
کتاب بازی تاج و تخت (کتاب دوم)
معرفی کتاب بازی تاج و تخت (کتاب دوم)
کتاب بازی تاج و تخت (کتاب دوم) با عنوان اصلی «A game of the thrones» نوشتهٔ جورج آر.آر. مارتین و ترجمهٔ رویا خادم الرضا است. این کتاب توسط انتشارات نشر ویدا منتشر شده است. رمان فانتزی، سیاسی و حماسی حاضر نخستینبار در سال ۱۳۹۳ در ایران و در ۱۹۹۶ میلادی در آمریکا منتشر شد. این اثر یکی از جلدهای یک سهگانه است. این داستان در جایی که دیواری بسیار بزرگ و کهن از یخ، قلمرو انسانها را از موجودات ازمابهتران جدا میکند، میگذرد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب بازی تاج و تخت (کتاب دوم) اثر جورج آر.آر. مارتین
کتاب بازی تاج و تخت (کتاب دوم) که جلد اول از کتاب دومِ مجموعهٔ «نغمهٔ آتش و یخ» (A Song of Ice and Fire) است، سرنوشت چند خاندان بزرگ «وستروس» (Westeros) را دنبال میکند که در یک بازی مرگبار برای قدرت شرکت دارند. وستروس نام جهانی خیالی است که داستان در آن جریان دارد. زمان داستان قرونوسطی است. جورج آر.آر. مارتین این اثر را که رمانی در سبک فانتزی و حماسی با درونمایههای سیاسی است، به زبان انگلیسی نوشت و در سال ۱۹۹۶ میلادی در آمریکا منتشر کرد. نویسنده در این اثر و در مجموعهٔ «نغمهٔ آتش و یخ» با فضایی پر از دسیسههای پیچیدهٔ سیاسی، شخصیتهای چندبعدی و روایت غیر قابل پیشبینی، دنیای خشن و فریبندهٔ «وستروس» را معرفی میکند؛ جایی را که خاندانهای اشرافی برای قدرت، افتخار و بقا در نبردی بیرحمانه درگیر میشوند. او با ساختن جهانی کمنظیر، پیچشهای داستانی غیرمنتظره و شخصیتپردازی عمیق، اثری را خلق کرده که به یکی از ستونهای اصلی ادبیات فانتزی مدرن تبدیل شده است. این رمان اشتراکاتی با فضای امپراتوری مغولها دارد که در قرنهای ۱۳ و ۱۴ میلادی پیرامون آسیا و اروپا قرار داشتند.
مجموعهٔ «نغمهٔ آتش و یخ» را دارای سه داستان در یک داستان دانستهاند؛ به عبارت دیگر این مجموعه سه داستان را بهصورت همزمان روایت میکند. داستان نخست و اصلی نبرد بر سر تخت آهنین را روایت میکند که در «وستروس» و در سرزمین پادشاهان رخ میدهد. پس از مرگ پادشاهی به نام «رابرت باراتیون»، پسرش «جافری» با حمایت مادرش «ملکه سرسی» بر تخت مینشیند . «ادارد استارک» که دوست، وزیر و مشاور اول شاه است درمییابد که او و خواهر و برادرش فرزندان راستین رابرت نیستند و این آغاز داستان است. داستان دوم در شمال «وستروس» رخ میدهد؛ جایی که دیواری بسیار بزرگ و کهن از یخ قلمرو انسانها را از موجودات ازمابهتران جدا میکند و برادران قسمخوردهٔ «نایت واچ» تمام عمر خود را صرف مراقبت و محافظت از آن کردهاند. داستان سوم از ماجراهای «دنریس تارگرین»، آخرین بازماندهٔ خاندان بزرگ «تارگرین» حکایت میکند؛ خاندانی که پادشاهان پیشینِ «وستروس» بودهاند.
کتاب بازی تاج و تخت (کتاب دوم) با فصلی به نام «سانسا» آغاز شده و با گذر از فصلهایی مانند «آریا»، «کاتلین»، «ادارد»، «دنریز» و «تیریان»، با فصلی به نام «جان» پایان گرفته است. این اثر بهوسیلهٔ یک راوی اولشخص روایت شده است. در ابتدای این رمان راوی از رفتن «سانسا» به مسابقات «دست راست» پادشاه خبر میدهد. «سپتا موردان» و «جین پول» سانسا را در این مسابقات همراهی میکنند. آنها به مکانی میرفتند که بهگفتهٔ سانسا از قصهها هم زیباتر است. همهچیز برازندهٔ مسابقات یک خانوادهٔ سلطنتی است. این رمان به موضوعاتی همچون قدرت، وفاداری و خیانت پرداخته و واقعیتهای تلخ جاهطلبیِ سیاسی را به تصویر کشیده است. در این جهان مرز بین شر و خیر خاکستری و مبهم است. زمستان و عناصر فراطبیعی بهعنوان تهدیدهایی قریبالوقوع در تقابل با مبارزات انسانی شخصیتها قرار دارد تا تجربهای غنی و درگیرکننده را برای شما خلق کند.
