زن نویسندهای است که به شکلی ناگهانی وارد تجربهٔ مادر شدن میشود، بیآنکه برایش آمادگی داشته باشد. او در این فرایند خود را میان دو قطب میبیند: آزادی و اسارت، فردیت و فداکاری، استقلال و وابستگی. کاسک از این مینویسد که چگونه بارداری، زایمان و پرورش کودک، زن را نهفقط از مردان، بلکه از خودش نیز جدا میکند. او از شکاف عمیق میان نقش پدر و مادر، از تقسیم ناعادلانهٔ مسئولیتها، از تضاد مادری با حرفهٔ نویسندگی و از تبدیل شدن زن به «دیگری» برای خود سخن میگوید. او کتاب را در دورهٔ بارداری دومش نوشته تا چیزی از احساسات، تردیدها و دگرگونیهای درونیاش از دست نرود.
چرا باید کتاب یک عمر کار را بخوانیم؟
این اثر، روایتی بیپرده و عمیق از جنبههای اغلب نادیدهگرفتهشده و کمتر گفته شده تجربهٔ مادر شدن است. ریچل کاسک با صداقت کامل، افکار و احساسات خود را دربارهٔ چالشها، تغییرات هویتی و واقعیتهای سیاسی و اجتماعی مرتبط با مادری به اشتراک میگذارد. این کتاب برای کسانی که به دنبال درک عمیقتر و صادقانهتری از مادری هستند و میخواهند با تجربیات درونی یک مادر که اغلب در سکوت و انزوا باقی میمانند، آشنا شوند، بسیار ارزشمند است.
خواندن کتاب یک عمر کار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن کتاب یک عمر کار در وهله اول به مادران پیشنهاد میشود، بهویژه آنهایی که تجربهٔ مادری برایشان سهمگین و طاقتفرسا بوده و به دنبال نوعی درک و همذاتپنداری با این تجربه هستند. همچنین، این کتاب میتواند برای کسانی که فرزند ندارند، اما میخواهند درک عمیقتری از واقعیتهای مادری و تغییراتی که این تجربه در زندگی یک زن ایجاد میکند، به دست آورند، مفید باشد. علاوهبر این، دانشجویان و پژوهشگران حوزهٔ مطالعات زنان، جامعهشناسی خانواده و روانشناسی مادر و کودک نیز میتوانند از تحلیلهای شخصی و دیدگاههای انتقادی مطرح شده در این کتاب بهرهمند شوند.
درباره ریچل کاسک
ریچل کاسک متولد سال ۱۹۶۷ است و بهعنوان یک رماننویس شناخته میشود. او نویسنده کتاب «یک عمر کار: درباره مادر شدن» است که در سال ۲۰۰۲ با عنوان اصلی A life's work: on becoming a mother منتشر شد. او مادر دو دختر به نامهای «آلبرتین» و «جسی» است و تجربهٔ شخصی او از مادری، بهویژه احساس از دست دادن هویت قبلی و مواجهه با واقعیتهای غیرمنتظره این نقش، هستهٔ اصلی این کتاب را تشکیل میدهد. کاسک با سبک نگارشی رک و بیپرده، به تحلیل درونیات و پیامدهای اجتماعی و سیاسی مادری میپردازد.
بخشی از کتاب یک عمر کار
«شبی که خواب مرا به حال خودم رها کرد یادم هست. در بیمارستان بود. به چیزی شک نکردم. چند ساعت قبل زایمان کرده بودم و آدمها آمده و رفته بودند و گل هم آورده بودند. تاریک شده بود. حالا دیگر ساعت ده و نیم بود و وقت خواب. بچه را مثل چیزی که تازه خریده باشم توی پتو پیچیدم، هدیهای که قرار بود صبح بازش کنم و دوباره ببینمش. خوابیدم. کمی بعد که دوباره بیدار شدم با شگفتی تمام فهمیدم آن شیون دهشتناک و بیوقفهای که بخش را برداشته درواقع «منم»، مثل الآن که وقتی تلفن همراه آدمها زنگ میخورد میگویند منم. خرید تازهام در دل شب مثل آژیر خطری که بلد نبودم خاموشش کنم زنگ میزد. نیمهٔ تاریک بدن زنهای دیگر همچون قایقهای پهلوگرفته در بندر خواب با امواج هیاهو و جیغ و گریه به جنبوجوش درآمد و روی تختهایشان غلت زد. بعد یکی نچنچ کرد. شب قبل، در همان بخش، من هم در شرایطی مشابه نچنچ کرده بودم. حالا دیگر نچنچ نمیکردم. برای اولینبار نورافکن آزاردهندهٔ مسئولیت با آن تابش زننده و وقیحش در تاریکی بر من تابیده بود و از آن موقع به بعد، همواره چشمهایم را در حالی بستهام که انتظار داشتهام دوباره به روی همین نور بازشان کنم، نوری که نه پرتوݫِ خجستهٔ آفتاب که درواقع دیدار با ارواح و اشباح و فراخوانده شدن به دنیای پنهانی و پرهرجومرج شب است. خواب مثل خرسی بزرگ، همچون نگهبان گرمونرم و گوشبهزنگِ بیهوشی و بیخبری با خمیازهای غلت زده و از من دور شده و رفته بود جای دیگری و ظاهراً دیگر هرگز قرار نبود برگردد. خرس هم جزو چیزهایی بود که توی تخت دخترم میگذاشتم، انگار میخواستم اینطور به او القا کنم که دربارهٔ راحتی و امنیت و خواب چیزی را میدانم که او نمیداند، اما چشمهای شیشهای و عاری از احساس خرسها ماجراهای شبانهٔ ما را نمیبینند. تاریکی اگر خواب تبرکش نکند دوباره خوفانگیزی اساطیریاش را به دست میآورد. نمیتوانم طور دیگری وانمود کنم: همان ترس بچگانه دوباره با ترس دخترم در من بیدار شده است و حالا دیگر از اینکه او در آن مغاکهای اهریمنی و منحوسِ بین روزها خوابش ببرد تعجب میکنم. استراحت و آسودگی از خانهٔ ما رخت بربسته و من نمیدانم چطور یا از کجا برش گردانم.»
حجم
۲۱۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۳۵ صفحه
حجم
۲۱۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۳۵ صفحه