دانلود و خرید کتاب قصه‌های نصرالدین سید ابراهیم نبوی
تصویر جلد کتاب قصه‌های نصرالدین

کتاب قصه‌های نصرالدین

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب قصه‌های نصرالدین

«اولین کسی که گریه کرد احتمالاً اولین آدمی بود که فهمید آدم است و برایش مسجّل شد که باید به زندگی ادامه دهد، امّا اولین کسی که خندید معلوم نیست چه کسی بود.» «قصّه‌های نصرالدّین» نوشته سیدابراهیم نبوی(-۱۳۳۷) طنزپرداز و فعال سیاسی است. این کتاب تحقیقی است در خصوص مجموعه حکایات ملانصرالدین که در ادبیات فکاهی و طنز عامه وجود دارد. نبوی در این کتاب ضمن پرداخت مختصری به کیستی ملانصرالدین، و اصالت او، لطایفی که با نام او در فرهنگ عامه جا افتاده است را بیان کند. او بر این باور است که می‌توان در این لطیفه‌ها، نمودی از روحیات، خواست‌ها و احوالات عموم مردم در دوران تاریخی خاص خودش را مشاهده کرد. در نمونه‌ای از لطیفه‌های به جا مانده از ملانصرالدین می‌خوانیم: شبی در حیاط خانه دید کسی ایستاده است. فکر کرد دزد است. تیر و کمان را برداشت و تیری به طرف او انداخت، اتفاقا تیر به هدف خورد. با خودش فکر کرد که دزد کشته شده و با خیال راحت به خانه رفت و خوابید. صبح که به حیاط رفت دید لباس خودش را زنش شسته و آویزان کرده بود تا خشک شود و دید که تیر درست به لباس خورده. سجده شکر به جا آورد. زنش که او را دیده بود، پرسید: چه جای شکر کردن است؟ نصرالدّین جواب داد: مگر نمی‌بینی چطور تیر به نشانه خورده و آن را سوراخ کرده، می‌دانی اگر من در میان آن لباس بودم الآن باید تابوت خبر می‌کردی؟
سعید جان
۱۳۹۶/۰۶/۲۲

ملا نصرالدین؟ یا نصرالدین خالی؟؟

شب‌ناز شمس
۱۴۰۱/۰۴/۲۰

لطفا به بی‌نهایت اضافه‌اش کنین

جنازه‌ای را از کوچه عبور می‌دادند. ملاّ با پسرش ایستاده بود. پسر پرسید: بابا در این صندوق چیست؟ گفت: آدم. پرسید: کجایش می‌برند؟ جواب داد: جایی که نه خوردنی باشد و نه پوشیدنی، نه نان، نه هیزم، نه آتش، نه زر، نه سیم، نه بوریا، نه گلیم، گفت: پس بابا به خانه ما می‌برند.
منمشتعلعشقعلیمچکنم

حجم

۱۲۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۷۸

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

حجم

۱۲۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۷۸

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

قیمت:
۲۴,۵۰۰
تومان