سریال مشهور «بازی تاجوتخت» بهوسیلهٔ «دیوید بنیاف» و «دی. بی. وایس» برای شبکهٔ «اچبیاو» (HBO) ساخته و اولینبار در سال ۲۰۱۱ میلادی پخش شد. این مجموعهٔ تلویزیونی در پادشاهی متحده، کانادا، کرواسی، ایسلند، مالت، مراکش و اسپانیا فیلمبرداری شده است. این سریال ۷۳ قسمت و ۸ فصل دارد. گفته شده است که سریال بازی تاجوتخت رکورددار شمار بیننده در شبکهٔ اچبیاو بوده و در کشورهای مختلف طرفداران بسیاری داشته است. آهنگساز این مجموعه «رامین جوادی»، هنرمند ایرانی - آلمانی بوده است. سریال «شوالیهٔ هفت پادشاهی: شوالیهٔ بیزمین» اقتباس دیگری از مجموعهٔ «نغمهٔ آتش و یخ» است. گفته شده است که این سریال بر روی شخصیتهای «دانک» و «اگ» متمرکز است. داستان این اثر پیش از سریال اصلی «بازی تاجوتخت» و ۱۰۰ سال پس از «خانهٔ اژدها» میگذرد. «شوالیهٔ هفت پادشاهی: شوالیهٔ بیزمین» در عصری اتفاق میفتد که هنوز تارگرینها تخت آهنین را در دست دارند و خاطرهٔ آخرین اژدها هنوز از حافظه پاک نشده است.
خلاصه داستان بازی تاج و تخت (کتاب دوم)
رمان بازی تاج و تخت (کتاب دوم) شما را با چند خاندان بزرگ وستروس آشنا و همراه میکند. این افراد مشغول یک بازی مرگبار هستند تا قدرت بیشتری را به خود اختصاص دهند. لرد ادارد استارک که فرمانروای «وینترفل» است، بنا به درخواست دوست قدیمش به نام شاه رابرت باراتیون به پایتخت فراخوانده میشود تا مقام «دست پادشاه» را بر عهده بگیرد. لرد ادارد استارک درحالیکه دربارهٔ مرگ مرموز «دست» پیشین تحقیق میکند، با رازهایی مواجه میشود که میتواند کل قلمرو را به آشوب بکشاند. از طرف دیگر شخصیتی به نام «دنریس تارگرین» که آخرین بازماندهٔ خاندان سرنگونشدهٔ تارگرین است، با «خال دروگو» (فرماندهٔ جنگجویان دوتراکی) ازدواج میکند. این ازدواج و اتحاد دنریس تارگرین را در مسیری خطرناک قرار میدهد که ممکن است به بازپسگیری تاج و تخت گمشدهٔ خانوادهاش بینجامد. در بخش دیگری از داستان و در شمال نیز «جان اسنو»، پسر حرامزادهٔ ادارد استارک به «نگهبانان شب» میپیوندد، اما با نزدیکشدن فصل زمستان، نیرویی باستانی و فراموششده دوباره در حال بیدارشدن است. داستان در قلمرو انگلستان میگذرد.
همهٔ این اتفاقات چرا رخ میدهد؟ چه شد که این سرزمین درگیر اتفاقات گوناگون شد؟ مدتها پیش رویدادی مافوق طبیعی باعث شد تعادل میان فصلها به هم بخورد. حالا در سرزمینی که در آن ممکن است تابستانها چندین دهه طول بکشد و زمستانها به درازای عمر بشر باشد، اتفاقات عجیب و ناخوشایندی رخ میدهد. سرما بازمیگردد. در ویرانههای یخزده نیروهایی خبیث و ماورای طبیعی در حال جمعشدن پشت دیوار محافظ قلمرو پادشاهی هستند. یکی از دیالوگهای مشهور این مجموعه «زمستان در راه است» (Winter is coming) است. «بازی تاجوتخت» را داستان شاهزادگان، سربازان، جادوگران، قاتلان و فرزندان نامشروع در برههای تاریک و شوم دانستهاند. سرنوشت استارکها، متحدان آنها و دشمنانشان در دنیایی سرشار از دسیسه، تراژدی و خیانت در آستانهٔ تباهی قرار میگیرد؛ زیرا هر کدام میکوشند برندهٔ مرگبارترین بازی ممکن باشند؛ بازی تاجوتخت.
