
کتاب آنچه از آن من و توست
معرفی کتاب آنچه از آن من و توست
آنچه از آن من و توست نوشتهی نایما کاستر و با ترجمهی هاجر شکری، روایتی داستانی از زندگی چند خانواده در جنوب آمریکا است که با دغدغههای معیشتی، روابط خانوادگی و جستوجوی هویت دستوپنجه نرم میکنند. این کتاب با نگاهی چندلایه به زندگی شخصیتهایی از طبقهی کارگر و مهاجران، تلاش میکند تصویری ملموس از امیدها، شکستها و پیوندهای انسانی ارائه دهد. روایتها در بستر شهرهای کوچک و حومههای آمریکا شکل میگیرند و با جزئیات دقیق، فضای اجتماعی و فرهنگی آن مناطق را بازتاب میدهند. انتشارات درقلم این اثر را بهصورت الکترونیکی منتشر کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب آنچه از آن من و توست
آنچه از آن من و توست اثری داستانی از نایما کاستر است که با تمرکز بر زندگی روزمرهی خانوادههایی در جنوب آمریکا، به موضوعاتی چون فقر، مهاجرت، روابط والدین و فرزندان و تلاش برای ساختن آیندهای بهتر میپردازد. روایت کتاب در بازههای زمانی و مکانی مختلف جریان دارد و هر فصل، زاویهی دید یکی از شخصیتها را دنبال میکند. این ساختار چندصدایی باعث میشود خواننده با لایههای مختلف زندگی شخصیتها و چالشهایشان آشنا شود. کاستر با نگاهی جزئینگر، فضای شهرهای کوچک، کافهها، خانههای اجارهای و دغدغههای معیشتی را به تصویر کشیده است. دغدغهی اصلی کتاب، جستوجوی امنیت، خانه و معنای خانواده است؛ درحالیکه شخصیتها با گذشتهی خود، خاطرات و انتخابهای دشوارشان روبهرو میشوند. ترجمهی هاجر شکری تلاش کرده است لحن و فضای بومی داستان را حفظ کند و تجربهای نزدیک به متن اصلی را ارائه دهد.
خلاصه داستان آنچه از آن من و توست
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با روایت زندگی ری، جید و پسرشان جی در شهری کوچک در کارولینای شمالی آغاز میشود. ری صاحب یک کافهی کوچک است و با مشکلات مالی و دغدغههای خانوادگی دستوپنجه نرم میکند. جید، مادر جی، زنی جوان با گذشتهای پر فراز و نشیب است که گاهی از مسئولیتهای مادری فاصله میگیرد و درگیر مسائل شخصی خود میشود. جی، پسر کوچک خانواده، با نگاه کودکانهاش به دنیای اطراف، پیوند میان والدینش را تقویت میکند. روایت با جزئیات زندگی روزمره، روابط میان اعضای خانواده و تلاش آنها برای حفظ خانه و امنیت پیش میرود. در ادامه، داستان به زندگی لیسیمی ونتورا و دخترانش میپردازد؛ زنی که پس از ترک همسرش، با مشکلات اقتصادی و سرما در خانهای کوچک روبهروست. او برای تأمین گرما و رفاه دخترانش، ناچار به کارهای مختلف و درخواست کمک از اطرافیان میشود. روایتهای موازی این دو خانواده، دغدغههای مشترک و تفاوتهای فرهنگی و طبقاتی را برجسته میکند. کتاب با نمایش لحظات تلخ و شیرین، امیدها و ناامیدیها، و تلاش شخصیتها برای حفظ کرامت و پیوندهای خانوادگی، تصویری چندوجهی از زندگی در جنوب آمریکا ارائه میدهد.
چرا باید کتاب آنچه از آن من و توست را بخوانیم؟
این کتاب با روایت چندلایه و شخصیتپردازی دقیق، تصویری ملموس از زندگی طبقهی کارگر و مهاجران در جنوب آمریکا ارائه میدهد. جزئیات زندگی روزمره، روابط پیچیدهی خانوادگی و دغدغههای معیشتی، کتاب را به اثری قابل لمس و همذاتپندار تبدیل کرده است. ساختار چندصدایی و روایت از زاویههای مختلف، امکان درک عمیقتری از شخصیتها و شرایط اجتماعی آنها را فراهم میکند. همچنین، کتاب به موضوعاتی چون جستوجوی خانه، امنیت، هویت و پیوندهای انسانی میپردازد که برای بسیاری از خوانندگان معاصر آشنا و قابل تأمل است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان داستانهای خانوادگی، کسانی که دغدغهی مهاجرت، فقر یا روابط والدین و فرزندان دارند، و افرادی که به روایتهای چندصدایی و اجتماعی علاقهمندند، پیشنهاد میشود. همچنین برای دانشجویان و پژوهشگران حوزهی مطالعات فرهنگی و اجتماعی آمریکا مناسب است.
بخشی از کتاب آنچه از آن من و توست
وقتی که ری ماشین را بعد از کافه نگه داشت. خیابان هنوز تاریک بود. پرندگان، تنها موجودات در جنبوجوش بودند که از صبح خیلی زود در میان درختان بلند، آواز میخواندند. آسمان آبی و خالی از ابر بود. پسر کوچکش، جی، پشت ماشین، با لباسهای مرتب مدرسهاش خوابیده بود و با نفسش پنجره را مهآلود میکرد. ری درحالیکه کلید کافه در دستش بود، به آرامی او را نگه داشت. به سمت جلو قدم زدند. از دهان بچه روی پیراهن یقهدار شطرنجیاش که صورتی رنگ بود، آب میریخت. همانطور که در ورودی را باز میکرد و بچه را سفت در دستش گرفته بود، زیر لب گفت: «خوش به حال ما؛ خوشگلم.» سوپرفاین، گوشهی خیابان برد در شمال میدان شهر قرار داشت. یک چراغ نئون در جلوی آن آویزان بود. پنجرهها با زرد روشن رنگ شده بودند. این قسمت شهر جایی بود که مردم قبل از خارج شدن از شهر و یا درحین عبور از بالای شهر در آن سوختگیری میکردند. در انتهای بلوکهای ساختمانی، یک گاراژ و یک ایستگاه گاز قرار داشت که پرداختش فقط به صورت نقدی بود. خیابان با خانههای یک طبقه، بسیار خلوت بود. یک زمین بازی نیز در اینجا وجود داشت که برای لیگهای فرعی در تابستان از آن استفاده میشد. گلهای وحشی و چرخهای پنچر شده همه جا پخش بودند، حتی در محوطهی کارخانههای قدیمی که هنوز تابلو داشتند.
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۳۲ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۳۲ صفحه