
کتاب روزهای یاد بود
معرفی کتاب روزهای یاد بود
کتاب الکترونیکی «روزهای یادبود» نوشتهٔ «جرالدین بروکس» و ترجمهٔ «حمید رضازاده» اثری است که نشر درقلم آن را منتشر کرده است. این کتاب در دستهٔ سرگذشتنامه و خاطرهنویسی قرار میگیرد و روایتگر تجربههای شخصی نویسنده از مواجهه با فقدان و سوگواری پس از مرگ همسرش است. «روزهای یادبود» با نگاهی صادقانه و بیپرده، به احساسات، خاطرات و چالشهای عاطفی نویسنده در این دوران میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب روزهای یاد بود
«روزهای یادبود» اثری ناداستانی و در قالب خاطرهنویسی است که توسط «جرالدین بروکس» نوشته شده است. این کتاب به روایت روزها و ماههای پس از مرگ ناگهانی همسر نویسنده، «تونی هورویتز»، میپردازد و تجربهٔ زیستهٔ نویسنده از سوگواری، دلتنگی و بازنگری در زندگی مشترک را بازتاب میدهد. ساختار کتاب مبتنی بر روایتهای پیوسته و گاه پراکنده از خاطرات، سفرها و تأملات نویسنده است که در بستر مکانهایی چون جزیرهٔ فلیندرز و خانههای مشترکشان شکل میگیرد. «جرالدین بروکس» در این اثر، با بازگشت به گذشته و مرور خاطرات، تلاش میکند معنای فقدان و سوگواری را برای خود بازتعریف کند و به پرسشهایی دربارهٔ هویت، عشق و مسیرهای نرفتهٔ زندگی پاسخ دهد. کتاب با زبانی صریح و بیواسطه، تجربهٔ شخصی نویسنده را به موضوعی جهانشمول بدل میکند و خواننده را با لایههای مختلف اندوه، خاطره و امید همراه میسازد.
خلاصه کتاب روزهای یاد بود
«روزهای یادبود» روایتگر روزها و ماههایی است که «جرالدین بروکس» پس از مرگ ناگهانی همسرش، «تونی هورویتز»، تجربه میکند. نویسنده با دریافت یک تماس تلفنی، خبر فوت همسرش را میشنود و از همان لحظه، وارد مرحلهای از سوگواری و مواجهه با واقعیت فقدان میشود. کتاب با جزئیات دقیق، لحظات اولیهٔ شوک، سردرگمی و تلاش برای کنار آمدن با غم را به تصویر میکشد. در ادامه، نویسنده به سفری درونی و بیرونی دست میزند؛ به جزیرهٔ فلیندرز میرود تا در خلوت و طبیعت بکر، با اندوه خود روبهرو شود و فرصت سوگواری عمیقتری پیدا کند. او در این سفر، خاطرات مشترک با تونی را مرور میکند، به انتخابها و سازشهای زندگی مشترک فکر میکند و به این میاندیشد که اگر مسیرهای دیگری را در زندگی برمیگزید، چه اتفاقی میافتاد. کتاب به موضوعات مختلفی چون تفاوتهای فرهنگی، مهاجرت، هویت ملی و معنای خانه نیز میپردازد و در خلال روایت سوگواری، به بازنگری در ارزشها و روابط انسانی میرسد. نویسنده با مرور خاطرات، ایمیلها و یادداشتهای همسرش، تلاش میکند معنای فقدان را بفهمد و راهی برای ادامهٔ زندگی بیابد. «روزهای یادبود» نهتنها شرح یک فقدان شخصی، بلکه تأملی بر معنای عشق، خاطره و گذر زمان است.
چرا باید کتاب روزهای یاد بود را بخوانیم؟
این کتاب با روایتی صادقانه و بیپرده، تجربهٔ سوگواری و مواجهه با فقدان را از زاویهای انسانی و ملموس به تصویر میکشد. «روزهای یادبود» به خواننده امکان میدهد با احساسات پیچیدهٔ اندوه، دلتنگی و بازسازی امید آشنا شود و در عین حال، به تأمل دربارهٔ معنای زندگی، عشق و انتخابهای شخصی بپردازد. این اثر برای کسانی که به دنبال درک عمیقتری از فرایند سوگواری و بازسازی پس از فقدان هستند، میتواند الهامبخش و تسلیبخش باشد. همچنین، روایتهای نویسنده از سفر، طبیعت و خاطرات مشترک، لایههای تازهای به تجربهٔ سوگ میافزاید و آن را از یک تجربهٔ صرفاً فردی به موضوعی جهانشمول تبدیل میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای کسانی که با فقدان عزیزان روبهرو شدهاند یا به دنبال درک عمیقتری از سوگواری و فرایند بازسازی پس از اندوه هستند، مناسب است. همچنین علاقهمندان به خاطرهنویسی، سرگذشتنامه و روایتهای شخصی از زندگی و روابط انسانی، میتوانند از خواندن این اثر بهرهمند شوند.
بخشی از کتاب روزهای یاد بود
«تونی توی روز یادبود مرد. همون تعطیلی رسمی آمریکایی که آخرین دوشنبهی ماه مه برگزار میشه. برای احترام به کشتههای جنگ. وقتی برسم به جزیرهی فلیندرز، قراره مراسم یادبود خودم رو شروع کنم. دارم کاری رو انجام میدم که فرهنگ ما دیگه به این سادگی به آدم نمیده: حق سوگواری. اینکه دنیا و خواستههاش رو بذاری بیرون. بشینی، عشقتو به یاد بیاری، و وسعت این فقدان رو حس کنی. مارتین پرشتل توی کتاب بوی بارروی خاک مینویسه: «سوگ. ستایشه. چون راهیه که عشق از طریقش، چیزی رو که از دست داده، گرامی میداره.» من هنوز اون طور که باید، تونی رو گرامی نداشتم. چون هیچوقت به خودم فرصت و جایی ندادم که اونقدر عمیق غصه بخورم که درخور عشقمون باشه. این سفر قراره بالاخره زمانی باشه که دیگه مجبور نباشم نقاب بزنم جلوی بقیه. جایی که لازم نباشه وانمود کنم همهچی عادیه و من حالم خوبه. چون سه سال گذشته، ولی برخلاف ظاهر من اصلاً خوب نیستم. حالا دیگه میدونم از وقتی تونی رفته، زندگیم شده یه نمایش بیپایان و خستهکننده. نقش بازی کردم؛ نقش یه زن معمولی. توی چشم مردم ظاهر شدم در قالب مامانِ عضو انجمن اولیاء عضو شورای محیط زیست، نویسندهی در حال تور. ولی هیچچی عادی نبود. اینجاء بالاخره، قراره این نمایش طولانی بره مرخصی.»
حجم
۶۳۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۱۴ صفحه
حجم
۶۳۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۱۴ صفحه