چرا باید کتاب بازی تاج و تخت (کتاب دوم) را بخوانیم؟
گفته شده رمان حاضر که سبک آن فانتزی و حماسی با درونمایههای سیاسی است، از استانداردهای این سبکها فراتر رفته و شخصیتهایی ملموس را در دل داستانی با طراحی ظریف قرار داده است.
کتاب بازی تاج و تخت (کتاب دوم) را به چه کسانی پیشنهاد میدهیم؟
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی قرن ۲۰ آمریکا و قالب رمان فانتزی پیشنهاد میکنیم.
درباره جورج آر.آر. مارتین
جورج آر. آر. مارتین (George R. R. Martin) با نام کامل «جورج ریموند ریچارد مارتین» در ۲۰ سپتامبر ۱۹۴۸ در بایون در ایالت نیوجرسیِ آمریکا متولد شد. در جوانی عاشق کمیکهای ابرقهرمانی عصر نقرهای دههٔ ۱۹۶۰ بود و همهٔ آنها را جمع میکرد. در شمارهٔ ۲۰ کمیک «چهار شگفتانگیز» یک نامه منتشر شد که آن را جورج دانشآموز برای سردبیر نوشته بود. او در مصاحبههایش گفته یکی از دلایلی که بهسمت نویسندگی رفت، توجهی است که به آن نامه شد. در سال ۱۹۶۵ مارتین نوجوان برای داستان ابرقهرمانیاش به نام «مرد قدرتمند در برابر حصار آبی» برندهٔ جایزهٔ «آلی» شد. در سال ۱۹۷۰ در رشتهٔ خبرنگاری از یکی از دانشگاههای ایالت ایلینوی مدرک کارشناسی گرفت. یک سال بعد مدرک کارشناسیارشد را از همان دانشگاه دریافت کرد. نوشتن داستانهای کوتاه علمی - تخیلی را از اوایل دههٔ ۱۹۷۰ آغاز کرد. اولین داستانش با نام «با صبحگاه، مه میآید» نامزد دو جایزهٔ «هوگو» و «نبیولا» و در سال ۱۹۷۳ در مجلهٔ آنالوگ منتشر شد. در دههٔ ۱۹۸۰ نوشتن برای تلویزیون را شروع کرد و به ویراستاری کتاب پرداخت. در سال ۱۹۹۱ به رماننویسی بازگشت و کاری را شروع کرد که در نهایت به مجموعهٔ فانتزی، حماسی و مشهور «ترانهٔ یخ و آتش» تبدیل شد.
این نویسنده گفته کتاب «ترانهٔ یخ و آتش» (یا «آوای یخ و آتش») حداقل هفت کتاب دارد. اولین کتاب این مجموعه به نام «بازی تاجوتخت» در سال ۱۹۹۶ میلادی منتشر شد. در نوامبر ۲۰۰۵ چهارمین کتاب مجموعه به نام «ضیافتی برای کلاغها» در صدر فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز و والاستریت ژورنال قرار گرفت. زمانی که کتاب پنجم مجموعهٔ ترانهٔ یخ و آتش با عنوان «رقصی با اژدهایان» مراحل پایانی انتشار را طی میکرد، مارتین بهشدت درگیر ساخت یک سریال تلویزیونی شد که از مجموعهکتابش اقتباس شده بود. نام سریال را بهخاطر نام کتاب اول مجموعه «بازی تاجوتخت» گذاشتند. مارتین در انتخاب تیم تهیهکنندگی و نوشتن دیالوگها شرکت داشت و نامش در فهرست تهیهکنندگان اجرایی سریال قرار گرفت. آوای یخ و آتش از جمله بهترین مجموعه کتابهای فانتزی منتشرشده در سالهای اخیر به شمار میرود. آوای یخ و آتش تصویر جهانی حماسی و تخیلی را در برابر مخاطب خود قرار میدهد؛ تصویری تیره و پر از خشونت و واهمه که بر نقصها و کاستیهای طبیعت انسانی و تواناییِ شگفتیآورش در سبعیت و ظلم و ستم قرار گرفته است و ازاینرو یکی از بهترین نمونههای ژانر «گریمدارک» (زیرشاخهای از ژانر «ادبیات گمانهزن» که بر نقصهای طبیعت انسان و توانایی او برای ظلم و ستم متمرکز است) به شمار میرود. در جهانِ فانتزیِ مارتین نه جادو که ستیز بر سر قدرت حکمفرما است و شخصیتهای آن مدام بر سر دوراهیهای اخلاقی و وجدانی در چالشهای سخت بر سر انتخاب میان غرور و قدرت یا وفاداری و از جان گذشتگی قرار میگیرند.
