کتاب پایان بردگی سردار حسینعلی بینوائی + دانلود نمونه رایگان

تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

تصویر جلد کتاب پایان بردگی سردار

کتاب پایان بردگی سردار

دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب پایان بردگی سردار

معرفی کتاب پایان بردگی سردار

کتاب الکترونیکی «پایان بردگی سردار» (نمایشنامه)، نوشتهٔ «حسینعلی بینوائی» و منتشرشده توسط «نویسندگان آزاد»، اثری در ژانر نمایشنامه است که به بررسی مفاهیم قدرت، خیانت و رهایی می‌پردازد. این نمایشنامه با محوریت شخصیت‌هایی چون «بوجه»، «یوتابا» و «کاچار»، در بستری تاریخی و نمادین، کشمکش‌های انسانی و اجتماعی را به تصویر می‌کشد. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب پایان بردگی سردار

نمایشنامه «پایان بردگی سردار» در فضایی تاریخی و اسطوره‌ای روایت می‌شود و به نظر می‌رسد دغدغه‌های قدرت، انتقام، عشق و خیانت را در بستری نمادین به تصویر می‌کشد. داستان حول محور سه شخصیت اصلی شکل می‌گیرد: «بوجه» که زمانی برده و اسیر بوده و اکنون به قدرت رسیده، «یوتابا» سردار سیاه و زنی با گذشته‌ای پر از رنج و راز، و «کاچار» سربازی ساده‌دل که در میانهٔ این کشمکش‌ها گرفتار می‌شود. نمایشنامه با دیالوگ‌های پرتنش و صحنه‌پردازی‌های محدود، فضای بسته و خفقان‌آوری را ایجاد می‌کند که در آن شخصیت‌ها ناچار به مواجهه با گذشته و تصمیمات سرنوشت‌ساز خود هستند. اثر، با بهره‌گیری از عناصر تراژدی و نمایش ایرانی، به بررسی چرخهٔ قدرت و قربانی‌شدن انسان‌ها در بازی‌های سیاسی و عاطفی می‌پردازد. این نمایشنامه در سال ۱۴۰۳ منتشر شده و با توجه به فضای تاریخی و زبان خاص خود، به نوعی بازخوانی مفاهیم کهن در قالبی معاصر است.

خلاصه کتاب پایان بردگی سردار

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!نمایشنامه با صحنه‌ای آغاز می‌شود که «بوجه»، سردار سپاه، «یوتابا» را در حالی که دستانش بسته است به میان صحنه می‌آورد. بوجه که سال‌ها برده و اسیر یوتابا و خاندانش بوده، اکنون قدرت را به دست گرفته و تصمیم دارد انتقام سال‌های تحقیر و رنج را بگیرد. یوتابا، زنی جنگجو و فرمانده، تلاش می‌کند با یادآوری عهد و پیمان‌های گذشته و افشای رازهایی از زندگی خود، بوجه را از تصمیمش منصرف کند. در این میان، «کاچار»، سربازی ساده‌دل و روستازاده، وارد ماجرا می‌شود و به تدریج در بازی قدرت و فریب گرفتار می‌شود. دیالوگ‌های میان بوجه و یوتابا، پرده از گذشته‌های تلخ، خیانت‌ها و رازهای پنهان برمی‌دارد؛ از جمله افشای هویت واقعی فرزند یوتابا و سرنوشت او. در نهایت، خیانت و توطئه به اوج می‌رسد و قدرت میان شخصیت‌ها دست به دست می‌شود. نمایشنامه با پایانی تراژیک، چرخهٔ بی‌پایان انتقام، خیانت و قربانی‌شدن را به تصویر می‌کشد، بی‌آنکه راه‌حلی قطعی برای رهایی از این چرخه ارائه دهد.

چرا باید کتاب پایان بردگی سردار را خواند؟

این نمایشنامه با پرداختن به مفاهیمی چون قدرت، انتقام، عشق و خیانت، بستری برای تأمل دربارهٔ سرنوشت انسان در مواجهه با قدرت و ضعف فراهم می‌کند. دیالوگ‌های پرکشش و فضای بستهٔ داستان، مخاطب را به درون کشمکش‌های روانی و اخلاقی شخصیت‌ها می‌برد و امکان همذات‌پنداری و بازاندیشی دربارهٔ مفاهیم کهن و معاصر را فراهم می‌سازد. همچنین، اثر با بهره‌گیری از عناصر تراژدی و نمایش ایرانی، تجربه‌ای متفاوت از خواندن یک نمایشنامه فارسی ارائه می‌دهد.

خواندن کتاب پایان بردگی سردار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به نمایشنامه‌های فارسی، دوستداران ادبیات نمایشی با مضامین تاریخی و تراژیک، و کسانی که به بررسی روابط قدرت، خیانت و سرنوشت انسان علاقه دارند، مناسب است. همچنین برای دانشجویان و پژوهشگران رشته‌های هنرهای نمایشی و ادبیات فارسی قابل توجه خواهد بود.

فهرست کتاب پایان بردگی سردار

- صحنهٔ اول: معرفی شخصیت‌ها و آغاز کشمکش میان بوجه و یوتابا؛ افشای گذشته و رازهای پنهان، شکل‌گیری فضای انتقام و خیانت.- صحنهٔ دوم: ورود کاچار و پیچیده‌تر شدن روابط؛ تلاش یوتابا برای فریب کاچار و آزاد شدن از بند، آشکار شدن ضعف‌ها و انگیزه‌های شخصیت‌ها.- صحنه‌های پایانی: اوج‌گیری خیانت و انتقام؛ تغییر جایگاه قدرت میان شخصیت‌ها، افشای هویت واقعی کاچار و سرانجام تراژیک داستان.هر صحنه با دیالوگ‌های پرتنش و موقعیت‌های نمایشی، سیر تحولات روانی و اخلاقی شخصیت‌ها را دنبال می‌کند و در نهایت به پایانی تلخ و تأمل‌برانگیز می‌رسد.

بخشی از کتاب پایان بردگی سردار

«بوجه: آهای نگاهبانان، به دقت گوش فرا دهید. این یک فرمان است بر همه‌ی شما... تمامی گریزگاه‌های کاخ را قفل و زنجیر کنید تا مبادا این زن بگریزد. او بسیار زیرک و پر زور است... به قد کسی، تیز اجازهٔ ورود ندهید... نه موبد موبدان و نه سرداران و مهتران... من امشب تا سپیده‌ی فردا با بانو یوتابا تنها خواهم بود... (سرش را به طرف یوتابا می‌گیرد) با او سخنان بسیار دارم که باید بشنود (به یوتابا نزدیک می‌شود و روی سکو می‌نشیند... دوتایی بلند بلند می‌شنوند):یوتابا: خب. به آنچه می‌خواستیم دست یافتیم... نقشه‌مان درست از آب درآمد... حال طناب از دستانم باز کن.بوجه: (مزاح گونه) باز کنم، برای چه؟ سی سال من برده و اسیرت بودم. یک شب تو در اسارتم باش.یوتابا: مزاح نکن بوجه. سر به سرم نگذار.بوجه: من قصد مزاح ندارم.یوتابا: پس چرا گره از دستانم باز نمی‌کنی؟بوجه: به جارچیان فرمان دادم که در کوی و برزن جار بزنند. فردا صبح بردار خواهی شد... آنوقت گره از دستان مرده‌ات باز و چالت...»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۷۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۶۱ صفحه

حجم

۸۷۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۶۱ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان