کتاب آنژل مارسل پانیول + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب آنژل

کتاب الکترونیکی آنژل نوشته‌ی مارسل پانیول با ترجمه‌ی محمدجواد کمالی و ساجده افروز در انتشارات نشر قطره چاپ شده است. کتاب آنژل (Angèle) در اصل براساس رمان Un de Baumugnes اثر ژان ژیونو است. این کتاب درباره‌ی دختری به نام آنژل است که در مزرعه‌ای در جنوب فرانسه بزرگ شده است اما با ورود فردی شهری به زندگی‌اش و تصمیم به ترک مزرعه برای زندگی شهری، شرایط سخت و تغییراتی بنیادین را تجربه می‌کند. از جمله اقتباس‌های این اثر می‌توان به فیلم سینمایی «Angèle» (۱۹۳۴) به کارگردانی مارسل پانیول اشاره کرد. این کتاب را می‌توانید از طاقچه دریافت کنید.

درباره کتاب آنژل

مارسل پانیول در این اثر، با استفاده از زبان ساده و روایت روان، فضای بومی جنوب فرانسه را به تصویر می‌کشد، با تأکید بر ساختار روستایی، روابط انسانی، طبیعت حومه‌ی مارسی و نیز کشمکش‌هایی که وقتی فضای روستا با فضای شهر روبه‌رو می‌شود، به‌وجود می‌آید. در روایت، آنژل نمادی می‌شود از فردی که میان دو جهان ایستاده: خانواده و مزرعه‌ای که ریشه دارد، و شهری که وعده‌ی آزادی می‌دهد اما پیچیدگی‌ها و خطرهای خود را دارد. خدمتکار وفادار، ساتورنَن نیز نقشی مکمل دارد؛ از یک‌سو عضو خانواده به‌حساب می‌آید، از سوی دیگر حامل هنجارهای روستا و نگاه محافظه‌کارانه‌تر است. کتاب علاوه‌بر بعد فردی و روان‌شناختی، ابعادی اجتماعی نیز دارد: این که چگونه مهاجرت از روستا به شهر می‌تواند ماهیتی پیچیده داشته باشد، و چگونه روابط طبقاتی و اقتصادی در شهری چون مارسی ممکن است افراد را از راهی که گمان می‌کردند جدا کند. پانیول در سطرهای پیش‌گفتار نشان می‌دهد که چگونه از دوران معلمی‌اش در جنوب فرانسه و عشق به محیط و زبان بومی بهره گرفته است تا داستانی بسازد که ساده به‌نظر برسد اما رگه‌هایی از معانی عمیق‌تر داشته باشد. داستان با تمرکز بر انتخاب‌های دختر روستا، فاصله‌گرفتن از فضای امن خانوادگی و بازگشت به اصل خویش، تصویری از تضاد میان روستا و شهر، سنت و مدرنیته و همچنین رابطه‌ی پدر-دختر، خدمتکار-خانواده ارائه می‌دهد.

خلاصه‌ی داستان آنژل

هشدار: این پاراگراف قسمت‌هایی از داستان را فاش می‌کند.

در خطه‌ی جنوب فرانسه، خانواده‌ی باربارو در مزرعه‌ای مشرف به مارسی زندگی می‌کنند: کلاریوس، مزرعه‌دار صاحب مزرعه؛ فیلومن، همسرش؛ و آنژل، دخترشان. خدمتکار وفاداری به نام ساتورنَن نیز همراه آن‌هاست. ساتورنَن که از کودکی رشد آنژل را دنبال کرده، باور دارد که هیچ‌یک از پسران روستایی شایسته‌ی او نیستند و باید به شهری برود. وقتی آنژل با لویی، پسری شهری، آشنا می‌شود، تصمیم به فرار می‌گیرد و همراه او به مارسی می‌رود. در مارسی تجربه‌های متفاوتی دارد؛ اما این تجربه به‌گونه‌ای پیش می‌رود که مجبور می‌شود راه بازگشت را بیابد. ساتورنَن متوجه می‌شود و به‌طور اتفاقی نشانی او را می‌یابد؛ اما با ساده‌انگاری تصمیم می‌گیرد به‌تنهایی کاری کند که باید آنژل را به مزرعه بازگرداند. وضع آنژل در شهر از آنچه سروتنَن متصور بود، متفاوت است. نهایتاً داستان به بازگشت او منجر می‌شود، اما بازگشتی که نه‌تنها مسیر آن سخت است بلکه دربارهٔ بخشش، بازسازی روابط و همزیستی با ریشه‌هاست.