از کتابهای جرج آر آر مارتین میتوان به «مرگ نور» (۱۹۷۷)، «رؤیای تبآلود» (۱۹۸۲)، «آتش و خون» (۲۰۱۸)، مجموعهٔ ترانهٔ یخ و آتش: بازی تاجوتخت، نبرد پادشاهان، طوفان شمشیرها، ضیافتی برای کلاغها، رقصی با اژدهایان، بادهای زمستان، رؤیای بهار اشاره کرد.
کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
مجموعهٔ «نغمهٔ آتش و یخ» (A Song of Ice and Fire) از جمله بهترین کتابهای برگزیدهٔ Publishers Weekly در سال ۱۹۹۶ میلادی، نامزد جایزهٔ Nebula برای بهترین رمان در سال ۱۹۹۷، نامزد جایزهٔ جهانی فانتزی برای بهترین رمان و برندهٔ جایزهٔ لوکوس برای بهترین رمان فانتزی در همان سال بوده است؛ همچنین این مجموعه جایزهٔ ایگنوتوسِ اسپانیا را برای بهترین رمان خارجی در سال ۲۰۰۳ میلادی دریافت کرده است.
بخشی از کتاب بازی تاج و تخت (کتاب دوم)
«اقامتگاه سلطنتی در منطقۀ مسکونی ماگور قرار داشت. میدانی بزرگ در قلب قصر سرخ و پشت دیوارهایی که دوازده پا ضخامت داشتند و پر از میخهای آهنی بودند؛ قصری درون قصری دیگر. "سر بوروس بلانت" در انتهای پل نگهبانی میداد. او زره سفیدی بر تن داشت که زیر نور ماه همچون ارواح سرگردان بهنظر میرسید. ند از کنار دو نگهبان دیگر گارد سلطنتی هم گذشت، "سر پرستون گرین فیلد" که پایین پلکان ایستاده بود و "سر باریستان سلمی" که پشت درِ اتاق خواب پادشاه منتظر بود. ند اندیشید: سه مرد با بالاپوشهای سفید. چیزی یادش آمد و عرق سردی به بدنش نشست. چهرۀ سر باریستان همچون زرهاش رنگپریده بود. ند کافی بود نگاهی به او بیندازد تا بفهمد اتفاق بسیار بدی افتاده است. مباشر سلطنتی در را باز کرد و گفت: «لرد ادارد استارک، دست راست پادشاه.»
«بیاریدش تو.» صدای رابرت بهطرز عجیبی خشن بود.
آتش دو بخاری دوقلو که در دو انتهای اتاق خواب قرار داشتند، نور سرخرنگی به فضای داخل داده بود. گرمای اتاق خفهکننده بود. رابرت روی تختخواب بزرگ دراز کشیده بود. کنار تختخواب استاد اعظم پیسل ایستاده بود و لرد رنلی با بیقراری جلو پنجرههای بسته قدم میزد. خدمتکارها در رفت و آمد بودند و در بخاریها هیزم میانداختند. سرسی لنیستر لبۀ تخت کنار همسرش نشسته بود. موهایش ژولیده و پریشان بود، گویی تازه از خواب بیدار شده، اما در چشمانش اثری از خواب دیده نمیشد. آنها ند را که تامراد و کین کمکش میکردند عرض اتاق را طی کند، نگاه میکردند. او آرام حرکت میکرد، گویی هنوز داشت خواب میدید.
پادشاه هنوز چکمه به پا داشت. ند گِل خشکیده و ساقههای لهشدۀ علف را دید که به چکمههای رابرت که از زیر پتویی که رویش انداخته بودند، بیرون زده بود، چسبیده بود. نیمتنۀ سبزرنگی روی زمین افتاده بود. پاره شده بود و رویش پر از لکههای قرمز- قهوهای بود. اتاق بوی دود و خون و مرگ میداد.
هنگامی که پادشاه ند را دید، گفت: «ند. بیا... نزدیکتر.» صورتش مانند شیر، رنگپریده شده بود.
مردان ند او را نزدیکتر بردند. ند دستش را روی لبۀ تختخواب گذاشت و خود را نگه داشت. کافی بود تنها نگاهی به رابرت بیندازد تا عمق فاجعه را دریابد. او شروع کرد: «چی...؟» گلویش گرفت.»
حجم
۲۵۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۲۴ صفحه
حجم
۲۵۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۲۴ صفحه