
کتاب شهرهای نمک (جلد سوم، شب و روز)
معرفی کتاب شهرهای نمک (جلد سوم، شب و روز)
معرفی کتاب شهرهای نمک (جلد سوم، شب و روز)
کتاب الکترونیکی «شهرهای نمک (شبوروز)» نوشتهٔ عبدالرحمن منیف با ترجمهٔ امل نبهانی و نشر عبارت، جلد سوم از پنجگانهٔ مشهور «شهرهای نمک» است. این رمان در دستهٔ ادبیات داستانی معاصر عرب قرار میگیرد و به روایت تحولات اجتماعی و سیاسی شبهجزیره عربستان در قرن بیستم میپردازد. داستان با تمرکز بر زندگی خاندانها، قدرت، و تغییرات اجتماعی، تصویری از جامعهای در حال گذار ارائه میدهد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب شهرهای نمک (جلد سوم، شب و روز)
«شهرهای نمک (شبوروز)» جلد سوم از مجموعهای پنججلدی است که عبدالرحمن منیف در آن به روایت تاریخ معاصر شبهجزیره عربستان میپردازد. این جلد، با تمرکز بر دهههای آغازین قرن بیستم، به بررسی تغییرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی منطقه میپردازد؛ دورانی که مرزها و دولتها به سرعت شکل میگیرند و از میان میروند. منیف با نگاهی موشکافانه، تاثیر قدرتهای خارجی، بهویژه بریتانیا، و نقش قبایل و خاندانها را در شکلگیری ساختارهای جدید قدرت به تصویر میکشد. فضای داستان، سرشار از کشمکشهای خانوادگی، رقابتهای قبیلهای و دسیسههای سیاسی است. این جلد، همچون دیگر بخشهای مجموعه، با زبانی روایی و جزئینگر، زندگی روزمره، مناسبات قدرت و تحولات اجتماعی را در بستری تاریخی بازتاب میدهد. «شبوروز» علاوه بر روایت رویدادها، به لایههای پنهان روابط انسانی و تاثیر تاریخ بر سرنوشت افراد و جوامع میپردازد.
خلاصه کتاب شهرهای نمک (جلد سوم، شب و روز)
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!داستان «شبوروز» با شکست و تبعید مرخانبنهدیب، امیر موران، آغاز میشود؛ او پس از شکست از دشمنانش، به ناچار سرزمین خود را ترک میکند. روایت با بازگشت تدریجی قدرت به خاندان هدیب و کشتهشدن مزهربن سحیم، امیر رقیب، ادامه مییابد. در این میان، خریبط، جوانی از خاندان هدیب، با حمایت قدرتهای خارجی و قبایل متحد، به قدرت میرسد و موران را به شهری مهم بدل میکند. داستان، زندگی در قصر روض را با جزئیات فراوان به تصویر میکشد: رقابتها و دسیسههای زنان، روابط پیچیده میان فرزندان و همسران سلطان، و کشمکشهای قدرت درون خاندان. شخصیت فنر، پسر خریبط، و خواهرش موضی، در مرکز روایت قرار میگیرند؛ آنها میان دو جهان متفاوت—عین فضه و موران—در رفتوآمدند و با چالشهای هویت، قدرت و تعلق دستوپنجه نرم میکنند. روایت، همزمان با تحولات سیاسی و اجتماعی، به زندگی روزمره، مناسبات خانوادگی و تاثیر قدرت بر سرنوشت افراد میپردازد، بیآنکه پایان داستان را افشا کند.
چرا باید کتاب شهرهای نمک (جلد سوم، شب و روز) را خواند؟
این جلد از مجموعهٔ «شهرهای نمک» تصویری چندلایه از جامعهای در حال گذار ارائه میدهد؛ جایی که سنت و مدرنیته، قدرت و ضعف، و امید و ناامیدی در هم تنیدهاند. روایت منیف، با پرداختن به جزئیات زندگی روزمره و ساختارهای قدرت، امکان فهم عمیقتری از تحولات تاریخی و اجتماعی منطقه را فراهم میکند. خواننده با مطالعهٔ این اثر، با پیچیدگیهای روابط انسانی، تاثیر سیاستهای کلان بر زندگی فردی و جمعی، و چگونگی شکلگیری هویت و قدرت در بستر تاریخ آشنا میشود.
خواندن کتاب شهرهای نمک (جلد سوم، شب و روز) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای تاریخی، ادبیات معاصر عرب، و کسانی که دغدغهٔ شناخت تحولات اجتماعی و سیاسی خاورمیانه را دارند مناسب است. همچنین برای پژوهشگران علوم اجتماعی و تاریخ، و افرادی که به روایتهای چندصدایی و پیچیده از جوامع سنتی علاقه دارند، خواندنی خواهد بود.
بخشی از کتاب شهرهای نمک (جلد سوم، شب و روز)
«آغاز قرن بود و دهههای نخست آن.جهان. همه جهان در آن زمانهُ متزلزل سرشار بود از انواع احتمالات و توقعات که چون لاکپشست کند و چون برق آسمانی شستابان بود. نگاهی به هر سو میانداخت, کنجکاوانه میایستاد. به صداهائی که از آینده میآمدند گوش میسپرد؛ هراسان انتظار فردا را می کشید.در آن برهه از زمان همهچیز قابلیت تجدیدنظر راداشت. قابلیت مرزبندی دوباره افکار مناطق. دولتها و حتی پادشاهان؛ سلاطین و امراء کوچک.کشورهائی ناگهان پدید میآمدند و کشورهای دیگری ناگهان ناپدید میشدند. قارهها هم برحسب خطوط طولی و عرضی بخش بندی میشدند. مناطق و ملتها برحسب تمایلات قدرتمندان که نیروی تصمیم گیرنده بودند تجزیه یا به "جائی "ملحق میشدند. تمام این تغییرات هم بسته به مصالح, توانائی مذاکره و زیر پا گذاشتن وعدههای قدرتمندان انجا میشد.پادشاهان و سلاطین بههمراه دلقکهایشان در چشمبههمزدنی پدید میآمدند؛ یا زمام کارهائی را بهدست می گرفتند یا به جزیرههای دورافتاده تبعید میشدند و در سکوت و فراموشی میمردند. جهان در دهههای آغازین قرن وضعیتی اینچنین داشت. اما حاکمان موران آن صحرای فروخفته در شنها و فراموشی» پارههای آن کشور را چون لاشخور میدریدند. "دولتها یشان بزرگتر یا کوچکتر میشدند. گاهی هم بسته به میزان بارندگیهاء ملخها جنگها یاهوای زردرنگی که بههمراه مسافران به آن سرزمین دورافتاده میرسید از بین میرفتند. فرزندان موران رهاشده از بلای؛ به سرودن شعر و آوازخوانی روی آوردند. مسابقات اسبدوانی به روال گذشته برگشته و دخترکان بیهیچ واهمهای به چشمهها باز گشتند.»
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۱۵ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۱۵ صفحه