
کتاب پیرمرد و دریا
معرفی کتاب پیرمرد و دریا
کتاب پیرمرد و دریا با نام اصلی The Old Man and the Sea اثر ارنست همینگوی، ترجمه هاجر شکری و امانالله ارغوان که توسط نشر در قلم منتشر شده، داستانی کوتاه و مشهور از ادبیات آمریکا است که به زندگی و تلاشهای یک ماهیگیر سالخورده میپردازد. این رمان در دستهی داستانهای آمریکایی قرن بیستم قرار میگیرد و از آثار شاخص همینگوی به شمار میرود. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب پیرمرد و دریا
کتاب پیرمرد و دریا در دورهای نوشته شد که ارنست همینگوی پس از سالها فعالیت ادبی و تجربههای شخصی، بهنوعی بازگشت به ریشههای داستاننویسی خود را تجربه میکرد. این رمان کوتاه نخستینبار در دههی میانی قرن بیستم منتشر شد و بهسرعت توجه جهانیان را جلب کرد. داستان در فضایی ساده و محدود، اما با لایههایی عمیق از مفاهیم انسانی، روایت میشود. پیرمردی به نام سانتیاگو، شخصیت اصلی داستان است که در روستایی ساحلی زندگی میکند و با فقر و بداقبالی دستوپنجه نرم میکند.
همینگوی در این اثر، با بهرهگیری از عناصر طبیعت و دریا، به مفاهیمی چون امید، شکست، شرافت و مبارزهی انسان با سرنوشت میپردازد. روایت داستان، با تمرکز بر جزئیات زندگی روزمرهی ماهیگیران و رابطهی عاطفی میان پیرمرد و پسرک، تصویری ملموس از تلاش و استقامت انسانی ارائه میدهد. این کتاب بارها توسط مترجمان مختلف به زبانهای گوناگون ترجمه شده و جایگاه ویژهای در ادبیات جهان دارد.
خلاصه داستان پیرمرد و دریا
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان پیرمرد و دریا با معرفی سانتیاگو، پیرمرد ماهیگیری آغاز میشود که هشتاد و چهار روز است هیچ ماهیای صید نکرده و به بداقبالی شهره شده است. پسرکی به نام مانولین که پیشتر همراه او به ماهیگیری میرفت، به دستور والدینش مجبور شده قایق دیگری را انتخاب کند، اما همچنان به پیرمرد وفادار است و به او کمک میکند. سانتیاگو باوجود سن بالا و فقر، امیدش را از دست نداده و تصمیم میگیرد روز بعد به دوردستهای دریا برود تا شانس خود را دوباره امتحان کند. او پس از آمادهسازی قایق و ابزار ماهیگیری، صبح زود راهی دریا میشود و پس از ساعتها انتظار، سرانجام یک ماهی مارلین عظیم به قلابش گیر میکند.
مبارزهی طاقتفرسای پیرمرد با ماهی چندین روز به طول میانجامد و سانتیاگو با تمام توان و تجربهاش تلاش میکند تا ماهی را مغلوب کند. در این نبرد، او با درد، خستگی و تنهایی روبهرو میشود و بارها به یاد پسرک و خاطرات گذشته میافتد. سرانجام موفق میشود ماهی را به قایق ببندد، اما در راه بازگشت، کوسهها به صیدش حمله میکنند و پیرمرد ناچار میشود برای حفظ دستاوردش بجنگد. داستان تا واپسین لحظات، بر تلاش، امید و شرافت انسانی تأکید دارد و پایان آن، سرنوشت سانتیاگو را بهگونهای رقم میزند که مخاطب را به تأمل دربارهی معنای پیروزی و شکست وا میدارد.
چرا باید کتاب پیرمرد و دریا را خواند؟
این کتاب با روایت ساده و درعینحال عمیق خود، تصویری از مبارزهی انسان با طبیعت و سرنوشت را به نمایش میگذارد. پیرمرد و دریا به موضوعاتی چون امید، استقامت، شرافت و معنای واقعی پیروزی میپردازد و خواننده را با چالشهای درونی و بیرونی یک انسان تنها مواجه میکند. همینگوی در این اثر، با پرداختن به جزئیات زندگی و احساسات شخصیتها، فرصتی برای همدلی و درک بهتر مفاهیم انسانی فراهم میکند. مطالعهی این کتاب میتواند نگاه تازهای به مفهوم تلاش و ایستادگی در برابر مشکلات زندگی ایجاد کند.
خواندن کتاب پیرمرد و دریا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این رمان برای علاقهمندان به ادبیات کلاسیک، دوستداران داستانهای نمادین و کسانی که به موضوعاتی مانند امید، مبارزه با دشواریها و معنای زندگی علاقه دارند، مناسب است؛ همچنین برای دانشآموزان و دانشجویان رشتههای ادبیات و کسانی که بهدنبال آشنایی با آثار برجستهی ادبیات جهان هستند، گزینهی مناسبی به شمار میآید.
بخشی از کتاب پیرمرد و دریا
«پیرمرد لاغر و استخوانی بود؛ با چین و چروکهای عمیق در پشت گردنش. گونههایش نیز آنقدر در آفتاب سوخته بود که در انعکاس نور خورشید مانند زخم به نظر میرسید. پوست دستانش نیز از این لکهها بیبهره نمانده بود. کف دستانش بر اثر کشیده شدن قلاب ماهیگیری، زمانی که ماهیهای بزرگ و سنگین را صید میکرد، زخم شده بود. اثر تمامی این زخمها کهنه بود؛ شاید چیزی به قدمت تباهی صحراهای بیآب و علف. همه چیز در اطراف صیاد پیر کهنه و قدیمی بود به جز چشمانش که به رنگ آبی دریا بود؛ سرشار از شور و نشاط. آنها شاد و شکستناپذیر بودند. «سانتیاگو» به پسرک گفت: «نه. تو در یک قایق خوشاقبال کار میکنی. همانجا بمان و ادامه بده.» پسرک گفت: «به خاطر داری که در طی هشتاد و هفت روز حتی یک ماهی هم صید نکردیم اما پس از آن، هر روز به مدت سه هفته یک ماهی بزرگ گرفتیم.» پیرمرد گفت: «در خاطرم هست و نیز این را هم به یاد دارم که تو مرا ترک نکردی چرا که تردید داشتی مشکل عدم صید ماهی از من و تو باشد.»
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
نظرات کاربران
کتاب بسییییار نابی است 👌 ترجمه ی حرفه ای اثر خواندش رو بسیار لذت بخش تر کرده 👏
من ترجمهی هاجر شکری از «پیرمرد و دریا» رو خوندم و واقعاً دوستش داشتم! زبان ترجمه ساده و روان بود، طوری که انگار دارم یه داستان رو از زبان یه راوی آشنا میشنوم. اصلاً حس نمیکردم که دارم یه کتاب