کتاب درباره سینما با کامبوزیا پرتوی
معرفی کتاب درباره سینما با کامبوزیا پرتوی
کتاب درباره سینما با کامبوزیا پرتوی، نوشتهٔ بهزاد اسدی و منتشرشده توسط نشر ثالث، اثری است که در قالب گفتوگویی طولانی، به بررسی اندیشهها و دیدگاههای کامبوزیا پرتوی، یکی از برجستهترین و باسوادترین چهرههای سینمای ایران، میپردازد. این گفتوگوها در فاصلهٔ زمستان ۱۳۹۷ تا بهار ۱۳۹۹ و در واپسین سالهای زندگی پربار او انجام شده است.
درباره کتاب درباره سینما با کامبوزیا پرتوی
این کتاب یک واکاوی تحلیلی از دیدگاههای کامبوزیا پرتوی دربارهٔ فیلمنامهنویسی، ساختار سینمایی، و کارنامه حرفهایاش ارائه میدهد. پرتوی که چهار سیمرغ بلورین فیلمنامهنویسی، دو جایزه از جشنوارهٔ برلین، و جوایز متعدد دیگر را در کارنامه دارد، در این گفتوگوها نهتنها به تحلیل آثار برجستهاش مانند محمد رسولالله، کافه ترانزیت، من ترانه پانزده سال دارم و شب پرداخته، بلکه نگاه جامعی به سینمای ایران و جهان داشته است. این اثر تنها یک گفتوگوی ساده نیست؛ بلکه نوعی بازخوانی تخصصی از هنر فیلمنامهنویسی و چالشهای سینمای معاصر است. خواننده در خلال این گفتگوها به درک عمیقی از فرآیند خلاقهٔ پرتوی، نگاهش به سینماگران مهم ایران، و تحلیلهایش دربارهٔ سینمای جهان دست مییابد. برخی از ویژگیهای مهم کتاب درباره سینما با کامبوزیا پرتوی عبارتاند از:
دیدگاههای صریح و صمیمانه: پرتوی در این گفتوگوها بدون پردهپوشی، نظرات خود را دربارهٔ سینما، فیلمنامهنویسی، و سینماگران بیان کرده است.
تمرکز بر فیلمنامهنویسی: بهعنوان یک فیلمنامهنویس برجسته، پرتوی در این اثر به ابعاد و ساختارهای مختلف فیلمنامهنویسی پرداخته است.
تحلیل سینمای ایران و جهان: کتاب فراتر از مرور کارنامهٔ پرتوی، تحلیل جامعی از جایگاه سینمای ایران در جهان و روندهای اصلی سینمای بینالملل ارائه میکند.
خواندن کتاب درباره سینما با کامبوزیا پرتوی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علاقهمندان به سینما، بهویژه فیلمنامهنویسی و تحلیل سینمایی، ارزشمند است. دانشجویان سینما، سینماگران حرفهای، و دوستداران آثار پرتوی میتوانند از مطالعهٔ این کتاب بهرهمند شوند.
بخشی از کتاب درباره سینما با کامبوزیا پرتوی
«فکر کنم شما متولد رشت هستید؟
متولدِ رستمآباد هستم نزدیکِ رشت. شهری که به من نزدیک بود همان رشت است.
در بچگی با خانواده چه فیلمهایی را میرفتید میدیدید؟
بیشتر فیلمها اتفاقی بودند. تصمیم میگرفتیم بریم سینما و میرفتیم. بستگی داشت سینما چه فیلمهایی داشته باشد.
فیلمهایی که میدیدید ایرانی بودند یا خارجی؟
بیشتر خارجی بودند. البته پدرم یسری فیلمها را دنبال میکرد. مثلاً فیلم کتابِ آفرینش یا فاتحان که در ایران به اسمِ چنگیزخان مغول نمایش دادند. این فیلمهای تاریخی را که دوست داشت ما را هم میبرد ولی بقیهاش اتفاقی بودند، تصمیم میگرفتیم این پنجشنبه بریم سینما، هر فیلمی که بود میرفتیم.
کتابِ آفرینش را دوست داشتید؟
قصهگو بود و در قصهگویی بسیار تأثیرگذار. چیزی که وجود داشت و خیلی خوب بود، وفاداری بود. همۀ کتابهای مذهبی قصهگوهای خوبی هستند، در قصهگویی نوآوری دارند. قرآن را نگاه کنید، قصه و شیوۀ گفتنش خیلی عجیب است! ما اصلاً نمیتوانیم بگوییم قصۀ یوسف و زلیخا را خطی برویم جلو، پرشهای عجیب و غریبی دارد یک دفعه از کودکی، به زمانِ دیگری میپرد، به همین دلیل اولین چیزی که آدم به آن عادت میکند همین کتابهاست. فیلمِ کتابِ آفرینش هم پایبند به همین بود. اگر به خاطر داشته باشید قصه را خوب میگفت. کتابهای مذهبی و فیلمهای مذهبی، بسیار قصهگو هستند و شاید آنها ما را به قصه عادت دادند؛ همین کتابهای مذهبی. فکر کنم یکی از همین فیلمسازهای آمریکایی گفته بود که تمام اینها پایبندِ همان کتابهای مذهبی هستند. مثلاً فیلم مسیحی که دیدم، کدام بود؟»
حجم
۳۳۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
حجم
۳۳۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه