کتاب شبهای حرمخانه
معرفی کتاب شبهای حرمخانه
«شبهای حرمخانه» نوشته مریم بصیری (-۱۳۴۸)، داستانی تاریخی-اجتماعی است که نگاهی دارد به فضای حاکم بر حرمسراهای دوره قاجار و رویدادهای جاری در آن. علاوه بر این، موضوع تعزیهخوانی برای زنان دربار ناصرالدین شاه دستمایهی خلق اثری شده است.
مریم بصیری، نویسندهی کتاب، فارغالتحصیل رشتهی تئاتر است و علاقهی خاصی به نمایش سنتی تعزیه دارد که بازتاب آن را در این رمان بهخوبی مشاهده میکنیم. بنابر گفتهی وی پژوهشهای فراوانی در حوزهی تعزیه و خصوصاً مسئلهی زنان انجام داده است. نویسنده، در این داستان، مسئلهی زنان و تعزیه را با هم آمیخته و بیانی جذاب روایت کرده است.
داستان از محوریت «ملاباجی» ـ مسئول راهاندازی تعزیه برای زنان دربار ناصری ـ حکایت دارد:
«آیلارخانم بادبزنش را تکان داد و با لحن گوشهکنایهداری گفت: بالاخره وقت روضهخوانی و مصیبتخوانی سر آمد که فکر مولودیخوانی افتادید؟ سنبلسادات استکان را در نعلبکی گذاشت و گفت: مَقتلخوانی جای خود دارد، مَنقبتخوانی جای خود. عروسی جای خود، عزا جای خود. سیارهباجی میدانست اگر پای تعزیه به میان بیاید کسی نمیتواند روی حرف سنبلسادات چیزی بگوید. طوری که هم حسادتش را پنهان کند و هم خود را دوستدار ملاباجی محبوب حرمخانه نشان دهد، گفت: «سنبلسادات! همه که مثل شما از طایفهی سادات جلیلهی عقیلی کُردکوی نیستند که تعزیهخوانی فهم کنند. آیلارخانم خود را به نشنیدن زد و بادبزنش را تندتر تکان داد.»
حجم
۲۴۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۲۴۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
نظرات کاربران
یا لطیف مدت ها بود نام نشر «اسم» را میشنیدم و مردد بودم کتابی ازشان بخرم یا نه. تا اینکه به برکت تخفیف های یلدایی این رمان را خریدم و باید بگویم عاشقش شدم... یک رمان قوی با شخصیت هایی عمیق و
نقاط قوت کتاب: - طراحی جلدِ برجسته ی جذااااب و غیرکلیشه ای و به نوعی بیانگر سبک داستانی که در خودش گنجونده. - خوش دست و سبُک. - تلفیق واقعیت (تاریخ) و مذهب و ادبیات. -فضاسازی موفق، البته واژه های ثقیل و قدیمی و
خیلی خوشم آمد... انتظار چنین روایت غنی، ساده، خوشخوان و جذابی را نداشتم. روایتی که با نثری زیبا و البته روان تحریر شده بود و گوش آدم را با نثر قدیم فارسی نوازش می داد! یکی از ویژگی هایی که
من نسخهی چاپی این کتاب رو خوندم..داستانی با نگاهی متفاوت به عاشورا از قلب روضههای زنانه دورهی قاجار... داستانی که شما رو به قلب تاریخ میبره...
کتاب در مورد شرایط و ماجراهای حرم سرای ناصرالدین شاهه. ماجراهای جالب، تاسف آور و بعضا وحشتناک. با اینکه شخصیت های داستان زیادند و ممکنه باعث گیجی خواننده بشه ولی روایت گری شیرینی داره. من از خوندنش لذت بردم مخصوصا
به نام خدا اولش یه کم گیج کننده بود به خاطر پرش های ناگهانی قصه و اسامی زیاد ولی درکل ، داستان پردازی خانم بصیری رو خیلی دوست داشتم. چه توصیفات عالی داشت...
بسیار زیبا بود،رمانی فاخر با پشتوانه ای قوی از تحقیق و واقعیت، افرین بر توانایی نویسنده در گردهم اوردن شخصیت های واقعی و خیالی بسیار و روایتی دلنشین از هنر تعزیه و شبیه خوانی
فوق العاده بود . بخونید حتما . البته به خاطر صفحه ارایی و طراحی جلد عالی این کتاب پیشنهاد میدم ورق زدنش رو از دست ندید . حالو هوای داستان رو دوست داشتم و تامدتها تو فضای داستان بودم :)
به نظرمن رمان خیلی عالیی بودونویسنده ان همانطورکه درمعرفی کتاب امده است دررشته خودتبحرکافی داردورمان درصورت ارتباط درست باان نه تنهاخیلی جذاب بلکه ضمناخیلی روان نوشته شده است .این رمان نشاندهنده اطلاعات ادبی اجتماعی وحتی فولکلوریک دوره ای نزدیک ازتاریخ
داستان خوبی بود اما اونطور که از پیش فضاش بردتشت می شه، مرتبط با محرم نیست. بیشتر روایت ظلم های پس پرده ی دربار قاجار به زنان و بررسی بخشی از سهم سلسله ی قاجار به عنوان یک علت برجسته