کتاب پدر یک دقیقه ای
معرفی کتاب پدر یک دقیقه ای
کتاب پدر یک دقیقه ای نوشتهٔ رضا فیاضی است. انتشارات نویسندگان آزاد این نمایشنامهٔ ایرانی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب پدر یک دقیقه ای
کتاب پدر یک دقیقه ای یک نمایشنامهٔ ایرانی است. شخصیتهای این نمایشنامه عبارت است از پدر و مادر و آفتاب و مهتاب و صداها. این اثر نمایشی در خانهای که به شکلهای مختلف در میآید، اجرا میشود. زمان نمایش تیر ۱۳۹۲ در تهران است.
میدانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب پدر یک دقیقه ای را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی ایران و قالب نمایشنامه پیشنهاد میکنیم.
درباره رضا فیاضی
رضا فیاضی متولد ۱۳۳۲ در اهواز، بازیگر سینما و تئاتر و نویسندهای ایرانی است. او از سال ۱۳۵۵ فعالیت خود را در سینما و تلویزیون آغاز و شخصیتهای بسیاری را خلق کرد که از جملهٔ آنها میتوان به شخصیت «آقای جمالی» در مجموعهٔ تلویزیونی «زیزی گولو» اشاره کرد. او علاوهبر بازیگری، قلمی توانا و ذوقی سرشار در نوشتن داشته است. «روایتهای زنانه»، «الو... اینجا پدری به قتل رسیده»، «ت»، «مثل تئاتر»، «بازیگر و بانوی نیلوفر» از آثار مکتوب رضا فیاضی است.
بخشی از کتاب پدر یک دقیقه ای
«بچهها: بازی کردن، سینما رفتن، تئاتر دیدن...
پدر: کاملا درسته! اما (بااشاره به تصویر در دست مهتاب) این ضمیر ناخودآگاهه، مثل کوچولویی که تو خوابه عمل میکنه و هرآنچه تو در بیداری به خودت میگی اون باور میکنه و همۀ چیزهایی که میبینه و میشنوه رو ضبط میکنه
مهتاب: مثل ضبط صوت
آفتاب: خودت میگی ضبط صوت ولی بابا گفت هر چیزی که میبینه و میشنوه یعنی ویدئو و کامپیوتر!»
حجم
۳۰۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۶۱ صفحه
حجم
۳۰۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۶۱ صفحه