کتاب خدایا آن جایی؟ منم، مارگارت جودی بلوم + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب خدایا آن جایی؟ منم، مارگارت

کتاب خدایا آن جایی؟ منم، مارگارت

نویسنده:جودی بلوم
انتشارات:انتشارات لنا
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب خدایا آن جایی؟ منم، مارگارت

معرفی کتاب خدایا آن جایی؟ منم، مارگارت

کتاب الکترونیکی «خدایا آن‌جایی؟ منم، مارگارت» (Are You There God? It's Me, Margaret) نوشتهٔ «جودی بلوم» با ترجمهٔ «پریوش آریا» و نشر «پرتقال» اثری در ژانر رمان نوجوان است که به دغدغه‌ها و چالش‌های بلوغ، هویت و دین از نگاه دختری نوجوان می‌پردازد. این کتاب با نگاهی صمیمی و بی‌واسطه، تجربه‌های روزمره و احساسات پیچیدهٔ یک دختر دوازده‌ساله را روایت می‌کند. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب خدایا آن جایی؟ منم، مارگارت

این رمان در دههٔ ۱۹۷۰ نوشته شده و از همان ابتدا به‌عنوان اثری بحث‌برانگیز و تاثیرگذار در ادبیات نوجوانان شناخته شد. داستان حول محور «مارگارت سایمون» می‌چرخد؛ دختری که به‌تازگی همراه خانواده‌اش به شهری جدید نقل مکان کرده و با مسائل تازه‌ای روبه‌رو می‌شود. دغدغه‌های بلوغ جسمی، دوستی‌های جدید، فشارهای اجتماعی و جست‌وجوی هویت دینی، از موضوعات اصلی کتاب هستند. روایت کتاب به شکل اول‌شخص و از زبان مارگارت بیان می‌شود و خواننده را به دنیای ذهنی و احساسات او نزدیک می‌کند. «خدایا آن‌جایی؟ منم، مارگارت» با پرداختن به موضوعاتی مانند تفاوت‌های مذهبی در خانواده، اضطراب‌های نوجوانی و روابط دوستانه، تصویری ملموس از دوران گذار کودکی به نوجوانی ارائه می‌دهد. این اثر در کنار روایت داستانی، به مسائل فرهنگی و اجتماعی نیز اشاره دارد و همچنان برای نسل‌های مختلف نوجوانان قابل ارتباط است.

خلاصه کتاب خدایا آن جایی؟ منم، مارگارت

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!داستان با نقل مکان خانوادهٔ «مارگارت سایمون» از نیویورک به شهری کوچک در نیوجرسی آغاز می‌شود. مارگارت، دختری یازده‌ساله، با نگرانی‌های معمول سن خود روبه‌روست: پیدا کردن دوستان جدید، سازگار شدن با محیط تازه و دغدغه‌های مربوط به رشد جسمی و بلوغ. او با دختری به نام «نانسی» آشنا می‌شود و به گروهی کوچک از دوستان هم‌سن خود می‌پیوندد که دغدغه‌های مشترکی دارند. مارگارت در خانه‌ای زندگی می‌کند که پدرش یهودی و مادرش مسیحی است و همین موضوع باعث سردرگمی او در انتخاب دین می‌شود. او اغلب با خدا صحبت می‌کند و از او راهنمایی می‌خواهد، اما هنوز نمی‌داند به کدام آیین تعلق دارد. در مدرسه، با معلم جدید و پروژه‌های شخصی روبه‌رو می‌شود و در کنار دوستانش، تجربه‌های تازه‌ای مثل اولین خرید لباس زیر، شرکت در مراسم مذهبی مختلف و آزمودن مرزهای دوستی و اعتماد را پشت سر می‌گذارد. دغدغه‌های مارگارت دربارهٔ بزرگ‌شدن، تفاوت‌های ظاهری با هم‌کلاسی‌ها و فشارهای اجتماعی، بخش مهمی از روایت را تشکیل می‌دهد. او در طول داستان، با پرسش‌های جدی دربارهٔ هویت، ایمان و معنای بلوغ دست‌وپنجه نرم می‌کند، اما هیچ‌گاه پاسخ قطعی نمی‌یابد و جست‌وجویش همچنان ادامه دارد.

چرا باید کتاب خدایا آن جایی؟ منم، مارگارت را خواند؟

این کتاب با روایتی صادقانه و بی‌پرده، تجربه‌های نوجوانی را از زاویه‌ای نزدیک و ملموس به تصویر می‌کشد. پرداختن به موضوعات حساسی مانند بلوغ، هویت دینی و فشارهای اجتماعی، آن را به اثری قابل توجه برای نوجوانان و حتی بزرگسالانی تبدیل کرده که می‌خواهند دنیای نوجوانان را بهتر درک کنند. «خدایا آن‌جایی؟ منم، مارگارت» فرصتی برای همدلی با دغدغه‌های نوجوانی و بازنگری در تجربه‌های شخصی فراهم می‌کند.

خواندن کتاب خدایا آن جایی؟ منم، مارگارت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این رمان برای نوجوانانی که با دغدغه‌های هویت، بلوغ و روابط اجتماعی روبه‌رو هستند مناسب است. همچنین والدین، مربیان و معلمانی که می‌خواهند با دنیای ذهنی نوجوانان آشنا شوند، می‌توانند از مطالعهٔ این کتاب بهره ببرند.

بخشی از کتاب خدایا آن جایی؟ منم، مارگارت

«خدایا آنجای ی ؟ منمء مارگارت. امرو زاسبا ب‌کشی می‌کنیم. خدایا خیلی می‌ترسم. خدایا تا حالا هیچ جای دیگری به‌ج زاین‌جا زندگی نکرده‌ام. اگ راز مدرسه‌ی جدید بدم بیاید چه؟ اگ رآن‌های یک هآن‌جا هستند از من بدشان بیاید چه؟ خدایا لطفاً کمک مکن. نگذا رنیوجرسی خیلی وحشتناک باشد. متشکرم.ما روز سه‌شنبه‌ی قبل از روز کارگر اسباب کشی کردیم. از لحظه‌ای که بیدار شدم می‌دانستم هوا چه‌طوری است. می‌دانستم, چون دیدم مادرم زپر بغلش را بو می‌کند. او همیشه در هوای گرم و مرطوب همین کاررا می‌کند. تا مطمئن شود هنوز بوی دتودورانتش نرفته است. من هنوز دئودورانت استفاده نمی‌کنم. فکر نمی‌کنم افراد حداقل تا قبل از دوازده تساتکی بوی بد بدهند. پس هنوز چند ماهی وقت دارم.زمانی که از اردو برگشتم وفهمیدم که آپارتمان‌مان در نیویورک به خانواده‌ی دیگری اجاره داده شده است و این که ما صاحب خانه‌ی دیگری در فاربروک نیوجرسی شده‌ایم؛ خیلی متعجب شدم.اول این که هرگز در مورد فاربروک چیزی نشنیده بودم. دوم این که معمولا در تصمیمات مهم خانواده نادیده گرفته می‌شوم.اما وقتی که اعتراض کردم: «چرا نیوجرسی؟» به من گفتند: «لانگ‌آیلند یک شهر خیلی اشرافی» وستچستر یک شهر خیلی گران و کانکتیکات شهر نامناسبی است.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۱۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۰ صفحه

حجم

۵۱۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۰ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان