کتاب رویارویی فالانژ مقدونی با جنگجوی پارسی
معرفی کتاب رویارویی فالانژ مقدونی با جنگجوی پارسی
کتاب رویارویی فالانژ مقدونی با جنگجوی پارسی نوشتهٔ موری دام و ترجمهٔ علی اصغر سلحشور است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است. نویسنده در این اثر از نبردهای اسکندر با هخامنشیان (۳۳۴ تا ۳۳۱ ق.م) سخن گفته است.
درباره کتاب رویارویی فالانژ مقدونی با جنگجوی پارسی
کتاب رویارویی فالانژ مقدونی با جنگجوی پارسی دربارهٔ جنگهای اسکندر مقدونی با داریوش سوم واپسین شاه هخامنشی است که جزئیات آن با استناد به منابع کلاسیک، بهویژه آثار آریان، پلوتارک و دیودوروس بررسی شده است. نویسنده در این اثر دربارهٔ درستی آمار کشتهشدگان و زخمیهای این نبردها که منابع کلاسیک با آبوتاب فراوانی آمار کشتهشدگان و زخمیهای پارسیان (یا مزدوران و نیروهایی که برای آنها میجنگیدند) را بسیار بالا دانستهاند، تردید ایجاد کرده است. در حالی که این آمار در مورد مقدونیان و یونانیان بسیار اندک است. موری دام، نویسندهٔ کتاب، این آمار را منطقی و معقول نمیداند و بر این باور است که باید نوعی تعادل و توازن در این زمینه برقرار شود. این کتاب فقط دربارهٔ نبردهای گرانیکوس، ایسوس و گوگمل و فرجامِ نافرجام هخامنشیان سخن نمیگوید، بلکه دربارهٔ سازماندهی نظامی، سربازان، مزدوران، فرماندهان، پیادهنظام و سوارهنظام، آرایش جنگی، تجهیزات و سازوبرگ و واحدهای نظامی، شیوههای نبرد، راهبردها، تاکتیکها و فنون گوناگون و مشق و آموزش نظامی، ابزارها و سلاحهای جنگی و غیره در ارتشهای مقدونی و پارسی در مدارک نوشتاری و شواهد باستانشناختی سخن گفته است.
خواندن کتاب رویارویی فالانژ مقدونی با جنگجوی پارسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تاریخ ایران پیش از اسلام پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب رویارویی فالانژ مقدونی با جنگجوی پارسی
«سه نبرد بررسیشده در این پژوهش آگاهیهایی را دربارهٔ قابلیتها، انعطافپذیری و تطبیقپذیری فالانکس مقدونی در اختیار قرار دادند. هرچند به عملکرد فالانکس در بطن درگیریها در روایتهای تاریخی موجود به صورت تلویحی و ضمنی اشاره شده است. با این همه، میتوان جزئیات آرایش جنگی را دریافت و اگر کمی خوششانس باشیم به موفقیتهای یک تاکسیسِ جداگانه یا فالانکس به عنوان کل اشارهای شده است. برخی از منابع به محض ورود فالانکس به میدان نبرد آنها را نادیده گرفتهاند و روایتهای موجود به طور کامل بر موفقیتهای سوارهنظام تکیه کردهاند. اسکندر و فرماندهانش میدانستند که هر یک از این دستاوردها صرفاً با عملکرد فالانکس در مرکز ارتش امکانپذیر بوده است. این فالانژها بودند که در منطقهٔ هوفاسیس در سال ۳۲۶ق.م از پیشروی بیشتر به سوی شرق خودداری کردند و آنها بودند که در سال ۳۲۴ ق.م در اوپیس شورش کردند، قدرت آنها بدین جهت نمایان بود که اسکندر بدون آنها نمیتوانست پیشروی کند و دوام بیاورد, و مهم نبود که او چه تعداد دیگری سرباز در اختیار داشت.
به واسطهٔ کتابهایی موسوم به تاکتیکا میتوان در دورهٔ متأخرتر از تمرینهای نظامی واقعی فالانکس آگاه شد. این کتابهای راهنما نشان میدهند که تمرینها و مشق نظامی فالانکس تا چه اندازه پیچیده بوده است. در منابع موجود ظاهراً درک درستی از این تمرینهای نظامی وجود ندارد ــ در نبرد ایسوس نیروهای مقدونی در حین پیشروی مرتباً از حرکت بازمیایستادند و احتمالاً برای جبران مافات ابتدا در عمق مضاعف مستقر میشدند و سپس در حین پیشروی به سمت شمال و در امتداد دشت پخش میشدند و دوباره در عمق معمول شانزده نفر آرایش جنگی به خود میگرفتند. هیچیک از این موارد در روایتهای تاریخی وجود ندارند، فقط توقفها و درنگها مستند شدهاند. این واقعیت که آریان, یکی از نویسندگان سه رسالهٔ باقیماندهٔ تاکتیکا، منبع اصلی لشکرکشی اسکندر است کمکی به ما نمیکند و در عین حال او از بینش تاکتیکی بسیار کمی برخوردار بود. بیگمان کتاب او آگاهیها و اطلاعاتی فراتر از سایر منابع در اختیار قرار نمیدهد ــ و به باور من دیودوروس و کورتیوس در مواردی نسبت به او برتری دارند.»
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۱۱ صفحه
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۱۱ صفحه