
کتاب آلکاتراز در مقابل شوالیه های کریسالیا
معرفی کتاب آلکاتراز در مقابل شوالیه های کریسالیا
کتاب الکترونیکی آلکاتراز در مقابل شوالیههای کریسالیا نوشتهٔ برندون سندرسون با ترجمهٔ شقایق خانجانی در انتشارات آذرباد چاپ شده است. این کتاب دربارهٔ ماجراجوییهای آلکاتراز اسمدری در سرزمینهای آزاد و مواجهه با شوالیههای کریسالیا است.
درباره کتاب آلکاتراز در مقابل شوالیههای کریسالیا
آلکاتراز در مقابل شوالیههای کریسالیا سومین کتاب از مجموعهٔ «آلکاتراز در برابر کتابداران شرور» است که ماجراهای پسری به نام آلکاتراز اسمدری را روایت میکند. در این جلد، آلکاتراز به همراه پدربزرگش، لوونورث اسمدری، به شهر کریسالیا در سرزمینهای آزاد سفر میکند؛ شهری که خانهٔ خاندان اسمدری و مقر شوالیههای کریسالیا است.
در کریسالیا، آلکاتراز متوجه میشود که بهعنوان یک اسطوره شناخته میشود و شهرت زیادی دارد. او با چالشهای جدیدی روبهرو میشود، از جمله تلاش برای جلوگیری از تسلط کتابداران شرور بر پادشاهی موکیا و نفوذ جاسوسان آنها در میان شوالیههای کریسالیا. همچنین، آلکاتراز با اعضای خانوادهٔ خود بیشتر آشنا میشود و دربارهٔ استعدادهای خاص خاندان اسمدری اطلاعات بیشتری کسب میکند.
این کتاب با ترکیبی از طنز، ماجراجویی و عناصر فانتزی، داستانی جذاب را برای نوجوانان و علاقهمندان به ادبیات فانتزی ارائه میدهد. نویسنده با استفاده از روایت اولشخص و شکستن دیوار چهارم، خواننده را مستقیماً مورد خطاب قرار میدهد و تجربهای متفاوت از خواندن را فراهم میکند.
کتاب آلکاتراز در مقابل شوالیههای کریسالیا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای نوجوانان و بزرگسالانی که به داستانهای فانتزی، ماجراجویانه و طنز علاقهمند هستند، مناسب است.
بخشی از کتاب آلکاتراز در مقابل شوالیههای کریسالیا
«زیر یک پرندهٔ شیشهای غولآسا وارونه ایستاده بودم و با سرعت صدوشصت کیلومتر بر ساعت بر فراز اقیانوس حرکت میکردم و هیچ خطری در کار نبود.
درست است. در معرض هیچ خطری نبودم. در آن لحظه بیشتر از هرزمانی در تمام عمرم، در امان بودم، حتی با وجود صدها پا ارتفاع که زیرم وجود داشت. (یا خُب، بالای سرم، چون وارونه بودم.) چند قدم با احتیاط برداشتم. چکمههای بزرگ یک نوع شیشهٔ خاص در کفشان داشتند که شیشهٔ چنگک خوانده میشد که باعث میشد به بقیهٔ چیزهایی که شیشهای هستند، بچسبد. باعث میشد که سقوط نکنم. (در این شرایط وقتی داشتم به سمت مرگ سقوط میکردم بالا خیلی سریع تبدیل به پایین میشد. جاذبه خیلی عوضی است.) اگر مرا دیده بودید که باد در اطرافم زوزه میکشید و دریا زیر من میچرخید، ممکن بود که موافق نباشید که در امان هستم؛ اما این چیزها (مثل این موضوع که کدام سمت بالا است) نسبی هستند. میدانید، من بهعنوان یک کودک بیسرپرست در سرزمین سکوت بزرگ شدم. سرزمینی که تحت سلطهٔ کتابداران شرور است. آنها با دقت در دوران کودکی مراقب من بودند و انتظار روزی را میکشیدند که یک کیسهٔ شن خاص را که پدرم برایم فرستاده بود دریافت کنم.
من کیسه را دریافت کردم. آن را از من دزدیدند. کیسه را پس گرفتم. حالا به کف پرندهای شیشهای چسبیده بودم. واقعاً، ساده است. اگر به نظرتان منطقی نمیآید، میشود به شما پیشنهاد کنم قبل از خواندن کتاب سوم، دو نسخهٔ قبلی مجموعه را بخوانید؟
متأسفانه، میدانم که بعضی از شما اهالی سرزمین سکوت بلد نیستید تا سه بشمارید. (مدارس تحت کنترل کتابخانه نمیخواهند که شما توانایی انجام ریاضیات پیچیده را داشته باشید.) به همین خاطر این راهنمای مفید را برایتان آماده کردم.»
حجم
۷۵۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۳۱ صفحه
حجم
۷۵۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۳۱ صفحه