چرا باید کتاب آنژل را بخوانیم

این اثر فرصتی فراهم می‌کند تا خواننده در فضایی با حال‌وهوای جنوب فرانسه غوطه‌ور شود، با روابط خانوادگی و اجتماعی آن ناحیه آشنا شود و از زاویه‌ی تازه‌ای به مسئله‌ی انتخاب‌های زندگی، فاصله‌گرفتن از ریشه و بازگشت نگاهی بیندازد.

کتاب آنژل را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کتاب آنژل برای کسانی مناسب است که به داستان‌هایی علاقه‌مند هستند که هم ریشه‌های فرهنگی و محلی دارد و هم جهان شهری و تحولات فردی را نشان می‌دهد.

درباره مارسل پانیول

مارسل پانیول (Marcel Paul Pagnol) زاده‌ی ۲۸ فوریه ۱۸۹۵ و درگذشته‌ی ۱۸ آوریل ۱۹۷۴ است. او نویسنده، نمایشنامه‌نویس و فیلم‌ساز فرانسوی بود که عمده‌ی آثارش با نگاهی به زندگی در منطقه‌ی پرووانس و جنوب فرانسه خلق شدند. او نخستین فیلم‌سازی بود که به عضویت فرهنگستان زبان فرانسه درآمد. آثار پانیول علاوه بر ادبیات، در فیلم و نمایش نیز مورد اقتباس قرار گرفته‌اند. او در ادبیات فرانسه قرن بیستم چهره‌ای شاخص به‌شمار می‌آید.

بخشی از کتاب آنژل

«ساتورنن: مسئله این است که این آقا نمی‌خواهد سر کیسه را شل کند. دفعهٔ اول پنج فرانک پرداخت کرد. بعد از یک هفته برگشت و بهم گفت: «نشد، باید دوباره انجام شود.» بهش گفتم: «از کجا می‌دانی نشد؟» گفت: «خودم می‌دانم.» گفتم: «آخر از کجا می‌دانی؟ تو که جای آن حیوان نیستی. تو که نمی‌توانی بفهمی در اندرونش چه می‌گذرد!» بالاخره آن‌قدر اصرار کرد که به‌ناچار پذیرفتم خوک ماده‌اش را دو روز اینجا بگذارد. پررو امروز صبح دوباره خوکش را آورده. من هم به او گفتم: «فلیکس، این کار باعث می‌شود که خوکت دیوانه شود، تو برای کیف و لذتش او را به اینجا می‌آوری اما من نمی‌خواهم بیایند خوکمان را خسته و فرسوده کنند. خوک تو این‌جوری خوک نر ما را از پا در خواهد آورد، دیگر حاضر نیستم این کار را بکنند.» او هم در جوابم گفت: «خوکت ضعیف و به‌دردنخور است.»

کلاریوس: (حیرت‌زده) چنین چیزی گفت؟

فیلومن: (آزرده‌خاطر) بسیار خب؛ ببینیم می‌تواند بگردد و مثل خوک ما را جای دیگری پیدا کند!

ساتورنن: این درست همان حرفی است که بهش زدم. گفتم: «خوک ما حیوانی درجه‌یک، قوی‌بنیه، جسور و همه‌چی‌تمام است.» ولی در جوابم گفت: «خوک تو کمر ضعیفی دارد.» من هم بهش گفتم: «دروغگو.» آن‌وقت بهم گفت: «تو چه‌پرورشگاهی‌ای.» (هیجان‌زده می‌شود و ابراز تأسف می‌کند.) من هم گفتم: «بله، درست است که من بچه‌پرورشگاهی‌ام، اما آقای کلاریوس مرا بزرگ کرده. برای همین زندگی‌ام را به ایشان مدیونم و نمی‌خواهم احدی دربارهٔ خانواده‌مان و خصوصاً خوک نری که داریم حرف ناشایستی بزند!» »

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۶۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۴۲ صفحه

حجم

۱۶۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۴۲ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان