کتاب خوف (جلد سوم)

کتاب خوف (جلد سوم) نوشتهٔ اسامة المسلم و با ترجمهٔ سما نیسی توسط نشر عبارت منتشر شده است. این اثر در دستهٔ رمان‌های معاصر عربی قرار می‌گیرد و با روایتی داستانی، به مفاهیم روان‌شناختی، باورهای اجتماعی و مرز میان واقعیت و توهم می‌پردازد. کتاب خوف با نگاهی انتقادی به افراط‌گرایی، تعصب و نقش ترس در زندگی انسان‌ها، داستانی پرکشش را روایت می‌کند. نسخۀ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب خوف (جلد سوم)

کتاب خوف جلد سوم از مجموعه‌ای به همین نام است که در فضایی معاصر و در بستر جامعۀ عربستان سعودی روایت می‌شود. این کتاب در دوره‌ای نوشته شده که دغدغه‌های هویتی، دینی و اجتماعی در جامعۀ عربی پررنگ است و نویسنده با بهره‌گیری از زبان داستان، به بررسی این مسائل پرداخته است. روایت کتاب حول محور شخصیت‌هایی می‌چرخد که با بحران‌های روانی، باورهای متزلزل و چالش‌های اخلاقی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. اسامة المسلم با طرح پرسش‌هایی دربارهٔ مرز میان عقل و جنون، واقعیت و توهم و نقش باورهای جمعی در شکل‌دهی به حقیقت، مخاطب را به تامل دربارهٔ مفاهیم بنیادین زندگی دعوت می‌کند. فضای داستان آمیخته با عناصر ماورایی و نقدهای اجتماعی است و در خلال روایت به موضوعاتی چون افراط‌گرایی، تعصب، نقش علم و دین در زندگی روزمره و تاثیرات روانی محیط پرداخته شده است. اسامة المسلم با نگاهی چندلایه، هم‌زمان به نقد سنت‌ها و باورهای رایج و بررسی روان انسان معاصر می‌پردازد.

خلاصه داستان خوف (جلد سوم)

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

داستان خوف با روایت اول‌شخص شخصیت اصلی آغاز می‌شود که درگیر بحران‌های روانی و تردیدهای عمیق دربارهٔ واقعیت و توهم است. او در عمارتی خانوادگی زندگی می‌کند و رابطه‌ای پیچیده با مادر، برادر و دوست نزدیکش «عواد» دارد. روایت با توصیف روزمرگی‌ها و گفت‌وگوهای فلسفی و انتقادی دربارهٔ علم، دین، روان‌پزشکی و باورهای اجتماعی پیش می‌رود. شخصیت اصلی با پدیده‌هایی روبه‌رو می‌شود که مرز میان واقعیت و خیال را برایش مخدوش می‌کند؛ از جمله مواجهه با موجودات ماورایی و گفت‌وگو با «دجن» که نمادی از وجدان یا توهم اوست. در خلال داستان، او به همراه عواد به خانه‌ای می‌رود تا منبع انرژی منفی را پیدا کند و با مسائلی روبه‌رو می‌شود که به باورهای سنتی و آسیب‌های اجتماعی گره خورده‌اند. روایت با طرح پرسش‌هایی دربارهٔ افراط‌گرایی، نقش علم و دین و تأثیر باورهای جمعی بر رفتار انسان‌ها پیش می‌رود و شخصیت اصلی مدام میان پذیرش بیماری روانی و باور به نیروهای ماورایی در نوسان است. داستان تا جایی پیش می‌رود که او با گذشتهٔ خود، خاطرات و تلاش برای انتقال دانشش به دیگران مواجه می‌شود، اما هربار با تردید و ناکامی روبه‌رو می‌گردد. پایان داستان باز است و سرنوشت شخصیت اصلی و رابطه‌اش با واقعیت و توهم همچنان در ابهام باقی می‌ماند.

چرا باید کتاب خوف (جلد سوم) را خواند؟

این کتاب با روایتی چندلایه و شخصیت‌پردازی عمیق، به بررسی مرزهای باریک میان عقل و جنون، واقعیت و توهم پرداخته است. خوف دغدغه‌هایی چون افراط‌گرایی، تعصب، نقش علم و دین، و تأثیر باورهای جمعی بر زندگی فردی را به چالش می‌کشد. خواندن این اثر فرصتی است برای تأمل دربارۀ هویت، روان انسان معاصر و چگونگی مواجهه با ترس‌ها و تردیدها؛ همچنین فضای داستانی آمیخته با عناصر ماورایی و نقدهای اجتماعی، تجربه‌ای متفاوت از رمان‌نویسی عربی معاصر ارائه می‌دهد.

خواندن کتاب خوف (جلد سوم) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های روان‌شناختی، داستان‌های معاصر عربی و کسانی که دغدغه‌هایی دربارهٔ هویت، باورهای اجتماعی، مرز واقعیت و توهم یا نقد افراط‌گرایی دارند، مناسب است؛ همچنین برای مخاطبانی که به موضوعات فلسفی و روان‌شناسی علاقه‌مندند و دوست دارند روایتی متفاوت دربارۀ این مسائل بخوانند، می‌تواند جذاب باشد.

بخشی از کتاب خوف (جلد سوم)

«مشکل ما هرگز تعهد و سهل‌انگاری نبوده است. مشکل ما افراط‌گرایی در یکی از دو جهت بوده و هست. میانه‌روی مفهومی است که هنوز آن را خوب یاد نگرفته‌ایم. در سخاوت افراط کرده و آن را به تبذیر و اسراف تبدیل کرده‌ایم. در نصیحت افراط کرده و آن را به وحشت و ارعاب تبدیل کرده‌ایم. مبارزه‌ای همیشگی وجود دارد بین آنچه منطقی و آنچه واقعی است؛ متأسفانه ما هم طوری برنامه‌ریزی شدیم که بین این دو اشتباه کرده و با مفهومی‌ویران کننده بیرون آمدیم که هر آنچه واقعی است باید منطقی باشد یا حداقل مقدار زیادی از واقعیت را در بر داشته باشد. این مفهوم هسته و منشأ بخش بزرگی از جهل و نادانی است که در بین ما منتشر شده و در اطراف‌مان جولان می‌دهد. برای بسیاری از ما منطقی آن است که همیشه خیر بر شر غلبه می‌کند، این فرضیه را پذیرفته و طوری با آن تعامل می‌کنیم که واقعیتی است که دیر یا زود محقق می‌شود ولی متأسفانه باید خبر از نادرستی این فرضیه بدهم. خیر و شر قدرت خود را از افرادی می‌گیرند که به آنها ایمان دارند. پیروزی یکی بر دیگری در درجۀ نخست مرهون قدرت باورمندان هر طرف؛ علیه طرف دیگر است.»