کتاب تاریخ فلسفه غرب
معرفی کتاب تاریخ فلسفه غرب
کتاب تاریخ فلسفه غرب نوشتهٔ رجینالد جان هالینگ دیل و ترجمهٔ عبدالحسین آذرنگ است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب تاریخ فلسفه غرب
کتاب تاریخ فلسفه غرب (Western Philosophy: An Introduction) را کتابی موجز و مختصر دانستهاند که برای شناساندن فلسفهٔ غرب به نوآموزان فلسفه نوشته شده و نیز بهعنوان متن درسی و کمکدرسی دانشگاهی، شماری از دانشجویان را از رشتههای مختلف، با اصول و سیر اجمالی فلسفهٔ غرب آشنا میکند. رجینالد جان هالینگ دیل، نویسنده، روزنامهنگار، منتقد ادبی، زندگینامهنویس و مترجم شماری از آثار فلسفی از جمله برخی از آثار فریدریش نیچه از آلمانی به انگلیسی، این کتاب را نوشته است. گفته شده است که تجربهٔ متمادی این نویسندهٔ چیرهدست انگلیسی در نگارش مقالههای پرخواننده و جذاب، در این کتاب در خدمت آسانفهمکردن بسیاری از مفاهیم فلسفهٔ غرب قرار گرفته است.
خواندن کتاب تاریخ فلسفه غرب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب تاریخ فلسفهٔ غرب پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تاریخ فلسفه غرب
«فیثاغورسِ ساموسی پایه گذار سنت عرفانی ـ فلسفی مغربزمینی است. حدود سال ۵۳۰ ق م حکیمی ناممدار بود. از شاگردان و یارانش انجمنی در شهر کرُتُن واقع در جنوب ایتالیا تشکیل داد. برتراند راسل در بارهاش میگوید: «هیچ کس را نمیشناسم که در عالم اندیشه به اندازه او تأثیرگذار بوده باشد.» سرچشمه این تأثیر در نتیجههایی است که از واقعیتهای ریاضی میگرفت. خود او ابداعگر ریاضیات بود. یگانگی ریاضیات و عرفان نزد افکار جدید روشن به نظر نمیرسد؛ اما دانستن این که فیثاورس از اعداد ریاضی چگونه رازوانه نتیجه میگرفت، دشوار نیست. باید یادآوری کنیم که پیروان فیثاغورس، همه نظریههای خود را به «استاد» نسبت میدادند. از این رو، نمیتوان گفت «آیین فیثاغورسی» تا کجا آفریده ذهن خود فیثاغورس و تا چه حد تراویده ذهن یادان اوست. چارهای نیست جز آن که فیثاغورس را اندیشمندی بینگاریم که به امکاناب برهان و اثابت ریاضی بینشی ناگهانی یافته و این بینش را در نظریهای در باب زندگی تجسّم بخشیده است. این که ۲ + ۲ میشود ۴، نوعی دانش دقیق است که منتج از مشاهده نیست، بلکه نتیجهای «تحلیلی» است که از تعریف «۲» ناشی شده است. اگر به این نکته دقیق توجه کنیم که «۲-» با هیچ چیز مشاهدهپذیری متناظر نیست، صدق اصل تحلیلی بودن ریاضی آشکارتر میشود. از این نظر این نتیجه برمیآید که میتوان ا زراه تفکر محض به «حقیقت» رسید. راه تفکر محض از راه مشاهده و آزمایش جداست و چون «حقایق» ریاضی قطعی است، پس برتر از «واقعیتها» یی است که از مشاهده نتیجه میشود. به این سبب است که فیثاغورس پایهگذار خردگرایی در معنای فلسفی واژه است. خردگرایی فلسفی به این معناست که میتوان با روش تفکر محض به حقیقت فلسفی رسید. به نظر میرسید که ریاضیات در عین حال علم به چیزهایی است که «تصوّری» یا ذهنیاند؛ یعنی چیزهایی که کدر اندیشه هست، اما در جهان خارج نیست. این پنداشت، عقیده به وجود جهانی کاملاً فراحسّی، یعنی جهان چیزهای «مثالی» را، که خلوص و ناآلودگی آنها ورای چیزهای دنیای خاکی است، رواج داد. و از این گذشته، این اندیشه را مطرح ساخت که داشتن معرفتِ یعینی به جهان فراحسّی ممکن است. از این روست که بنیادهای اندیشه افلاطون و پیروانش در اندیشه فیثاغورس و عرفان ریاضی او ریشه دارد.»
حجم
۷۲۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۲۵۳ صفحه
حجم
۷۲۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۲۵۳ صفحه